۱۱۰۷
۳۶۷
حدیث سرو و نیلوفر؛ نه مقاله دربارۀ زبان و ادب فارسی در شبه قارۀ هند

حدیث سرو و نیلوفر؛ نه مقاله دربارۀ زبان و ادب فارسی در شبه قارۀ هند

پدیدآور: غلامعلی حدادعادل ناشر: سخنتاریخ چاپ: ۱۳۹۶مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۱۰۰شابک: 7ـ871ـ372ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۲۴۴

خلاصه

در این مجموعه، غیر از مقدمه، نه مقاله آمده است که سه مقالۀ اول آن بر محور موضوعات و شش مقالۀ دیگر بر محور چهره‌ها و شخصیت‌ها نگاشته شده است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

ایران و هند دو خانوادۀ بزرگ از قارۀ کهن و پرعائلۀ آسیا هستند. چندین هزار سال پیش، نیاکان قدیم مردم این دو کشور از سرزمین‌های شمالی به سوی جنوب سرازیر شدند و در این مهاجرت تاریخ‌ساز جمعی از آنان در ایران ماندند و جمعی دیگر به هند رفتند. چنین بود که در این دو سرزمین دو تمدن ریشه‌دار و ماندگار پا گرفت و دو درخت برومند و پرشاخ و برگ سر از خاک برآورد و سایه و ثمر داد و آشیانه‌ای شد برای هزاران هزار پرندۀ خوش آب‌ورنگ و خوش‌آواز در طول تاریخ.

مردمان ساکن در ایران و هند که خود را اگر نه برادر، دست‌کم عموزادگان یکدیگر می‌دانستند، در چندهزار سال گذشته با هم مراودات بسیار داشتند. دادوستد اقتصادی و مبادلات فرهنگی حلقه‌های محکم پیوند آنان محسوب می‌شد. 

بارز‌ترین جلوۀ حضور ایرانیان در هند رواج و رونق زبان و شعر فارسی در آن سرزمین بود. زبان فارسی که حامل احساسات و عواطف انسانی و معارف اسلامی و عرفانی بود، در لفظ و معنا، در قالب و محتوا، باب طبع هندیان بود و به ذائقۀ آنان خوش می‌آمد؛ همان‌طور که اقوام ایرانی و هندی با هم خویشاوند بودند، زبان‌های فارسی و سانسکریت هم با یکدیگر هم‌ریشه بودند. حقیقت این است که زبان فارسی در طول تاریخ دراز خود هرگز میدانی وسیع‌تر از شبه‌قارۀ هند برای ظهور و بروز و جلوه‌گری نیافته است. هندیان که از کتاب‌های مقدس خود، نظیر اوپانیشادها و وادها، طعم شیرین عرفان را چشیده بودند، از زبان فارسی که حامل عرفان اسلامی بود حرف دل خود را می‌شنیدند. چنین بود که زبان فارسی، در دورانی نزدیک به هشتصد سال، نه‌تنها زبان رسمی بسیاری از دربارها بلکه زبان اهل علم و ادب و فرهنگ شبه‌قارۀ پهناور هند شد. سلاطین هند فارسی می‌دانستند و به این زبان شعر می‌گفتند. دیوان حافظ کتاب بالینی بعضی از آنان بود و نسلاً بعد نسل آن را می‌خواندند و بر آن حاشیه می‌نوشتند. آنان دربار خود را با شاعران درجۀ اول و سخنوارن فارسی‌گوی زینت می‌دادند و نویسندگان ایرانی و هندی بسیاری حوادث دوران سلطنت آنان را به فارسی در کتاب‌های تاریخ می‌نوشتند. شاعران ایرانی همواره در جست‌وجوی یافتن مجال گسترده‌ای برای عرض اندام سر از هند درمی‌آوردند. چنین بود که شاعرانی مانند عرفی شیرازی و نظیری و ظهوری ترشیزی و علینقی کمره‌ای و صوفی مازندرانی و طالب آملی و قدسی مشهدی و سلیم تهرانی و کلیم کاشانی (یا همدانی) و صیدی تهرانی و فیاض و حزین لاهیجی و صائب تبریزی و واعظ قزوینی به هند رفتند و همراه با شاعران توانایی مانند امیرخسرو دهلوی و فیضی دکنی و غنی کشمیری و ناصرعلی و جویا و نعمت‌‌خان عالی و بیدل دهلوی و آفرین لاهوری و غالب دهلوی نغمه‌سرایی کردند و طرز تازه‌ای در شعر فارسی به نام سبک هندی پدید آوردند که در کنار دو سبک مشهور خراسانی و عراقی در شعر فارسی ماندگار شد و رگه‌های تأثیر آن را حتی در شعر امروز پس از انقلاب اسلامی ایران نیز به روشنی می‌توان دید. نزدیک‌ترین ستارۀ درخشان در آسمان شعر فارسی شبه‌قاره به زمان ما محمد اقبال لاهوری است که هرچند به اعتبار سبک متأثر از سبک هندی است، محتوای شعرش با همۀ شاعرانی که برشمردیم تفاوت ماهوی دارد.

