سفرنامۀ مسافر مجهول؛ شرح حال سید شرفه در وقایع مشروطۀ فارس
خلاصه
سفرنامۀ مسافر مجهول، شرح وقایع تاریخی فارس در سال 1329 ق است. در این سال نظامالسطلنه مافی حاکم فارسی بود و اقدام متهورانۀ او در حبس ناگهانی بنیقوام منشأ تمام وقایع مهم دیگر سال قرار گرفت. آخرالامر نیز عواقب این قضیه دامنگیر خود او گردید و به عزلش از فرمانفرمایی فارس انجامید.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
سفرنامۀ مسافر مجهول، شرح وقایع تاریخی فارس در سال 1329 ق است. در این سال نظامالسطلنه مافی حاکم فارسی بود و اقدام متهورانۀ او در حبس ناگهانی بنیقوام منشأ تمام وقایع مهم دیگر سال قرار گرفت. آخرالامر نیز عواقب این قضیه دامنگیر خود او گردید و به عزلش از فرمانفرمایی فارس انجامید. مشروح این وقایع در این کتاب از زبان شخصی بیان شده که تعمداً هویتش را مخفی داشته است. این شخص ـ که از روی شواهد و قراین هویت او برای ما مشخص شده است ـ خود را «مسافر مجهول» نامیده و در واقع شرح حالی از خویش در این وقایع نوشته است. او نیز مانند بسیاری دیگر از رجال و اهالی فارس با مجازات بنیقوام موافق بوده است، حتی تلگرافی به مرکز در تمجید و تأیید عمل نظامالسلطنۀ مافی مخابره کرده است. با این همه، نه خیال دوستی با نظامالسلطنه را در سر میپرورانده، نه کینۀ چندانی از خاندان قوامالملک به دل داشته است؛ قبلۀ آمال او صولتالدوله قشقایی بوده است. تهور نظامالسلطنه در حبس بنیقوام زمینههای آشوب و بلوا در فارس را که از چندی پیش با کشمکشهای میان صولتالدوله و قوامالملک و ماجرای غارت محلۀ یهودیان شیراز آغاز شده بود، به اوج رسانید و به قتل نصرالدوله، پناهندگی قوامالملک در کنسولگری انگلستان، هجوم ایلات عرب و قشقایی به شیراز و تهیۀ جنگ داخلی و عزل صولتالدوله از ایلخانیگری قشقایی انجامید. این کتاب از این جهت که وصفی مبسوط از این وقایع را بیان میکند، منبعی مغتنم و شایان توجه به شمار خواهد رفت. اهمیت این کتاب بیش از این نیز خواهد بود اگر بدانیم مسافر مجهول از معتمدین و مشاورین صولتالدوله قشقایی بوده و غیرمستقیم در امور دخالت داشته است. این کتاب تا پیش از این در میان منابع تاریخی محلی فارس ناشناخته بوده است.
مسافر مجهول در 1322 ق، که شعاعالسلطنه برای دومین بار به حکومت فارسی رسید، همراه او به شیراز آمده و بعد از عزل شاهزاده از فرمانفرمایی فارس در رمضان 1323ق با او به تهران باز گشته است. اما حوادث این سفرنامه مربوط به سفر دوم مسافر مجهول به شیراز است. او خود گفته است بعد از قضیۀ بهدار آویختن شیخ فضلالله نوری و توقیف کردن عینالله خان امیرنظام و ناصرالسلطنه در میدان توپخانه، از روی ناچاری، تن به غربت داده و راهی خطۀ جنوب شده است. با این حساب و با توجه به تاریخ اعدام شیخ فضلالله، سفر دوم مسافر مجهول به شیراز بعد از نیمۀ رجب 1327ق ـ احتمالاً اواخر همین سال یا اوایل سال 1328ق ـ اتفاق افتاده است. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، همراه نسخۀ خطی این سفرنامه اوراق پراکنده و مرتبطی موجود است که سفر مسافر مجهول از تهران به شیراز را تشریح میکند. در این گزارش بر «فرار مسافر مجهول» از تهران تأکید شده است. مسافر مجهول هنگام خروج از دروازه عبدالعظیم ظاهراً یکّه و تنها بوده است، اما مطابق متن اصلی سفرنامه در رکاب لطفعلیخان امیرمفخم، از خوانین بختیاری، موفق به این سفر شده است.
در این کتاب دربارۀ علت فرار مسافر مجهول اظهارنظر روشنی نشده است. با این حال همراهی و حمایت احتمالی از محمدعلی شاه او را در مظان اتهام قرار داده و سوءظن مشروطهخواهان فاتح را نسبت به او برانگیخته است. به خطر افتادن امنیت مسافر مجهول بعد از قائلۀ فتح تهران و برکناری محمدعلی شاه علت اصلی فرار و سفر اجباری او بوده است.
