نقد مکتبی سه داستاننویس ایرانی (صادق هدایت، صادق چوبک، محمود دولتآبادی)
خلاصه
این کتاب به بررسی و نقد مکتب ناتورالیسم در آثار صادق هدایت، صادق چوبک و محمود دولتآبادی میپردازد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
ناتورالیسم مکتبی فلسفی است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم نخست در فرانسه و سپس در آمریکا و انگلستان و سایر کشورهای اروپایی به وجود آمد. بر اساس فلسفۀ ناتورالیسم، هر چیزی که وجود دارد، بخشی از طبیعت است؛ بنابراین در حوزۀ فعالیت علم قرار دارد و به وسیلۀ علتهای مادی و طبیعی، قابل توصیف و تشریح است. نویسندگان مکتب ناتورالیسم به همین نگاه حوادث زندگی را تشریح میکنند و به علت ماورای پدیدههای علمی برای توجیه حوادث و رویدادهای زندگی اعتقادی ندارند. سادهترین توصیفی که از این مکتب میتوان کرد، بهکاربردن جبرگرایی در ادبیات و بهویژه داستان نویسی است. این مکتب به عنوان مکتبی ملهم از طبیعت که نویسنده را در چارچوب خاصی برای نگارش قرار میدهد، توسط آکادمی هنرهای زیبای فرانسه در قرن هفدهم وارد حیطۀ ادبیات میگردد. آغاز و تکامل ناتورالیسم از فرانسه، تزلزل آن در انگلستان و رونق دوبارۀ این مکتب به عنوان «سبکی محلی» در آمریکا، مسیر خود را در قرن نوزدهم طی نموده است. این مکتب به عنوان ادبیاتی متعهد نهتنها ضد اخلاق نیست، بلکه با به تصویرکشیدن تصاویر زشت و پلیدی از جامعه در برابر دیدگان خواننده، درصدد یافتن راه حلی برای درمان مقولۀ ضداخلاق است.
این کتاب به بررسی و نقد مکتب ناتورالیسم در آثار صادق هدایت، صادق چوبک و محمود دولتآبادی میپردازد. فصل اول اختصاص به ناتورالیسم و تعریف آن دارد.
در فصل دوم شرح حال صادق هدایت و ناتورالیسم در آثار او بررسی شده است. مطمئناً هدایت یکی از استثناییترین نویسندگان ایران است که آثارش از زوایای گوناگون و در ابعاد متنوع قابل تعمیق و بررسی میباشد. این ابعاد اگرچه هر کدام ـ همچون شخصیت درونی هدایت ـ دارای پیچیدگیها و تودرتوهای عجیبی است؛ اما منطقی که بر این پیچیدگیها حاکم است ـ اگر دقت و نظر کافی باشد ـ مخاطب را از پیچاپیچ تمامی این تودرتوها عبور خواهد داد و سرانجام ـ اگر چه نه به آسانی ـ این کلاف هزارپیچ را برای او خواهد گشود. در واقع همین منطق درونی است که به اتکای آن میتوان ره به جایی برد و سرنخ اساسی نگرش کلی هدایت به جهان و اجتماع را به دست آورد. به هر حال آثار هدایت پر است از مقولههای انسانی، اجتماعی، فلسفی و غیره. عشق، تاریخ، فلسفه، هنر و ادبیات، موسیقی، روانشناسی، جامعهشناسی، طبیعت، درد و رنج انسان، مظلومیت حیوانات، محرومیتهای اجتماعی و دهها و دهها دیگر از این نوع مسایل در آثار هدایت موج میزنند و البته بر اساس همین نشانههاست که میتوان گفت داستانهای هدایت، بیاغراق یکی از ارزندهترین آثار ادبیات داستانی ایران است. سعی نگارنده بر آن است که در این فصل کتاب تعدادی از سر رشتههای این کلاف هزارپیچ مطالب برای خواننده گشوده شود. ردپای مقولات ناتورالیسم را در داستانهای گرداب، بنبست، زنی که مردش را گم کرد، چنگال، داوود گوژپشت و .... هدایت جست.
