هستی از دو چشمانداز؛ مقایسۀ هستیشناسی ابنسینا در اشارات و تنبیهات با هستیشناسی ارسطو در متافیزیک
خلاصه
این پژوهش تلاش دارد که هستیشناسی ابنسینا در «اشارات» را با هستیشناسی ارسطو در «م» مقایسه کند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
بسیاری معتقدند ارسطو که یکی از بزرگترین فیلسوفان یونان و فلسفۀ غرب، از ابتدا تاکنون است، اثر زیادی بر فلسفه و فیلسوفان در تمدن اسلامی گذاشته تا آنجا که میگویند بزرگترین فیلسوفان قرون نخستین در این تمدن از پیروان او هستند. این یکی از مشهورات است. از نتایج این باور مشهور یکی هم اینکه ابنسینا نیز از جمله پیروان ارسطو در میان مسلمانان است.
متافیزیک مهمترین اثر ارسطو در مابعدالطبیعه است و اشارات و تنبیهات هم یکی از سه اثر مهم ابنسینا در این زمینه و خلاقانهترین این سه. این پژوهش تلاش دارد که هستیشناسی ابنسینا در «اشارات» را با هستیشناسی ارسطو در «م» مقایسه کند.
در این پژوهش افزون بر آنچه در روایت هستیشناسی این دو فیلسوف میآید، سیر بحث هستیشناسی در یونان ماقبل ارسطو در فصلی که به هستیشناسی وی میپردازد، آمده است تا پیشینۀ تحقیق در هستیشناسی او به اختصار روایت شده باشد. از سیر معنای دو واژۀ «وجود» و «موجود» در زبان و فرهنگ عربی و نیز هستیشناسی فیلسوفان در تمدن اسلامی هم در فصل چهارم، به اختصار بیان شده است تا درآمدی باشد بر هستیشناسی ابنسینا و زمینۀ نزدیک شدن به فهم ـ تفسیر آن را فراهم کند.
سؤال اصلی این تحقیق این است: «هستیشناسی ابنسینا در «شارات» چه نسبتی با هستیشناسی ارسطو در «م» دارد؟» و سوال فرعی هم اینکه: «دلیل تفاوت مباحث هستیشناختی ابنسینا در این اثر با مباحث هستیشناختی ارسطو در «م» چیست؟».
فرضیه اصلی این تحقیق آن است که نسبت هستیشناسی ابنسینا در «اشارات» با هستیشناسی ارسطو در «م» در حد برخی شباهتهای جزئی است و سازمان استعماری و نحوۀ ورود و خروج این دو به مسائل و مباحث هستیشناختی تفاوت بنیادی دارد. شباهتهای جزئی هم در برخی تعاریف و اصطلاحات است. در عوض، جهانتصویر، و در نتیجه، مسئلۀ اصلی و مسائل فرعی حول آن باعث میشود تلقی و پاسخهای ابنسینا در باب هستی از اساس با ارسطو متفاوت باشد و هم بدین سبب است که نتایج هستیشناختی ابنسینا هم متفاوت از ارسطو میشود.
فرضیه فرعی هم این است که ابنسینا در سنتی میاندیشید که متفاوت از اندیشۀ یونانی ارسطو بود. وی متأثر از این زمینه، ارسطو را فهم ـ تفسیر میکرد. این دلیل اصلی تفاوت هستیشناسی این دو فیلسوف است.
کار به روش تاریخی ـ تطبیقی و با مراجعۀ مستقیم به «م» و «اشارات» انجام یافته است. نخست در فصلی، هستیشناسی ارسطو در «م» با نیمنگاهی به سیر تاریخی آن، ارائه شده و در فصلی هم هستیشناسی ابنسینا در«اشارات». هر هر دو فصل تلاش شده به اختصار پیشینۀ اندیشههای هستیشناختی هر یک از دو فیلسوف نشان داده شود. در میان دو فصل مذکور، در فصلی سرگذشت «م» ارسطو در زبان و فرهنگ عربی و اسلامی روایت شده است تا نقش زبان و مترجمان در فهم ابنسینا از این اثر ارسطو را در پیش چشم داشته باشیم. در بقیۀ فصلها هم به تناسب نگاهی به نقش زبان و ترجمه در شکلگیری فلسفه در تمدن اسلامی به طور عام و شکلگیری فلسفۀ ابنسینا شده است.
در فصل پایانی هم هستیشناسی ابنسینا در «اشارات» با هستیشناسی ارسطو در «م» مقایسه شده است. در هر یک از دو فصلی که به روایت هستیشناسی دو فیلسوف پرداخته میشود، ابتدا عبارت یا عبارات مربوط از متن «م» یا «اشارات» نقل و در سنت خودش شرح میشود تا خواننده هم مستند سخن و تفسیر را ببیند و هم اگر خواست خود به تفسیر بپردازد. در تطبیق هم اندیشههای ابن سینا محور خواهد بود. این اندیشهها با اندیشههای ارسطو مقایسه میشود.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
مقدمه
فصل یکم: هستیشناسی ارسطو در متافیزیک
فصل دوم: سرگذشت متافیزیک در زبان عربی
فصل سوم: هستیشناسی ابنسینا در اشارات و تنبیهات
فصل چهارم: مقایسه هستیشناسی ابنسینا در اشارات و تنبیهات با هستیشناسی ارسطو در متافیزیک
منابع و مآخذ
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
منابع مشابه بیشتر ...
شرح القانون (به خط شارح)
احمد بن ابوبکر بن محمد نخجوانی (متوفای 651 هـ.ق)این کتاب با عنوان «الأجوبة عن اشکالات الامام الرازی» یا «حل الشکوک الموردة فی شرح الفخر الرازی علی ا
اویسنا: مابعدالطبیعۀ ابنسینا در غرب قرونوسطا (مجموعه مقالات)
گروهی از نویسندگاناین کتاب ترجمۀ مقالاتی دربارۀ بازتاب آرای اندیشمندان مسلمان به طور مشخص ابنسینا در غرب لاتینی است.
نظری یافت نشد.