روابط فرهنگی و اقتصادی ایرانیان و هندیان تا زمانی که حکومت های هند و ایران قدرت و قوت داشتند، برقرار و گسترده بود؛ اما با ظهور ضعف و فتور در حکومت‌ها و با ورود نفوذ استعمار در هر دو کشور، به‌ویژه استعمار انگلیس، این روزگار به سر رسید. هند مستعمرۀ انگلستان شد. انگلیسی‌ها زبان‌فارسی را تضعیف کردند و از رسمیت انداختند و زبان انگلیسی را آموزش دادند و ترویج کردند و آن را جانشین زبان فارسی کردند. زبان پس، دیگر ایران و هند یکدیگر را نمی‌دیدند، بلکه نگاه هر دو، بالاجبار به تمدن نوظهور غربی معطوف و خیره شده بود که چنان‌که گفتیم، خود را برتر می‌دید و غیر خود را زیردست و اسیر می‌خواست. در این فصل جدید که فصلی سخت و طاقت‌سوز بود، نه‌تنها هند مستعمره شد، بلکه ایران نیز با آنکه رسماً مستعمرۀ انگلیس نبود، تاوان بسیاری پرداخت.

نام «حدیث سرو و نیلوفر» برای این دفتر از آن جهت انتخاب شده است که سرو را می‌توان نماد فرهنگ ایران و نیلوفر را نماد فرهنگ هند دانست. سرو درختی کهن و همیشه سرسبز و سربلند است که در فلات ایران قدمتی دست‌کم به اندازۀ تمدن ایرانی دارد و در حجاری‌های تخت جمشید تا کاشی‌کاری‌ها و فرش‌های ایرانی همه جا دیده می‌شود. نقش چشم‌آشنای «بته جقّه» ‌ای که در سنت هنری و نگارگری و تذهیب ایرانی نقشی رایج و زیباست، در واقع تصویر سروی است که در برابر باد و طوفان انعطاف نشان داده و سر خم کرده است تا طوفان بگذرد و درخت به سلامت پایدار بماند و این حکایت همیشگی و رفتار مکرر تمدن و فرهنگ ایران در برابر طوفان‌های حوادث در طول تاریخ گذشتۀ این سرزمین است. نیلوفر نیز، که گل درشت و برجسته و پرگلبرگ و زیبای آبی و خاکی است، نشان طراوت و بالندگی و زایندگی است و با خورشید و آتش بستگی دارد. نقش برجستۀ آن بر بناها و احجار ساختمان‌های دیروز و امروز هند به‌فراوانی دیده می‌شود. البته نیلوفر در ایران هم نوعی اهمیت نمادی داشته و در حجاری‌های تخت جمشید به طور برجسته دیده می‌شود. گلبرگ‌هایی که بر بالای بسیاری از مساجد و معابر و مقبره‌های هند، نزدیک به نوک گنبد دیده می‌شود، گلبرگ‌های نیلوفرند. نیلوفر که واژه‌ای سانسکریت است، به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.