چوبک بعد از هدایت، نخستین نویسندهای است که شیوهها و شگردهای نو داستاننویسی را در آثارش به کار گرفته است و اولین نویسندهای است که نوع داستانهای واقعگرا یا ناتورالیستی نمادین نوشته است. خواننده در داستانهای چوبک با مسایل و مناظر و وقایعی روبروست که بارها با آن سروکار داشته و شخصیتهای آنها را دیده و میشناسد؛ با این تفاوت که چوبک آنها را از دیدگاه تازهای، بار دیگر به نمایش میگذارد و زشتیها و پلیدیهای عادیشدۀ آنها را به رخ خواننده میکشاند و دیوار منحوس عادت را از پیش او بر میدارد، تا با نوعی لرزش، چرکی و ناپاکی درون و بیرون آنها را ببیند و ناخواسته آنها را دوباره لمس و کشف کند. شاید این کشف و آگاهی خواننده را برانگیزد و او را درصدد اصلاح و از میان برداشتن آنها ترغیب کند. در فصل سوم به زوایای مختلف داستانهای چوبک پرداخته شده است. «سنگ صبور» او نمونۀ اعلای ناتورالیسم ایران شناخته میشود؛ چوبک به عنوان علمدار این مکتب توانسته تاکنون جایگاه خاصی را برای خود در ادبیات داستانی برگزیند. او با نگارش «خیمهشببازی»، «انتری که لوطیاش مرده بود»، «سنگ صبور» و .... مهر ختام ادبیات ناتورالیستی ایران را میزند.
محمود دولتآبادی را «تبلور هنری یک دوره» در حوزۀ داستاننویسی فارسی خواندهاند. نویسندهای که اکثر آثار او از روستاست؛ از اینرو ادبیات داستانی روستایی به دست این نویسندۀ پرکار و سختکوش به اوج شکوفایی هنری و تپندگی خود رسیده است. زمینههای تاریخی و اجتماعی نیز در آثار او انعکاسی ملموس دارد و خواننده با مطالعۀ داستانهایش، به ویژه به مدد توصیفهای زیبا و دقیق او، به جزییات زندگی روستانشینان و چادرنشینان ایلیاتی خطۀ خراسان پی میبرد: درونمایههایی چون عشق و نفرت، مرگ و زندگی، فقر و گرسنگی، شجاعت و حقارت، اندوه و شادی، عزا و عروسی، تعهد و مسوولیت، آدم فروشی و خیانت و چاپلوسی در داستانهای دولتآبادی بازتابی گسترده دارند. قهرمانان او ـ اکثراً کردان کوچیده به خراسان ـ به گلهداری و کشاورزی میزیندغ در میان آنان افرادی را میتوان سراغ گرفت که هر یک در هیأت یک «تیپ» (شخصیت نوعی) ظاهر میشوند و ایفای نقش میکنند. اغلب آثار دولتآبادی، به ویژه «کلیدر» و «جای خالی سلوچ» چنان آینهای است که حقیقت زندگی مردمان روستاهای این سرزمین و بالاخص خراسان را باز میتابانند؛ به نحوی که گویی خواننده، شانه در ـ شانۀ و بالاخص خراسان را باز میتابانند؛ به نحوی که گویی خواننده، شانه در ـ شانۀ این آدمها در متن زندگی آنان حضور دارد و از نزدیک مسایل خاص زندگی آنان را لمس میکند. در داستانهای ادبار، بند، پای گلدستۀ امامزاده شعیب، سفر و .... او مقولات ناتورالیسم نمایان میشود.
بیشتر داستانهای ناتورالیستی ایران به تأسی از دو مؤلفۀ جبر محیط و اقتصاد و وراثت نگاشته شدهاند؛ مقولاتی که زیربنای بیشتر داستانهای ناتورالیستی صادق هدایت و دولتآبادی را دربر میگیرند.
فهرست مطالب کتاب:
پیش درآمد
فصل اول: ناتورالیسم
فصل دوم: صادق هدایت
فصل سوم: صادق چوبک
فصل چهارم: محمود دولتآبادی
سخن پایانی
نام کسان
کتابنامه
پربازدید ها بیشتر ...
آوازهای ناخواندۀ قوی پیر تنهای مهاجر؛ ایلیا به روایت ایلیا در گفتگو با ایلیا فابیان
حسن شکاری و لیزا ویوارللیاین کتاب حاصل گفتگوی حسن شکاری و لیزا ویوارللی با ایلیا فابیان شاعر ایتالیایی است که ایلیا در این گف
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
منابع مشابه
درآمدی بر تاریخ ادبیات اسپانیایی ـ آمریکایی
کاظم فرهادیآنچه مسلم است ادبیات اسپانیایی زبان آمریکای لاتین ـ در کنار ادبیات پرتغالیزبان برزیل ـ ریشه در سنت
نظری یافت نشد.