آن روی سکه؛ پژوهشی در تاریخنگاری ایران
خلاصه
نوشتههای این کتاب، گزارشی کوتاه و گزیده از تاریخنگاری در ایران است با رویکردی خردهگیرانه. خردهگیرانه از آنرو که بیشتر مورخان به یک روی سکه پرداخته و چندسویه و در صورت امکان همهسویه، به بررسی دادهها نپرداختهاند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
باید گفت که تاریخنگاری سه پایگاه دارد: 1. خواننده یا نویسنده تنها به سرگذشت بپردازد و لذت و خوشی را خواستار شود؛ 2. بخواهد از سرگذشت مردان تاریخی پند بگیرد و از خوبیها و نیکیهای آنها درس بیاموزد؛ 3. تاریخ را از بهر شناختن آیین زندگانی و راه جهانداری بخواند و اینکه بخواهد پیشامدها را درست بسنجد و پیوستگی آنها را به یک دیگر بشناسد و نتیجۀ آنها را به دست آورد. تاریخنگاری با واقعیتهای تاریخی و مسائل معرفتی، اخلاقی، هنری و معیشتی پیوسته و همراه است. واقعیتها با سه جهت گذشته، حال و آینده مشخص میشوند؛ زیرا در هر واقعیت گذشته، واقعیتی برای آینده نهفته است. این واقعیت گرچه هنوز تحقق نیافته اما در واقع، اندیشهای برای آینده است.
در تاریخنگاری ایران، شاه، محور تاریخ به شمار میرفته و ایرانیان گویا تاریخ را تنها سرگذشت و داستان پادشاهان و فرمانروایان میپنداشتند و از اینجاست که کتابهای تاریخی را ـ پیش از اسلام ـ «خداینامه» و ـ پس از اسلام ـ «شاهنامه» میخواندند. با این حال، زندگانی شاهان و کارها و جنگهای آنها بخش بزرگی از تاریخ است بهویژه در خاور که همواره سررشتۀ کارها در دست پادشاهان و فرمانروایان بوده، چنان که مردم، رعیت «چَرَنده» نامیده میشدند و همچون گوسفندان رام و زیردست چوپانان مهربان یا نامهربان خود زیسته کمتر اختیاری در دست داشتند.
در تاریخنگاری ایران، با سخنان چاپلوسانه به گزارش زندگی و رفتار و کردار و گفتار پادشاهان پرداختهاند و گویا هر پادشاهی ستایشگر ویژهای داشته که بدیهای او را میپوشانده و هرگونه ستایش و کارکرد نیکی که در جهان سراغ داشته دربارۀ آن پادشاه به کار برده است. با همۀ توان او را به دلاوری، جنگجویی، دادگری، بخشندگی، دانایی و پرهیزگاری ستوده در حالی که آن پادشاه از ترس بدون نگهبان در حمام نمیرفته یا از غرش آذرخش در دامن کسی پنهان میشده، در خسیسی پرآوازه بوده و از دانایی و شکیبایی همین اندازه میدانسته که سلامکننده را دشنام و ناسزا گوینده را پاداش میداده. نتیجه این شده که شعر به ابزار چاپلوسی تبدیل شود و شاعران چاپلوس هر چه هنر داشتهاند ارزانی همین چاپلوسیها کردهاند. اما پیامدهای چاپلوسیها به کجا انجامیده؟ میوۀ باغ سخنوری و تخمی که آنها کاشتهاند، دروغ را در سرشت مردم نهادینه کرده؛ ستایش و چاپلوسیهای آنها، وزراء و پادشاهان را به سوی پستیهای گوناگون و نادانی کشانده، آنچه از عرفان و تصوف سرودهاند جز تنبلی و خستگی حیوانی و تولید گدا و قلندر چیزی دربر نداشته است.
در تاریخنگاری ایران در «آن روی سکه» به ویژه پیش از روزگار مشروطه، تنقید وجود داشته است. در ایران کسی نخواسته مانند «دکارت» کار بزرگی انجام دهد. دکارت با تنقید خود یکباره اصول علمی هزار ساله و بلکه چند هزار ساله را به هم ریخت و به جهانیان گفت که هر چه آموختهاید اشتباه بوده است. در ایران این روح تنقید وجود نداشته و از هزار سال پیش تاکنون (اواخر سدۀ نوزدهم) هیچ منتقدی پیدا نشده است که بتواند فلسفۀ ایران را تغییر دهد و یا ادبیات را تنقید کند و بگوید که سبک فلان شاعر و یا فلان نویسنده بد بوده است.