مسافر مجهول واعظی بلامتّعظ، سخنوری رأیزن و مآلاندیش و شخصی تندمزاج و زودرنج و پرتوقع و محافظهکار بوده است. صولتالدوله او را در لابلای مشاجرات مستبد خودخواه و بدگمان خوانده و نظامالسلطنه مافی ترسو و دورآشنا و زودگسل دیده است. او سید و آخوند و اصالتاً اهل خراسان بوده، فرزندی به نام میرسیداحمد شرفالملک (شرفالدین) داشته و از همسر دوم خود صاحب فرزند کوچکتری موسوم به شرفالعُلی (شرفعلی آقا) بوده است. خانوادۀ همسر دوم او شیرازی بودهاند و نام پدرزن و برادرزن او به تربیت شیخ محمدرضا و شیخمحمدحسن بوده است. منزل مسافر مجهول در شیراز نیز حوالی کل مشیری قرار داشته است.
اما مطابق شنیدهها و اطلاعات شفاهی به دست آمده نام پدر سیدشرفه حاج سیدحسین بوده است. براساس شواهد موجود سیدشرفه بعد از سفر دوم خود به شیراز تا آخر عمر در این شهر مانده است. محل وعظ و منبر اصلی او نیز همچنان مسجد نو بوده است. به نظر میرسد تداوم دوستی سید شرفه با اسماعیلخان صولتالدوله مقام و موقعیت او را در شیراز پایدارتر از پیش کرده باشد. ظاهراً سید شرفه وصیت کرده بود تا در تنگ اللهاکبر در عمارت قدیمی طاق قرآن دفن شود، اما معدلالسلطنه شهردار وقت شیراز با آن موافقت نکرده است. به همین علت جسد او را به قصد آستان علیبن موسیالرضا (ع) حمل کردند اما در میانۀ راه در ضلع جنوبی آستان حضرت معصومه به خاک سپردند. وفات شرفه و سردارعشایر در سال 1311ش اتفاق افتاده است.
در همان اوراق مربوطه و همراه نسخۀ خطی این سفرنامه، منباب آغاز، توضیح علت فرار مسافر مجهول از تهران به شیراز آمده است: «از قرار نقل خود مسافر در مکانی خالی از اغیار در جره و فامور، که از گرمسیرات فارس است، نگارنده به ملاقاتش نائل گردید». در فحوای کلام کتاب نیز چنین وانمود میشود که شخصی که مؤلف کتاب است، احوال و سرگذشت مسافر مجهول را بر مبنای قول و فعل او گردآوری کرده و نوشته است. با این حال، ظن آن میرود که مؤلف کتاب و مسافر مجهول غیر از هم نباشند؛ یعنی این کتاب را خود سید شرفه نوشته باشد. زبان نوشتاری و چگونگی وصف برخی وقایع این گمان را به یقین نزدیک میکند، بهویژه آنکه در چند جای کتاب تلویحاً یا تصریحاً به این نکته اذعان شده است. از عبارت اخیر چنین برمیآید که دورۀ زمانی تألیف این کتاب با زمان وقوع حوادث آن نزدیک بوده است. ممکن است مجهولگذاردن و نامشخصبودن نام سیدشرفه در این سفرنامه برخاسته از بیم جان و روحیۀ محافظهکارانۀ او باشد. حتی میتوان پنداشت که او تألیف این سفرنامه را نیز از همین رو به شخص مجهول دیگری نسب داده باشد. این احتمال نیز وجود دارد که سیدشرفه از روی علاقۀ وافری که به آثار الکساندر دوما داشت متأثر از روایت «شخص مجهول» در کتاب کنت دومونت کریستو عنوان «مسافر مجهول» را برای خود در این سفرنامه برگزیده باشد.
شیوۀ نگارش سفرنامۀ مسافر مجهول قاعدتاً پیرو آداب متداول نوشتن در دوران قاجار و عصر مشروطه است. ظاهراً این متن تدریجاً، اما فیالبداهه نوشته میشده و هیچ پیشنویسی نداشته است؛ همینطور کمتر حک و اصلاحی در آن صورت پذیرفته است. از اینرو گاهگاه رشتۀ کلام از دست رفته و برخی گفتهها میان گفتههای دیگر ناتمام رها شده است. علت این امر در درجۀ نخست لحن خطابهای و گفتاری متن مذکور است. آنجا که دیدگاههای شخصی و درونی مسافر راجه به یک موضوع بیان میشود یا آنگاه که درگیریهای لفظی او با سردار عشایر پیش میآید یا زمانی که سخنرانیهای او در تحصن تلگرافخانه و تجمع مسجد نو تشریح میشود، این مسئله بیش از پیش معلوم میشود.
در هر حال، حذف یا استفادۀ نابجا از رای واسطۀ مفعول و حروف ربط و اضافه، ناهمزمانی افعال در جملات متوالی و مربوط، حذف برخی افعال و کلمات، تکرارهای سهوی برخی کلمات و قیودات، جملات بلند و پیاپی و نهایتاً جابهجایی تربیت اجزای جمله، از جمله شایعترین عادات مