
شاه و جناب آقا؛ مکاتبات ناصرالدینشاه و میرزایوسف مستوفیالممالک
خلاصه
مجموعه اسناد عرضه شده در این کتاب اختصاص دارد به دستخطهای ردوبدل شده بین میرزایوسف خان مستوفیالممالک (صدراعظم) و ناصرالدین شاه قاجار.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
ناصرالدین شاه قاجار، چهارمین شاه از سلسله قاجار است، که در تاریخ 6 صفر 1247 ق متولد و پس از پدرش محمدشاه قاجار، در 14 شوال 1264 ق به سلطنت رسید. وی در دورهای سلطنت ایران را به دست گرفت که جهان پیرامون او دچار دگرگونیهای بسیاری بود که در واقع ادامه روند توجه اروپائیان به مشرقزمین و منابع آن و ولع ایشان در به دست آوردن موقعیتهای بیشتر در این منطقه ثروتمند و حساس محسوب میشود.
درباره خصوصیات اخلاقی و رفتاری و سیاستهای مملکتداری ناصرالینشاه، دیدگاههای متنوع و گاه متضادی در میان تاریخنویسان و محققان تاریخ وجود دارد. به نظر میآید که اتفاق نظر منابع درباره یکی از خصوصیات ناصرالدین شاه که بیشتر از موارد دیگر است؛ اشاره دارد به سفر دوستی وی و علاقه به تغییر مکان و گشت و گذار که شاید ریشه در سابقه ایلیاتی او داشته باشد. به سبب سفرهای بسیار وی، ارتباط عمومی ناصرالدین شاه با مردم عادی بیشتر از دیگر شاهان قاجار و گاه صریحتر و مستقیمتر بود.
میرزا یوسفخان را عالیترین شخصیت در دودمان آشتیانیها ذکر کردهاند. بنا به نقل بعضی از منابع شاید بتوان او را عزتمندترین سیاستمدار در تمام دوران قاجار محسوب نمود. وی متولد سال 1227 ق فرزند میرزاحسن آشتیانی مستوفیالممالک بود که بعد از مرگ پدر، لقب و سمت او را به وی دادند. درباره نقش شخصیتی میرزایوسفخان در حکومت قاجار، نقلها و نظرات متفاوتی تا به حال بیان شده است. برخی از مورخان وی را فردی با استغنای درونی که نسبت به مقام و قدرت بیاعتنا بود و به همین خاطر نیز سلیمالنفس معرفی نمودهاند. برخی دیگر او را فردی زیرک که جامعه استغنا به تن کرده و در حال بیاعتنایی با گرفتن پیشکش و هدایا به امورات دیگران رسیدگی مینمود، دانستهاند.
میرزایوسفخان در آثار مورخان تاریخ معاصر دیده میشود و در تمامی آنها یک موضوع کاملاً مسجل است که وی، یکی از مورد وثوقترین رجال عصر ناصری در دربار شاه بود؛ به همین دلیل است که در تمام مدارک و اسناد بجامانده از آن دوران، رعایت و حفظ شئون و احترام وی از جانب ناصرالدین شاه دیده میشود؛ چنانکه لقب «آقا» یا گاه «جناب آقا» که از طرف ناصرالدین شاه تنها به او اطلاق شده بود به یک عنوان شناخته شده برای وی در منابع تاریخی ذکر میشود. میرزایوسف خان در واقع برکشیده میرزاتقی خان امیرکبیر بود که بعد از مدتی کوتاه در زمان میرزاآقاخان نوری که سمت خود را از دست داده بود شغل وزارت مالیه را بازپس گرفت. با تشکیل اولین شورای حکومتی در 1276 ق به عضویت آن درآمد. در شورای بعدی که در سال 1283ق تشکیل شد علاوه بر سمت وزارت دارایی مشاغل دیگری را عهدهدار شد از جمله: اداره امور آذربایجان، کردستان، قم، ساوه، زرند، اداره امور رختدارخانه و صندوقخانه شاه و چند شغل دیگر. در 1294 ق امور مملکتی به دو قسمت تقسیم شد بخش دیوانی و مالی به عهده مستوفیالممالک و امور خارجه و سپاه به میرزاحسین خان مشیرالدوله واگذار شد و بعد از برکناری میرزاحسینخان و در سال 1298 ق بنا به نقل اعتمادالسلطنه به عنوان صدراعظم تمامی امور حکومتی به وی محول شد.
مجموعه اسناد عرضه شده در این کتاب اختصاص دارد به دستخطهای ردوبدل شده بین میرزایوسف خان مستوفیالممالک (صدراعظم) و ناصرالدین شاه قاجار.
اسناد مورد اشاره تعداد 144 عنوان سند را شامل میشود که یا دستخطهایی است که مستقیما از طرف میرزایوسفخان به شاه نگاشته شده و مربوط بوده است به عریضهای یا حل یک مشکلی که پیشنهاد و راه آن را به حضور شاه فرستاده بوده یا عریضه و خواستی بوده است که نظر شاه را خواستار شده و ناصرالدین شاه هم در حاشیه به آن جواب داده است و نیز بخشی از آنها هم که شامل 77 برگ سند از دستخطهای شاه است درباره موضوعی که به عنوان یک دستور و یا به ندرت به عنوان صلاحدید برای مستوفیالممالک فرستاده شده بود.
لحن اغلب نامهها و دستخطهایی که شاه فرستاده یا جوابیه نوشته، به جز چند مورد معدود نسبت به مستوفیالممالک بسیار با احترام است و آن چند مورد هم به نظر میآید در حالت خستگی شاه از انفعال و بیتحرکی اجزاء دربار نوشته شده است. گاهی هم لحن یادداشتهای شاه حتی با مستوفیالممالک هم که همانطور که اشاره شد اغلب با نوعی احترام و ملاحظه توام بوده است با خشم و تندی همراه میشد. چنان که در سند 1293 میبینیم؛ آنجا که شاه خطاب به مستوفیالممالک مینویسد: «.... اگر من باید به این کارها برسم، پس تکلیف من نوکری است نه سلطنت. مثل شماها را که در سر شغل و عمل میگذارند، برای این است که امور دربخانه منظم باشد ...».
در یک تقسیمبندی موضوعی این دستخطها و دستورات در قالب چند موضوع خاص جای داده شده است.
نوع اول: احکام و دستورات برای افراد در پی عریضههای ایشان، شامل تنبیه، تشویق، مواجب و رسیدگی به اختلافاتشان که در حکم شاه مخاطب و مرجع حل اختلاف، میرزایوسف خان تعیین شده است. نوع دوم: بررسی شکایتهای دستهجمعی (قشون) و مواجب قشون، رسیدگی به امور قشون و سرحدات. نوع سوم: بررسی دستورات مالی، امتیازات و مجالس درباری. بخش زیادی از اسناد را این نوع عرایض تشکیل میدهد. نوع چهارم: رسیدگی به امور جزئی دولتی که قاعدتاً باید در حیطه وظیفه صدراعظم باشد، ولی امر آن را شاه داده است و عریضه افراد عادی و دونپایه نظیر کنیزان.
نکته جالب در بررسی اسناد مذکور این است که به نظر میآید که عریضههای بدون امضاء هم از جانب شاه خوانده میشد؛ حتی در کاغذ پارههای بیاهمیت و بدون رعایت شأنیت سلطنت در طریق ارسال عرایض، که ناصرالدین شاه در حاشیه همان کاغذ پارهها هم دستور رسیدگی و یا انجام درخواست را به «جناب آقا» میداد. در اغلب این عرایض، لحن گاه حتی طلبکارانه صاحبان عریضه جالب توجه است در سند شماره 1296 حتی مقدار مبلغ درخواستی برای شاه تعیین و خاطر نشان شده است.
در میان اسناد مورد بحث، به اشارههایی بسیار مهم در مورد برخی مسائل سیاسی، نظامی، اقتصادی و یا درون اجزاء حکومتی وجود دارد. مسائلی نظیر مجالس درباری و دولتی و نظامی که از طرف شاه دستور به تشکیل آن داده شده بود و نحوۀ کارکرد آنها و یا برخی اختلاف نظرها چون اختلاف با مجتهد تبریزی و یا دربارۀ کتاب سفرنامه مکه معظمه فرهاد میرزا معتمدالدوله که شاه با لحن تندی دربارۀ آن نظر داده است.
در این مجموعه نمونه سندی است (سند 16024) از حساسیت و توجه ناصرالدین شاه نسبت به تحریکات و نفوذ دولت روسیه در ایران، با تاسف ار بیعملی رجال میگوید.
بعضی از دستخطها هم برای اشخاص و جایگاه دولتی و وظیفه ایشان نگاشته شده است.
در مجموع این اسناد که حدود زمانی 1280 و 1300 ق را شامل است؛ در درجهبندی اسناد تاریخی جایگاه برتری نسبت به دیگر انواع اسناد را دارا میباشند و به روشنتر شدن گوشههایی از دوران ناصری کمک میکنند و به نظر میآید که در بعضی جنبهها نیز به بازنویسی بخشهایی از تاریخ این دوران منتهی خواهد شد.
پربازدید ها بیشتر ...

