دلمشغولیهای بهار؛ به همراه گزیدهای از مقالههای سیاسی ـ اجتماعی او
خلاصه
این کتاب مجموعهای است از بررسیهای دکتر ناصرالدین پروین درباره شاعر برجسته، پژوهشگر توانا، مبارز سیاسی و روزنامهنگار هوشیار، محمدتقی بهار.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب مجموعهای است از بررسیهای دکتر ناصرالدین پروین درباره شاعر برجسته، پژوهشگر توانا، مبارز سیاسی و روزنامهنگار هوشیار، محمدتقی بهار. زندگی اجتماعی و فرهنگی و دوره کمتر شناختهشده اما طولانی و پرتلاطم روزنامهنگاری ملکالشعرا مورد بحث قرار گرفته است.
«ملکالشعرای بهار آغاز "نویسندگی در جراید ملی" خود را پس از گشایش تهران به دست مشروطهخواهان در ۲۴ تیر ۱۲۸۸ نوشته است. حال آنکه پنج ماه پیش از آن، یعنی از ۲۸ اسفند ۱۲۸۷ که هنوز استبداد صغیر در تهران حاکم بود، در انتشار روزنامه نیمهعلنی خراسان انباز شد و همین تاریخ را باید آغاز روزنامهنگاری او دانست.
از انتشار آن روزنامه تا درگذشتش (اردیبهشت ۱۳۳۰)، اثر اندیشه و قلم بهار در روزنامهها و مجلههای مختلف، به صورت مقاله و یادداشت و مصاحبه و پیام دیده میشود. او خود افزون بر سه شماره از روزنامه خراسان، به عنوان روزنامهنگاری حرفهای، روزنامههای نوبهار و تازهبهار مشهد، نوبهار و زبان آزاد و ایران و مجله دانشکده را منتشر ساخته و چند روزنامه دیگر را نیز به صورت آشکار یا پنهان سرپرستی کرده است. این جز مقالههای ادبی و تاریخی و سرودههای اوست که شمار چشمگیری از روزنامهها و مجلههای معاصر او در تهران و شهرستانها و خارج دیده میشود. در واقع، نوشتارهای بهار در پایبندها، از نظر حجم بزرگترین بخش از آثار اوست و بدون بررسی دقیق آنها، سرگذشت و سیر اندیشه سیاسی و دگرگونی ادبی آثارش را نمیتوان به درستی شناخت. افزون بر این، بخش مهمی از نوشتارهای مستقل بهار و سرودههایش، ابتدا در روزنامههایی که خود منتشر میساخت به چاپ رسیده و گاهی با آنچه بعدها به شکل کتاب انتشار یافت، متفاوت است».
این کتاب در چهار بخش سامان یافته است. بخش اول به شناخت شاعر سیاستپیشه اختصاص یافته است. در این بخش نویسنده طی نوشتارهایی تلاش کرده زندگی بهار را از ابتدا تا انتها به خواننده بشناساند. در این بخش دربارۀ آغاز زندگی سیاسی ـ اجتماعی بهار میخوانیم: «ملکالشعرای صبوری به سال 1322 قمری درگذشت و سرپرستی مادر، خواهر و دو برادر کوچکتر به گردن محمدتقی بهار کتابدار جوان آستان قدس افتاد. آن کتابدار چند ماه بعد، شایستگی نشان داد و به جای پدر ملکالشعرای آستان قدس شد که درآمدی خوب داشت و کار منحصر به ساختن و خواندن شعر به مناسبتهای مذهبی و گاهی جزو آن بود. اما در این سالها روشنگریها اثر بخشیده، باسوادان را سوداهای تازه در سر افتاده بود. عدالت میخواستند و دخالت ملت را در سرنوشت خود میطلبیدند. این موج بهارِ پرشور و نوطلب را به سوی خود کشید و در مشهر (شهر محافظهکار/ بیخبر/ وحشتزده) به حلقۀ کوچکی از چند پیر و جوان خراسانی و آذربایجانی افکند که در این راه میکوشیدند. رکنالدولۀ والی هم «مردی میانهرو و خیرخواه» بود. پس انجمنی مشروطهخواه به نام «سعادت» برپا ساختند، شاعر ما، آزادی را فریاد زد و به روزنامهنگاری (روزنامۀ خراسان) نیز پرداخت». (ص 25)