نویسندۀ مقالات این کتاب از دو جهت به شبه‌قارۀ هند علاقمند است. یکی از آن جهت که این سرزمین دیار عجایب و غرایب است. طبیعت آن متنوع و سرشار از زیبایی و فرهنگ و تمدن آن نیز حیرت‌آور و تأمل‌برانگیز است. دیگر اینکه هند طی روزگار درازی عرصۀ پهناور ظهور و جلوه و تأثیر فرهنگ اسلامی و ایرانی بوده و می‌توان برای تماشای عظمت و زیبایی این فرهنگ در «آیینۀ هند» نظر کرد. مقالاتی که در این مجموعه گرد آمده محصول همین علاقه است که طی مدتی نزدیک به سی سال فراهم آمده و عمدتاً و عموماً به زبان و ادب فارسی تعلق دارد که تنها بخشی از روابط فرهنگی ایران و شبه‌قاره را در برمی‌گیرد و غالب آنها نخست به صورت سخنرانی در همایش‌هایی در هند و پاکستان یا در ایران ایراد شده و سپس به نگارش درآمده است. بعضی از آنها نیز اینجا و آنجا در کتاب‌ها و مجلات منتشر شده است. در این مجموعه، غیر از مقدمه، نه مقاله آمده است که سه مقالۀ اول آن بر محور موضوعات و شش مقالۀ دیگر بر محور چهره‌ها و شخصیت‌ها نگاشته شده است.

اولین مقاله دربارۀ فرهنگ ایران و تأثیر آن در شبه قارۀ هند است. نویسنده در این مقاله به ذکر فصل‌هایی از جلوه‌های حضور و نفوذ فرهنگ ایران در هند بسنده کرده و از جلوه‌های فرهنگ ایران در هند این موارد را برشمرده است: شعر و ادب، دین و مذهب، عرفان و تصوف، علم، معماری، نقاشی و خوشنویسی و موسیقی است.

دومین مقاله دربارۀ پاکستان و گسترۀ زبان فارسی در این کشور است. نویسنده معتقد است با نفوذ و رواج زبان انگلیسی، روزبه‌روز بر تعداد لغات و اصطلاحات انگلیسی در اردو افزوده می‌شود و زبان فارسی از این حیث در معرض آسیب و خطر است.

معرفی ترجمه‌ای از قرآن به قلم یک هندی پارسی‌گوی، نوشتار سوم این کتاب را شکل می‌دهد. این ترجمه به قلم شاه ولی‌الله محدث دهلوی است که توسط «تاج کمپنی لمیتد» پاکستان به چاپ رسیده است. همراه این ترجمه، تفسیر خلاصه‌ای نیز به صورت شرح سادۀ آیات به نام «تفسیر حسینی» به قلم مفسری به نام «ملا حسین الواعظ الکاشفی» به چاپ رسیده که البته این مفسر با ملاحسین واعظ کاشفی معروف فرق دارد.

محمد اقبال لاهوری در ایران بیش از آنکه به عنوان یک متفکر و مصلح اجتماعی شناخته شود، به عنوان یک شاعر شناخته شده است. معنای این سخن این است که اقبال هنوز چنان‌که باید، در ایران شناخته نشده است. نوشتار چهارم این کتاب به اقبال لاهوری و این نکته از او اختصاص دارد.

