سینمای اقتباسی و ادبیات کلاسیک فارسی؛ با تأکید بر تعامل انواع ادبی و گونههای سینمایی
خلاصه
در این کتاب تلاش شده است با تکیه بر عناصر و ویژگیهای خاص متون نمایشی، که به صورت علمی مدون شده در شاخصهای مناسبی برای تشخیص متون دراماتیک به دست میدهد، وجوه نمایشی این آثار استخراج شده، با برجستهکردن آنها بر قابلیت بالای این آثار جهت تبدیلشدن به نسخۀ سینمایی تأکید گردد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
در ادبیات کلاسیک فارسی، آثار ادبی مهم و قابل اعتنایی به چشم میخورند که ضمن اشتمال بر ارزش بالای محتوایی، ظرفیتها و وجوه تصویری چشمگیری نیز دارند و میتوان با رویکردهای نمایشی، خوانش تازهای از آنها بازتولید کرده، این آثار را به مخاطبان بسیاری در سطح ایران و جهان معرفی کرد.
سینما آمیزهای از هنرهای مختلف مانند عکاسی، نقاشی، موسیقی، شعر، نمایش، معماری، مجسمهسازی، گریم و چهرهپردازی و .... است و در طول حیات خود مسیری در تعامل با سایر هنرها را پیموده است؛ به این ترتیب «هنرمندان این عرصه نیز آن مقدار از مصالح کار را که لازمۀ حیات سینما بود، از جمیع هنرها به عاریت گرفتند و از ادبیات نیز داستان را به خدمت سینما درآوردند و اقتباس از ادبیات وسیلهای شد برای یافتن سوژه و هماهنگکردن آن با بیان تصویری و حرکتی سینما، که این کار برای خود ویژگیهایی یافت و در طول عمر صدواندیسالۀ سینما، به صورت فنی از فنون مختلف سینما درآمد».
اگرچه مسئلۀ اقتباس در سینمای ایران از ابتدای ظهور آن همراه با سایر نقاط جهان نمود داشته است؛ اما این نمود هرگز رکنی اساسی و مهم در توجه به ادبیات کلاسیک نبوده و آثار درخوری بر مبنای ادبیات کلاسیک ایران در سینمای کشور بازآفرینی نشده است؛ بنابراین و با توجه به وجود این ادبیات غنی، پرداختن به آثاری که ویژگیهای نمایشی دارند، لازم و ضروری مینماید تا افزون بر این امکان معرفی آنها در سطح گسترده و با مخاطب فراوان آثار ارزشمندی در حوزۀ سینمایی به وجود آید که موجبات رشد این فن ـ هنر را بیش از پیش فراهم نماید. حال با توجه به فراوانی آثار ادبی ارزشمند در گنجینۀ ادبیات کلاسیک فارسی، این مسئله مطرح میشود که چگونه میتوان از ادبیات کلاسیک فارسی در سینما استفاده کرد یا به بیان دیگر چه آثاری واجد ویژگیهای نمایشی و اقتباسی هستند و این آثار در کدام نوع از انواع ادبی بیش از دیگر آثار و در قالب کدام یک از چارچوبهای نظری اقتباس، قابلیت تصویری شدن دارند؟
بدیهی است که در برخی موارد به دلیل نزدیکی ساختار آثار ادبی، شباهتها و حتی نوعی تکرار در تحلیل عناصر نمایشی در متون به چشم بخورد که سعی گردیده تا حد امکان تعدیل شود؛ اما به دلیل آنکه این آثار هر یک نمایندۀ ژانر یا زیرژانر خاصی بودهاند، مثلاً حماسۀ غنایی، حماسۀ مذهبی و ... لازم بود که به هر یک از آنها به عنوان نمونههایی از گونۀ خود پرداخت شود تا بر اساس آن، بتوان نتایج را به نمونههایی بیشتر تعمیم داد.
نمونههای برگزیده شده از متون ادبیات کلاسیک فارسی برای تحلیل وجوه تصویری در این کتاب براساس دو رویکرد انتخاب شدهاند؛ رویکرد اول، اهمیت هر یک از این آثار در ژانر خود ـ با توجه به نظر مؤلف ـ و اهمیت آنها در ادبیات فارسی و نزد بیشتر استادان، محدود کردن نمونههای آماری است که بتواند ارزش پژوهشی اثر را در سطح قابل قبولی حفظ نماید. چه بسا آثار دیگری هم باشند که به نظر برخی مخاطبان محترم، از ظرفیتهای نمایشی بارزی برخوردارند، اما در این کتاب به آنها پرداخته نشده باشد که با توجه به دو رویکرد بیان شده، این تفاوت نظر قابل تفسیر است.