نوشتههای این کتاب، گزارشی کوتاه و گزیده از تاریخنگاری در ایران است با رویکردی خردهگیرانه. خردهگیرانه از آنرو که بیشتر مورخان به یک روی سکه پرداخته و چندسویه و در صورت امکان همهسویه، به بررسی دادهها نپرداختهاند. در این روی سکه، سخنان نادرست، با انگیزههای گوناگون بسیار گفته و نوشته شده است. از همین رو شاید هر تاریخی ارزش خواندن نداشته باشد و کار به سرگشتگی بکشد. پس باید در پی شیوهای بود که دستاوردی برای رهایی و رستگاری همراه داشته باشد. به هر روی، چنین شیوهای طبعاً در گزارش جریان راستین تاریخی، بزرگنمایی و زیادهروی بیش از اندازهای انجام داده و به نارواکسان، گروهها، پادشاهان، فرمانروایان، پیشوایان، خاندانها، قبایل ... را به ویژگیهایی ستوده که هرگز دارای آن ویژگیها نبودهاند؛ و گاهی با همۀ توان کوشیده برمنشهای بد و کارهای ناپسند آنها پردهای از انکار و تکذیب بکشد. در آن «روی سکه» تلاش شده گونهای برابری میان «دو روی سکه» ایجاد شود؛ یعنی بیآنکه منشهای نیک، باورهای استوار، مردمداری، دادگری، پیشرفت، برگزیدگی ... آنها پوشانده شود، به منشهای بد، ناباوری، مردم ستیزی، بیدادگری، واپسگرایی، گمنامی ... آنها نیز در اندازۀ توان و دریافت پرداخته شده است.
این کتاب نگاهی عمیق به دو دورۀ مهم تاریخی در ایران است: ساسانیان و صفویان. دو دورهای که با فراز و فرود همراه بوده. شوکت، قدرت، ثروت و رونق حرف اول در این دوران بوده و گسترش محدودۀ جغرافیایی، رشد اقتصادی و وسعت روابط سیاسی و فرهنگی با جهان آن روز باعث یگانگی خاص این دوران بوده است. فرصتهای تاریخی که با غفلت، استبداد و سختگیری به سقوط این دولتها انجامیده و ایران را در ورطههای هولناک تاریخی انداخته است. «آن روی سکه» از تاریخ این دوران سخن میگوید و موشکافانه علل فراز و فرود را میکاود. اثری جذاب، پر کشش و سرشار از نکتههایی که ما را به گذشتههایی میبرد که برای امروز و فردای تاریخی ما درسآموز است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
تاریخنگاری
نمونههایی از تاریخنگاری
مؤبد معبد ـ مرشد طریقت
مؤبد ـ قزلباش
تجملپرستی و بیپروایی به دانش و ادب
شیوخ بلند پرواز
اردشیر بابکان ـ اسماعیل صفوی
شاه پیمانشکن
انوشیروان دادگر ـ شاه عباس بزرگ
«بدعت راهبند»؟: بازنگری روابط میان ایران و آسیای میانه در سدۀ 17
کتابشناسی
نمایۀ همگانی
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
منابع مشابه بیشتر ...
دین و فرهنگ در روزگار صفویان: جستارهایی دربارۀ برخی رخدادهای مذهبی، فرهنگی و رجالی
محمدکاظم رحمتیاین کتاب تلاش دارد تا از یکسو با معرفی تحقیقات و پژوهشهای مختلف دربارۀ عصر صفویه، اهمیت اطلاعات من
دین و دولت در عصر صفوی
مریم میراحمدیهدف اصلی نویسنده در این کتاب، پژوهشی دربارۀ قدرت مذهبی و قدرت سیاسی و کوشش شاهان صفوی در همسازکردن م
دیگر آثار نویسنده
دیوان سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه (دو جلد؛ جلد اول: نخستوزیران؛ جلد دوم: صدور و مستوفیان)
عباسقلی غفاریفرددر جلد اول دورنمای وزارت در ایران از آغاز تا روزگار سلسله نامبرده و وزارت و وزیران شاهان صفوی از روز
نظری یافت نشد.