بیژن الهی: تولید جمعی شعر و کمال ژنریک
خلاصه
این کتاب درباره کاروبار شعری بیژن الهی (1325-1389)، شاعر و مترجمی که بلافاصله پس از مرگش، به چهرهای بحثبرانگیز در محافل ادبی تبدیل شد و از آن زمان تاکنون چندین و چند ویژهنامه مطبوعاتی در معرفی آثار و جایگاه ادبیاش انتشار یافته است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب درباره کاروبار شعری بیژن الهی (1325-1389)، شاعر و مترجمی که بلافاصله پس از مرگش، به چهرهای بحثبرانگیز در محافل ادبی تبدیل شد و از آن زمان تاکنون چندین و چند ویژهنامه مطبوعاتی در معرفی آثار و جایگاه ادبیاش انتشار یافته است. نویسنده در این کتاب تلاش کرده هاله رازآلود حول بیژن الهی را که در زمان حیات او و بهویژه پس از مرگش حول چهرهاش تنیده شده، کنار بزند و با اتکا به آثاری که از شاعر منتشر شده، به مطالعه انتقادی آثار او بپردازد.
اما باید توجه داشت که در این کتاب، مسئله نه چنانکه فتیشیسم ادبی غالب از منتقد انتظار دارد، پرداختن به «خود» شعرها و ترجمههای الهی، که فراتر از اینها، بازخوانی کاروبار ادبی او در فضا و زمانی است که از آن برآمده است. فرض این است که سروکارمان صرفاً با مقادیری شعر و ترجمۀ چنین و چنان نیست، بلکه این شعرها و ترجمهها را مانند هر متن ادبی دیگری، گفتارهای ادبی و حلقههای شعری و سبکهای زندهگری نوظهور و شرایط سیاسی و اجتماعی دوره به اشکال مختلف شارژ کردهاند و حسیافتها و معناهای مختلفی را در آنها بار گذاشتهاند، گو اینکه آنچه در حضور الهی بسیار نظرگیر مینماید، به کلی فارغ از اسطورههایی چون نبوغ، خلاقیت و فردیت که همچون هالهای دورِ فیگور مومیایی شدۀ او تنیده شده و یکسره در مقابل چنین اسطورههایی، اتفاقاً اشکال متنوعی از تولید جمعی است، چنانکه بنیاد بحث در این کتاب بازشناسی این اشکال متنوع و نسبت آنها با مقومات شعری شاعر است.
اگر براهنی قائل است به اینکه شاعر جدید خودش را توضیح میدهد، در مقابل، فرض در این کتاب، این است که شاعر جدید گاهی خودش را توضیح میدهد، اما ابتنای این توضیح بیشتر بر جدلی شعری است و اغلب خودش را توضیح نمیدهد و حتا همچون مورد الهی از توضیحدادن تن میزند. شاید تفاوت میان این دو را بتوان اینگونه شرح داد که براهنی در مؤخره شاعر است و هر چه مینویسد، در نهایت بهسمتی میرود که شعرهای خودش را توضیح دهد و «اثبات» کند، بنابراین فرض او هم بیش از هر چیز دیگری مؤید جایگاهی تلقی میشود که در مؤخره بهعنوان شاعر بر آن استاده است، در حالی که این کتاب آشکارا فاقد هرگونه مدعای شعری و نوآوری در این زمینه است و گذشته از آن، به شعر جدید فارسی در ایران همچون پروژهای تاریخاً تحققیافته و بشارتی تاریخاً بهسرآمده و منقضی مینگرد. این کتاب و تحقیق درازدامنتری که خود از دل آن بیرون آمده، همگی بخشی از پروژهای کلانتر است که پرسشهای اصلی آن از این قرار است: تجدد شعری در ایران چگونه ممکن شد؟ چه نیروهایی به آن توشوتوان رساندند؟ چه اشکال متنوعی به خود گرفت و منجر به زایش چه فیگورهایی شد؟ چه افتوخیزهای به خود دید؟ و چگونه از کار افتاد و افق تاریخی پیش روی آن مسدود شد و خصلتی درخودمانده و فروبسته به خود گرفت و اینک چیزی بیش از زائدهای فرهنگی با بازار کوچک و مستقل خاص خودش به نظر نمیرسد؟
