هنر شاعری/ مقالۀ شعر دراماتیک
خلاصه
علت همنشین کردن هوراس و درایدن، شاید از شباهت روش تحلیلی هوراس و جان درایدن، به عنوان آغازگر نهضت نئوکلاسیسیسم، آشکار شود.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
درایدن در اثر خود با عنوان مقالهای دربارۀ شعر نمایشی (دراماتیک)، دیدگاههای متفاوت و بحثبرانگیز زمان خود را بررسی میکند، زیرا در روزگار وی چندین نکته مطرح بود: از یک طرف، تقلید از قُدَما، که سفارش و توصیۀ هوراس است، همچنان بحث اصلی بود؛ از سوی دیگر، تاثیر انکارناپذیر نمایشنامهنویسان بزرگ فرانسوی چون کورنی و مولیر بر نویسندگان انگلیسی و از همه مهمتر از نظر درایدن، دفاع از نمایشنامهنویسان انگلیسی و برتری آنان بر دیگر نمایشنامهنویسان. با آشنایی با اثر درایدن، بسیاری از نکتههای ارسطویی و هوراسی، با مثالهای متعدد، شفافسازی میشوند. به عبارت دیگر، آنچه هوراس از ارسطو در اثرش بازگو کرده و می گشاید، در اثر درایدن، ضمن بحث در مورد نمایشنامۀ عصر وی، با جزئیات بیشتر، آشکار میگردد. از همه مهمتر اینکه در همان بحث نخستین این چهار دوست و همراه که هر کدام در زمینه صاحبنظر هستند، با سلیقه و سختگیریهای اُدبای قرن هیجدهم در مورد شعر، آشنا میشویم.
در ابتدای بحث بهتر است نکتهای که اغلب برای دانشجویان شبهه ایجاد میکند گشوده شود؛ اینکه چرا آن اثر، در حالی که در مورد داستان و نمایشنامه است، فن شعر خوانده شده است. در واقع، ادبیات در بدو امر از شعر زاده شد. ابتدا شعر بود و بعد نمایشنامههایی که به زبان شعر سروده میشد و چون هر نمایشنامهای باید داستان و قصهای را دنبال کند، ادبیات را درگیر داستان نمود. بنابراین، در رسالههای نظری، به جای نویسنده و داستاننویس، بیشتر با واژۀ شاعر روبرو هستیم. پس نمایشنامهها، در بدو امر شعر هستند. در دل این شعر داستان روایتی است که بناست جاذبههایی برای انگیزش تماشاگر داشته باشد. در دوران باستان، داستان از شعر جدا نبود و ارسطو اگر توصیهای برای نمایشنامهنویسی دارد، شاعر را مخاطب قرار میدهد، چون این دو نیز از هم جدا نیستند.
بدیهی است که این موضوع در مورد هوراس نیز صادق است. او خود شاعر بود و توصیههای خود را خطاب به شاعران و نمایشنامهنویسانی که در قالب شعر مینوشتند، بیان کرده است و باز بدیهی است که او، در مقایسه با ارسطو، حتی از تجربۀ تماشای نمایشهای بیشتری، به ویژه در زمینۀ کمدی، برخوردار است. در ضمن همانگونه که خواهید دید، برای هر مورد نمونههای متعددی میآورد و مثالهای بیشتری ارائه میدهد. همچنین وی بری روشنشدن مطلب، به استعاره، اصطلاحات و حکایات متوسل میشود تا بحث نظری خود را عینیت ببخشد؛ موردی که در ارسطو کمتر یافت میشود. یکی از نکات مهم نیز این است که بهنظر میرسد در زمان ارسطو تراژدی از جایگاهی خاص برخوردار بوده است در حالی که در زمان هوراس کمدی با سلیقۀ او و همعصرانش همسازتر بوده است. پس درست برخلاف ارسطو که توضیحاتش کوتاه و عمدتاً دربارۀ تراژدی است، هوراس توضیحاتش با مثالها و جزئیات استعاری مبسوطتری دربارۀ کمدی، همراه است.
در مقالۀ جان درایدن نیز همان دقت و وسواس هوراس را در دادن نمونههای متعدد و توضیحات مفصل در مورد تک تکِ عناصر نمایشی، شاهد هستیم. این تشابه سبک، نمایانگر تاثیرپذیری نویسندگان قرن هیجده از هوراس است. جان درایدن با مقایسه میان نمایشنامۀ کهن و فرانسوی و انگلیسی، شمایی گسترده و جامع از نمایشنامههای این ملل به خواننده نشان میدهد که نگارندۀ این مقدمه آن را برای دانش تئاتری دانشجویان ادبیات و ادبیات نمایشی، مفید و واجب میداند.
