۱۹۸۱
۶۴۹
سیر و سلوک

سیر و سلوک

پدیدآور: خواجه‌نصیرالدین طوسی مصحح: سیدجلال حسینی بدخشانی ناشر: میراث مکتوب، مؤسسه مطالعات اسماعیلیتاریخ چاپ: ۱۳۹۶مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۰۰شابک: 8ـ151ـ203ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۴۵+۸۰+۱۰۷

خلاصه

«سیر و سلوک» به شکل نامه‌ای مفصل است که توسط طوسی خطاب به سلطان «الدعات و الوزرای» مظفر بن محمد نگاشته است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

نصیرالدین ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن الطوسی، اخترشناس، فیلسوف و متکلم شهیر ایرانی که اغلب در ادبیات عمومی به عنوان محقق طوسی و در محافل اسماعیلی عصر خود به عنوان سلطان الدعات از او یاد شده است در یازدهم جمادی‌الاول 597 در طوس دیده به جهان گشود و در هجدهم ذی‌الحجه 627 هجری قمری در بغداد چشم از جهان فرو بست.

دربارۀ دوران طفولیت و جوانی او جز مطالبی که در متن این کتاب یعنی «سیر و سلوک» که زندگی‌نامۀ خود‌نوشته او است، چیز دیگری نمی‌دانیم. در این روایت، طوسی می‌گوید که در خانواده‌ای متولد شده که «ظاهر شریعت را معتقد و متقلد بودند» و حرفت ایشان چیزی «جز اشتهار به علوم ظاهر نبود» یعنی آنها احتمالاً ارتباطی با روحانیت تشیع دوازده امام داشته‌اند. این امکان هم مطرح شده که طوسی در میان خانواده‌ای اسماعیلی متولد شده و تعالیم و تحصیلات مقدماتی خود را در محیطی دوازده امامی کسب کرده باشد. اما هیچ‌گونه شاهد و قرینۀ متقاعدکننده‌ای برای این روایت در اختیار نداریم، حال آنکه از متن «سیر و سلوک» به روشنی برمی‌آید که والدین او گرایشی به مذهب اسماعیلی نداشته و پیوند و همکاری او با اسماعیلیان تحولی بوده که بعداً در زندگانی او روی داده است.

«سیر و سلوک» به خاطر اطلاعات بی‌نظیری که دربارۀ زندگی اولیه نگارنده، تحصیلات و تحول روحانی او، و همچنین به دلیل نگرش‌های روشنی که از اندیشۀ اسماعیلی ارائه می‌کند در میان مهم‌ترین آثار طوسی قرار دارد. براساس این روایت و شواهد زندگی‌نامۀ خود‌نوشتۀ او و دیگر قرائن مذکور در متن است که صحت انتساب این رساله به طوسی امروزه از سوی اکثریت استادان برجسته به‌وضوح تائید شده است.

«سیر و سلوک» به شکل نامه‌ای مفصل است که توسط طوسی خطاب به سلطان «الدعات و الوزرای» مظفر بن محمد نگاشته است. که از طریق مظفر بن مؤید به او عرضه شود. بیشتر از آنچه که طوسی در مدح این سلطان الدعات می‌گوید، چیزی دربارۀ مظفر اول نمی‌دانیم، اما دومین مظفر که از او با عنوان محتشم معظم یاد می‌شود، به احتمال قطعی کسی جز حامی او در قهستان، یعنی ناصرالدین محتشم نیست. چون نامه از طریق ناصرالدین تقدیم شده است و طوسی اذعان می‌کند که این افتخار را نداشته است که سلطان الدعات را ببیند، این امر نشان می‌دهد که طوسی ممکن است رساله را در قلعۀ اسماعیلی قائن در قهستان تألیف و بعداً آن را در الموت یا میمون‌دژ چندی پس از سال 644، پس از وفات دوست قدیمی‌اش شهاب‌الدین، بازنگری کرده باشد.

این نامه آشکارا به قصد نگارش زندگی‌نامه و اعترافیه بوده، یعنی به‌منظور ابلاغ روایتی از جستجوی شخصی طوسی در پی معرفت، به علاوۀ اعلام صورت اعتقادی یعنی آنچه را که او میزان ایمان خود می‌داند. اما محتویات فلسفی و کلامی این اثر در مجموعه نوشته‌های طوسی که به ما رسیده‌اند از اهمیت خاصی برخوردار است، چون نویسنده آشکارا قصد داشته است اسرار باطنی خود را برملا کند و این امر را در تبیین و شرح فوق‌العاده ماهرانۀ اصل تعلیم، نشان می‌دهد.