بخش دوم به روزنامهنگاری بهار اختصاص دارد. نویسنده در این بخش همۀ شئون روزنامهنگاری بهار چه در مشهد یا تهران را بررسی کرده است. «بهار سبک ویژهای در روزنامهنگاری و نگاشتن مقالۀ سیاسی ـ اجتماعی نداشت و خود مقلد دیگران بود. افزون بر جاذبه ای که نوشتارها و شعارهای انتقادی اقلیت سیاسی دارد ـ زیرا بهار جز در دورۀ دوسالۀ ادارۀ «ایران» همواره در اقلیت بود ـ آنچه او میافزود، از مایۀ ادبی غنی و احاطهاش بر تاریخ و جایگاه تاریخی و فرهنگی ایران در منطقه برمیخاست. حال آنکه روزنامهنگاران معاصر او، جز تا حدودی بسیار کمتر دشتی مدیر «شفق سرخ» و عباس خلیلی مدیر «اقدام» از این موهبت بیبهره بودند. اما مضمون سرمقالهها و شعرهای مطبوعاتیاش، اکثر مورد تقلی دیگران قرار میگرفت ....». (ص 200)
در بخش سوم نویسنده به سراغ ادبیات بهار رفته و شعر و نثر او را بررسی کرده است. نویسنده نظر دارد بر اینکه: «هجو و هزل بهار ادامۀ سنتی است که شاعران خراسان ادامه دادهاند؛ اما در دیوان شاعران آن خطه (و در زندگی روزمرۀ باشندگان آن) طنز و شوخی بسیار بهندرت دیده میشود. از همین روست که خلاف آذربایجان و پارهای از دیگر سامانها، هیچگاه روزنامۀ طنز و فکاهه در خراسان و افغانستان و فرارود پا نگرفت. بیفزایم که بسیاری از طنزنویسان آذربایجانی و قزوینی در پایتخت نیز درخشیدهاند و از خراسانیان خبری نبوده است». (ص 205)
اما مقالههای سیاسی و اجتماعی بهار از نظر حجم بزرگترین بخش از میراث قلمی اوست. این مقالهها، افزون بر روشنکردن گوشههایی از تاریخ معاصر ایران، سیر اندیشه سیاسی و تحول نثر و حتی نظم ملکالشعرا را میشناساند. این مقالات در بخش چهارم آورده شدهاند. نویسنده همچنین در مقالهای تاریخ دقیق اجرای ترانه «مرغ سحر»، اثر جاودانه بهار و انگیزه راستین سرودن آن را مطرح کرده است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
بخش یکم: برای شناخت شاعر سیاستپیشه
بخش دوم: بهار و روزنامهنگاری زمانۀ او
بخش سوم: بهار در پهنۀ ادب
بخش چهارم: گزیدهای از مقالههای سیاسی ـ اجتماعی بهار
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
تاریخ مطبوعات استان همدان (1324 ق ـ 1397 ش)
مجید فروتناز ویژگیهای بارز این کتاب، تلاش برای دسترسی به بخشی از اسناد و سوابق دولتی و اصل نشریات یا آرشیو اس
افسانه و نیمای جوان
ایلیاکیان احمدیمنظومۀ بلند، استثنایی و تأثیرگذار «افسانه» شعری که نیمای جوان در سال 1301 و در 25 سالگی میسراید، پی
منابع مشابه بیشتر ...
ادبیات از منظر شناختی: گفتگویی میان ادبیات و شناخت
به کوشش مایکل بورک و امیلی تروشانکومطالعات شناختی ادبیات چه بهرۀ ملموسی برای فهم ما از ادبیات دارد و در آینده نیز میتواند داشته باشد؟
تاریخ تشیع در ایران به روایت فرهنگ مادی (دفتر اول)
گروهی از نویسندگان به کوشش محمدحسین افراخته، حمیدرضا آذرینیادر این کتاب با اصل قراردادن فرهنگ مادی شیعه در ایران پیشاصفوی، تلاش بر آن است که پیشینۀ تاریخی ایران
دیگر آثار نویسنده
آسیای میانه: تحول سیاسی ـ فرهنگی و روزنامهنگاری به زبان فارسی (1289 ـ 1320 خورشیدی)
ناصرالدین پروینآنچه در این کتاب از طریق بررسی فراز و فرود تعدادی از روزنامههای فارسیزبان فرارود در نیمۀ نخست قرن
جمالزاده؛ خاطره، برداشت، اسناد
ناصرالدین پرویناین کتاب دارای سه بخش است. بخش یکم به خاطرات نویسنده از جمالزاده اختصاص دارد و نویسنده هر چه از او
نظری یافت نشد.