درآمدی بر فهم ایدئالیسم آلمانی
ویل دادلیاین کتاب شرحی مقدماتی برای درک مکتب ایدئالیسم آلمانی است که به سیر تکوین و تطور این جنبش به نمایندگی

دریای سرگشته: بایزید بسطامی (از ایران چه میدانم؟ 148)
میثم علیئیمهمترین اتفاق فرهنگی در ایران دورۀ اسلام به تعبیر دکتر شفیعی کدکنی، پدیدهای به نام «عرفان» است و د
منابع مشابه بیشتر ...

چهار رسالۀ تاریخی و جغرافیایی قاجاریه
آصفالدوله و دیگراناین کتاب دربرگیرندۀ سه گزارش مأموریت توسط آصفالدوله و یک سفرنامه ترجمهشده از شخصی با نام مستعار آن

ایران در دورۀ ناصرالدین شاه: سفرنامۀ تحلیلی از سالهای 1882 ـ 1888
میسل روستمنگارندۀ این کتاب با توجه به حضور ششسالۀ خود در ایران، تصویری روشن با جزئیات دقیق از بسیاری عرصههای
دیگر آثار نویسنده

مکاتبات شاه و جناب آقا: مجموعه مکاتبات ناصرالدین شاه و مستوفی الممالک
به کوشش حوریه سعیدیاین کتاب جلد دوم از مجموعۀ نامهها و دستخطهایی است که بین ناصرالدین شاه و میرزا یوسفی مستوفی الممال
نظری یافت نشد.