«سیر و سلوک» به سبکی فوق‌العاده فشرده و متمرکز که در متون درسی و کلانی قرون میانه متداول بود، نوشته شده است. این جنبۀ کار ممکن است تعمدی و هدفمند بوده باشد به این دلیل که طوسی یک نامۀ شخصی و محرمانه به رئیس داعیان اسماعیلی، مظفر بن محمد می‌نوشته که او هم مانند حامی طوسی مردی دانشمند و فرهیخته بوده و سابقه‌ای دراز در مواعظ عقلی و دینی زمان خویش داشته است. چون متن نامه، خطاب به زعمای برجستۀ جامعۀ اسماعیلی نوشته شده است، من جمله احتمالاً امام وقت، هیچ شاهد و قرینه‌ای وجود ندارد که به عنوان متنی جهت دعوت اسماعیلی نوشته شده باشد، در نتیجه این سؤال پیش می‌آید که انگیزه‌های واقعی نویسنده از نقل «سر ضمیر» خود به شیوه‌ای چنین محرمانه و خصوصی، چیست. در ابتدای نامه، طوسی اعتراف می‌کند که نامه را بدین منظور می‌نویسد که «تشریف ارشاد و تنبیه بر صواب و خطا و استقامت و انحراف» بیابد، اما از روش بیان آنچه در متن می‌آید می‌توان چنین فهمید که طوسی می‌خواسته است کتباً استعداد عقلانی و علمی برتر خود را که می‌توانسته به خدمت دعوت گمارده شود به رهبری جامعۀ اسماعیلی نشان دهد.

بعد دیگری از «سیر و سلوک» که مستحق مطالعۀ انتقادی است، نظریۀ پیچیده و چندلایۀ طوسی دربارۀ معرفت الهی و کاربرد آن برای پژوهنده و سرچشمۀ دانش است. این امر ممکن است بدیع‌ترین سهم طوسی در اصل تعلیم باشد.

«سیر و سلوک» دو جنبۀ مرتبط با یکدیگر دارد: اول آنکه یک زندگی‌نامۀ خودنوشته و اعترافیه است که زمان جستجوی طوسی در پی معرفت، از کودکی تا هنگام گرایش به مذهب اسماعیلی، را دربرمی‌گیرد، و دیگری جنبۀ اعتقادی که در آن نویسنده بر آن است با توسل به عقل، براساس یک سلسله براهین و دلایل، نشان دهد که معرفت راستین یا یقینی خداوند تنها از طریق وساطت معلم کلی میسر است. معلمی که نمی‌تواند غایب، بیرون از دسترس و غیر قابل شناسایی برای نوع بشر باشد. در ارائۀ هر یک از این جنبه‌ها، اثر طوسی به عنوان یکی از مهمترین اسناد و مدارک ادبیات فارسی اسماعیلی ظاهر می‌شود. صراحت بیان نویسنده، سلامت اندیشه، بررسی ظریف موضوع و سبک رساله‌گونه، این اثر را در میان بهترین آثار زندگی‌نامۀ عقلانی در ادبیات اسلامی قرار می‌دهد. در سطح کلامی و فلسفی نیز «سیروسلوک» نگرشی بی‌بدیل از هویت تفکرات اسماعیلی در اواخر دورۀ الموت را عرضه می‌کند. بیان طوسی از ابعاد روحانی، هستی‌شناسانه و معرفت‌شناسانۀ تعلیم و گنجاندن این نظرگاه‌ها در یک سیستم فکری منسجم و مدون، در زمرۀ پیچیده‌ترین بررسی‌ها از موضوعی است که امروزه در اختیار ما قرار دارد.

فهرست مطالب کتاب:

* یادداشت (فرهاد دفتری)

* پیش‌گفتار

نقد و بررسی دکتر لئونارد لویسن

اشاره‌ای به سایر نقد و بررسی‌ها

* مقدمه: نصیرالدین طوسی و اسماعیلیان

سیر و سلوک

دیگر آثار اسماعیلی طوسی

آغاز و انجام

تولا و تبرا

مطلوب المؤمنین

روضۀ تسلیم

رسائل کوتاه

* معتقد خواجه نصر طوسی رحمت الله علیه

* اختلافات نسخ: علائم اختصاری

* نمایه

* کتابنامه

* تصوبر نسخه خطی

* ترجمۀ انگلیسی

نظر شما ۱ نظر
  • مدیر۱۹ ماه پیش
    خواجه نصیرالدین طوسی وآثاربرجسته ء اوهمان طورکه درتاریخ عقایداسماعیلی جای سنگینی برای خوداختصاص داده اند تاریخ ادبیات وعلم کلام وفلسقه رانیزدرخراسان غنی ساخته اند.

منابع مشابه بیشتر ...

زمجی نامه: بخش دوم (داستان علی بن احمد زمجی)

زمجی نامه: بخش دوم (داستان علی بن احمد زمجی)

راوی ناشناس

نخستین حلقه از مجموعه روایت‌هایی که در حکم داستان‌های پیرامون «ابومسلم‌نامه» در سنت دنباله‌نویسی پدی

فیروزشاه‌نامه: دنبالۀ دار‌اب‌نامه بر اساس روایت محمد بیغمی (ویراست جدید)

فیروزشاه‌نامه: دنبالۀ دار‌اب‌نامه بر اساس روایت محمد بیغمی (ویراست جدید)

ناشناس

این متن در شرح جهانگیری و جنگ‌های فیروزشاه پسر داراب و برادر دارای دارایان است. در این مجلد بخشی بسی