حق سخننگفتن در مواجهه با فیگورِ الهی به دو شکل اعادهپذیر است. نخست حق سخننگفتن خودِ الهی است، نه در همان بلوایی که بر سر امضاکردن یا نکردن مانیفست حجمگرایی از جانب او درگرفته، و نه در امتناع او از توضیحدادن که توجه ما را به خود جلب کرده، که بهکلی فارغ از اینها، در هیاهویی که پس از مرگ او بر سر شعرها و ترجمههایش به پا خاسته و شاعری خلوتگزین را به شاهدی بازاری تبدیل کرده است. چیزی نمیگذرد که الهی متولی پیدا میکند، کارشناس و متخصص پیدا میکند، دوست و آشنا و خانواده و ایل و تبار پیدا میکند، کلیددار پیدا میکند، ناشر پیدا میکند، روزنامه پیدا میکند، مجله پیدا میکند، و همۀ اینها شاعر را همچون نشانۀ دقایق همهنگام باشکوه و حسرتبرانگیز نادری در شعر معاصر به نمایش میگذارند و بازنمایی میکنند که حالیا از دست رفته است؛ نشانهای که با تأخیری سهچهاردههای بر ما آشکار شد و پیش از آنکه به کار بیفتد، در میان مواریث ادبی و فرهنگی ما جا گرفت. حق سخن نگفتن الهی با چنین سازوکاری است که بهکلی پایمال میشود، در حالی که ظاهراً همه در حال اعادۀ حیثیت از شاعر فقید هستند. مسئله بیش از آنکه ندیدهگرفتن الهی باشد، دیدن او تحت چنین شرایطی است. بدین معنا این کتاب بیش از آنکه در پی نقد شعرها و ترجمههای الهی باشد، سودای رستگاری او را دارد، باز به همان تعبیری که بنیامین در پاساژها شرح میدهد: «پدیدهها از چه نجات مییابند؟ نهفقط و نهعمدتاً از بدنامی و غفلتی که بدان گرفتار آمدهاند، بلکه از آن فاجعهای که بارها و بارها در قالب شیوۀ خاصی از پخش و انتشارشان نمود مییابد، در قالب «تقدیس و تکریمشان بهمثابه میراث» ـ آنها از طریق نمایش شکافتِ درونشان نجات مییابند ـ نوعی از میراثبردن یا سنت هست که فاجعه است». دو دیگر حق سخننگفتن دیگران، بهویژه منتقدانی چون براهنی و حقوقی، است که در این گیرودار به طور مرتب ندیده گرفته میشود و مدام این پرسش به میان میآید که چرا آنها چیزی دربارۀ شعرهای الهی ننوشتهاند، یا اگر نوشتهاند، مختصر نوشتهاند، یا بهواقع چنان نوشتهاند که نشانی از «تقدیس و تکریم» در آن دیده نمیشود. قاعدتاً هیچمنتقدی تعهد ندارد دربارۀ همۀ کسانی که چیزی مینویسند و منتشر میکنند، دست به نقد ببرد.
فهرست مطالب کتاب:
نقد همچون اعادۀ حق سخنگفتن/ نگفتن
1. سه بغرنج انتقادی: تحقیقی، اخلاقی، حقوقی
2. شب نیمایی، صبح الهی: گشودهگی نما و فروبستهگی مضمون
3. مد بینایی: ماشینیسم شعری در فرمی ایدئولوژیک
4. راوی در مقام دولت: حراست، ثبت دادهها و کنترل حواس
5. لوکسسازی: علامتگذاری، رسمالخط، تقطیع و تعقید
6. شاعرانهگی و شمارشگری: «اما» و «یک»
7. پیمایش بدنها: شاملو، الهی و سیاست شعری
8. توانشهای انعکاسی: رازورزی، کمالگرایی و اسطورۀ خلاقیت
9. کمالگرایی علیه گسست: دوره، تجربه و آزمایشگاه
10. ترجمه: رویای پیشابابلی، امضا، ناتمامی
پربازدید ها بیشتر ...
سفرنامۀ سوزوکی شین جوء سفر در فلات ایران (1323 هـ.ق) پیادهگردی راهب بودایی ژاپنی در شمال و شرق ایران به پیوست مقالۀ انتقادی دربارۀ نهضت مشروطهخواهی
سوزوکی شین جوءگزارشهای سفر قفقاز و ایران سوزوکی شین جوء زیر عنوان «سفر به فلات ایران» بخشی است از کتاب گستردهتر
تاریخ مطبوعات استان همدان (1324 ق ـ 1397 ش)
مجید فروتناز ویژگیهای بارز این کتاب، تلاش برای دسترسی به بخشی از اسناد و سوابق دولتی و اصل نشریات یا آرشیو اس
منابع مشابه بیشتر ...
هفت مقاله در زمینۀ ادبیات آذربایجان
محمد حریری اکبریاین کتاب دربرگیرندۀ هفت مقاله و نوشتار دربارۀ شعر و ادبیات آذربایجان میباشد.
شاعر هشتهزار ساله؛ سیری در افکار و اشعار احمد عزیزی
مرضیه دانیالینگاهی به زندگی، فعالیتهای شاخص، واکاوی شطحیات، بررسی تحلیلی اشعار دینی و تبیین انعکاس حوادث مهم اجت
نظری یافت نشد.