پیام اقبال به دنیای امروز موضوع پنجمین مقاله از این کتاب را شکل می‌دهد. در این نوشتار می‌خوانیم: «پیام مهم اقبال و سخن اصلی او با جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم، ضرورت اعتقاد به خداست. آری خدا، آن هم خدای یگانه که ضامن حقیقت‌داشتن سخنان ما و شعارهای ما و اصطلاحات و مفاهیم ما دربارۀ حق و عدالت و آزادی و برابری و راستی و درستی و زیبایی و کمال و مهربانی است. بدون اعتقاد به خدا این کلمات در دنیای مادی هیچ معنایی نمی‌تواند داشته باشد و این همان سرنوشتی است که امروزه دامنگیر جهان ما شده است». (ص 158)

نوشتاری دربارۀ بیدل با عنوان «آشتی با بیدل» که به آشتی ایرانیان با بیدل پرداخته، نوشتار ششم این کتاب را تشکیل می‌دهد. نویسنده در این مقاله ابتدا به جایگاه بیدل در هندوستان، افغانستان و ماوراءالنهر پرداخته و سپس به شهرت و آوازه و جایگاه بیدل میان محققان و نویسندگان حوزۀ ادبیات ایران پرداخته است.

سیری در غزلیات امیر خسرو دهلوی که آن را گاهی طوطی هند و گاهی سعدی هند خوانده‌اند، موضوع مقالۀ هفتم این کتاب را تشکیل می‌دهد. نویسنده معتقد است تأثیر سعدی بر امیر خسرو در غزلیات او به‌وضوح آشکار است و هر کسی که با شعر سعدی انس و آشنایی داشته باشد، با خواندن غزلیات امیر خسرو، تصدیق می‌کند که ذهن و زبان وی از همۀ شاعران فارسی‌گوی هند به سعدی نزدیک‌تر است.

مولانا ابوالکلام آزاد و میرسیدعلی همدانی دو شخصیتی هستند که دو نوشتار آخر این کتاب به زندگی و اندیشه‌های آنان پرداخته است.

فهرست مطالب کتاب:

پیش‌گفتار

مقدمه

1. فرهنگ ایران و تأثیر آن در شبه‌قارۀ هند

2. پاکستان و زبان فارسی

3. معرفی ترجمه‌ای از قرآن به قلم یک هندی پارسی‌گوی

4. اقبال، شاعر و برتر از شاعر

5. پیام اقبال به دنیای امروز

6. آشتی با بیدل

7. سیری در غزلیات امیرخسرو

8. ابوالکلام آزاد

9. میرسیدعلی همدانی

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

مطالعات ادبی هرمنوتیک متن‌شناختی

مطالعات ادبی هرمنوتیک متن‌شناختی

مهیار علوی‌مقدم

تأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهره‌گیری هر چه بیشتر خواننده از ارزش‌های شناخته‌نشدۀ متن می‌ش

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

مجید مصطفوی

نیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفق‌ترین و محبوب‌ترین نمایشنامه‌نویسان جهان و یکی از بهت

منابع مشابه بیشتر ...

تاریخ تشیع در ایران به روایت فرهنگ مادی (دفتر اول)

تاریخ تشیع در ایران به روایت فرهنگ مادی (دفتر اول)

گروهی از نویسندگان به کوشش محمدحسین افراخته، حمیدرضا آذری‌نیا

در این کتاب با اصل قراردادن فرهنگ مادی شیعه در ایران پیشاصفوی، تلاش بر آن است که پیشینۀ تاریخی ایران

راز ماندگاری ایران

راز ماندگاری ایران

حسن انوری

این کتاب دربرگیرندۀ ده نوشتار در زمینه‌های مختلف ادبیات فارسی است.

دیگر آثار نویسنده

احمد آرام و سهم او در واژه‌گزینی و تاریخ‌نگاری علم به زبان فارسی

احمد آرام و سهم او در واژه‌گزینی و تاریخ‌نگاری علم به زبان فارسی

غلامعلی حدادعادل

در این کتاب نویسنده از میان ابعاد گوناگون احمد آرام، صرفاً به دو بُعد «واژه‌گزینی» و «تاریخ‌نگاری عل