علت همنشین کردن هوراس و درایدن، شاید از شباهت روش تحلیلی هوراس و جان درایدن، به عنوان آغازگر نهضت نئوکلاسیسیسم، آشکار شود. درایدن، به عنوان دنبالهرو تفکر، سبک و روشِ باستانی، همان وسواسی را به خرج میدهد که هوراس در اثرش به نمایش میگذارد: زبان ساده و قابل فهم برای خوانندگان، مثالهای متعدد، اشاره به نمایشنامهنویسان و تشریح و تحلیل عناصر نمایشی به همراه نمونههای عینی.
هنر شعر بلندترین شعر هوراس است که تقریباً در تمام دستنوشتهها با همین عنوان آمده است؛ عنوانی که کوینتیلیان به این اثر داد و مفسری به نام پورفیریو از آن استفاده کرد. با وجود این، این قطعه بیشتر یک نامه است تا یک رسالۀ رسمی و بعید است که هوراس، خود، این عنوان سنتی را برای آن برگزیده باشد. این قطعه سبک و لحن شخصی یک نامه را دارد و فاقد تمامیت، دقت و نظم منطقی یک رسالۀ خوشساخت است. بنابراین باید با همان معیارهایی داوری شود که سایر نامهها و موعظهها ارزیابی شدهاند و باید کم و بیش به عنوان بیان اظهارنظرهای اتفاقی و فیالبداههای به آن توجه کرد که شرایط و موقعیت ایجاب کرده و فقط یک یا چند نفر را خطاب قرار داده است. این افراد پدر و دو فرزند خانوادۀ پیزو هستند، ولی هیچ اطمینانی وجود ندارد که کدام پیزوهای خاص بودهاند، زیرا در این دوره تعداد زیادی از این پیزوها وجود داشتهاند. گرچه نویسنده به انواع مختلف شعر اشاره دارد، ولی یک سوم از تمامی اثر به هنر نمایشنامه تخصیص یافته و این گمانی است قابل باور، چون دست کم یک عضو از این خانواده، احتمالاً پسر بزرگتر، بنا داشته نمایشنامهای با پیشینۀ هومری بنویسد و احتمالاً این نمایشنامه با اصول و قوانین نمایشنامۀ ساتیریک یا کمدی همخوانی داشته است.
مقالۀ شعر دراماتیک یا نماشی، اثر جان درایدن در قال گفتوگویی میان جان درایدن و سه ادیب جوان، که از دوستان وی هستند، نوشته شده است. آنها در واقع برادر زن او، شاعر و نمایشنامهنویس سِر رابرت هاوارد؛ چارلز سَکویل، حکمران منطقۀ دورست، و نمایشنامهنویس سر چارلز سدلی هستند. این گفتوگو در روز سوم ژوئن 1665 ـ «آن روز خاطره انگیز» در جملۀ آغازین متن ـ صورت گرفته است. در این دوره، عصرنوینی در تئاتر انگلیس در شُرُف وقوع بود و این مقاله بسیاری از نکتههایی را عنوان میکند که ناقدان و نمایشنامهنویسان فرهیخته آنها را مطرح میکردند.
این اثر، کاری است مفصل با نثری فضلفروشانه، مبتنی بر نظریۀ نقد قارهای و به طور ویژه نظریۀ کورنی، که درایدن در جهت اهداف خود از آن اقتباس کرده است. شکل مناظرۀ آن از افلاطون و سیسرو تقلید شده است و بحث میان این افراد سرشار است از نقل قولهای لاتین که مخاطب فرهیخته و روشنفکر را مخطاب قرار میدهد. در این نسخه، این نقل قولها، داخل متن و در پرانترف ترجمه شدهاند، به غیر از مواردی که درایدن خود آنها را بازنویسی کرده است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار مترجم/ هنر و فن شاعری از هورس تا درایدن
هنر شعر یا نامه به پیزوها
هنر شعر
مقالۀ شعر دراماتیک یا نمایشی، اثر جان درایدن
مقالۀ شعر دراماتیک یا نمایشی
پربازدید ها بیشتر ...
نظریه و روش: تحلیل چارچوب
زهرا اجاقچارچوببندی به عبارت سادهتر به فرایند ارتباطاتی قابل فهم ساختن گفته میشود که طی آن، برخی جنبههای
سفرنامۀ سوزوکی شین جوء سفر در فلات ایران (1323 هـ.ق) پیادهگردی راهب بودایی ژاپنی در شمال و شرق ایران به پیوست مقالۀ انتقادی دربارۀ نهضت مشروطهخواهی
سوزوکی شین جوءگزارشهای سفر قفقاز و ایران سوزوکی شین جوء زیر عنوان «سفر به فلات ایران» بخشی است از کتاب گستردهتر