بر این اساس برای تحلیل متون ادبی برگزیده از منظر تصویری و سینمایی و در نتیجه تبدیل آنها به متون نمایشی، چارچوب نظری انتخابشده در این کتاب به دو بخش کلی که با هم تعامل دارند، تقسیم شده است. در بخش اول وجوه و عناصر نمایشی مطلوب اقتباس که میتوانند باعث تصویریشدن یک روایت و در نهایت بالابردن ظرفیت اقتباس سینمایی از آن شوند، با توجه به دیدگاهها و شاخصهای معتبری که از سوی پژوهشگران برتر این حوزه مانند سیگر، مککی و .... ارائه شده، مشخص گردیده، وجوه تصویری آثار بر اساس این شاخصها سنجیده میشود. در بخش دوم چارچوب نظری نیز برای تحلیل رویکرد اقتباسی به هر متن، برآیندی از مجموع آرای نظریهپردازان و فیلمسازان سینما که روشهای اقتباسی را در سه دستۀ کلی برداشت آزاد، اقتباس وفادار و اقتباس لفظ به لفظ و به قول دادلی اندرو در سه نوع وامگیری، تلای و تبدیل و وفاداری دستهبندی میکنند، مدنظر قرار گرفته، با توجه به ظرفیتهای متن، برای هر اثر پیشنهاد میگردد.
بنابراین در این کتاب تلاش شده است با تکیه بر عناصر و ویژگیهای خاص متون نمایشی، که به صورت علمی مدون شده در شاخصهای مناسبی برای تشخیص متون دراماتیک به دست میدهد، وجوه نمایشی این آثار استخراج شده، با برجستهکردن آنها بر قابلیت بالای این آثار جهت تبدیلشدن به نسخۀ سینمایی تأکید گردد؛ بر این اساس تلاش میشود به سؤالاتی از این دست که آیا آثار ادبیات کلاسیک فارسی (اعم از نظم و نثر) قابلیت اقتباس سینمایی دارند؟ و عناصر برجستۀ نمایشی آنها کداماند؟ پاسخ داده شده، به نوعی گامهای اولیه در فصل اول با این توصیف برای پیبردن به مفهوم اقتباس و نقش آن در سینما، ابتدا اقتباس از نظر معنای لغوی و اصطلاحی تا جایگاه کارکردی به طور خلاصه بررسی شده، اهمیت، جایگاه، انواع و کاربرد این فرایند در سینما مورد اشاره قرار گرفته و پس از آن با تحلیل عناصر نمایشی مطلوب اقتباس در متون مختلف، آثار و انواع ادبی مناسب برای این هدف معرفی شده است.
در ادامه و در قالب سه فصل مجزا، آثار ادبیات کلاسیک فارسی در چارچوب کلی آثار حماسی، آثار عرفانی و آثار تاریخی (برای جلد اول) مورد بررسی قرار میگیرد. در آغاز هر فصل و پیش از بررسی آثار به طور مشخص، ابتدا دربارۀ نوع ادبی خاصی که آن آثار در آن دستهبندی شدهاند، توضیحاتی ارائه شده، در نهایت با بیان ژانر یا گونههای متناظر با آن در سینما، بررسی هر اثر به صورت جداگانه انجام میگیرد. در هر فصل برای آشنایی بیشتر خوانندگان با اثر و زمینههای تولید ادبی آن، پس از معرفی اجمالی مؤلف و طریقۀ ویژۀ ادبی او، مختصری دربارۀ سبک و شیوۀ و ویژگیهای خاص متن مطالبی ارائه شده، در نهایت پس از بیان خلاصۀ داستان اثر، عناصر نمایشی برجسته در آن تحلیل میگردد.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
فصل اول: مبانی نظری و کلیات
فصل دوم: ادبیات و سینمای حماسی
حماسه در ادبیات
حماسه در سینما
ظرفیتهای اقتباسی و نمایشی داستان «فریدون» در شاهنامۀ فردوسی
ظرفیتهای اقتباسی و نمایشی گرشاسبنامۀ اسدی طوسی
ظرفیتهای اقتباسی و نمایشی هفتپیکر نظامی
ظرفیتهای اقتباسی و نمایشی خاوراننامۀ ابن حسام خوسفی
فصل سوم: ادبیات عرفانی و سینمای معناگرا
ادبیات عرفانی
سینمای معناگرا و عرفان
ظرفیتهای اقتباسی و نمایشی سیر العباد الی المعاد سنایی غزنوی
ظرفیتهای اقتباسی و نمایشی مصیبتنامۀ عطار نیشابوری
ظرفیتهای اقتباسی و نمایشی ارداویرافنامۀ بهرام پژدو
ظرفیتهای اقتباسی و نمایشی رسالۀ حی بن یقظان ابن سینا
فصل چهارم: ادبیات و سینمای تاریخی
ژانر تاریخی در سینما و ادبیات
ظرفیتهای اقتباسی و نمایشی نفثه المصدور زیدری نسوی
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
آیین های ایل شاهسون بغدادی
یعقوبعلی دارابیدر این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیینهای دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر
نظری یافت نشد.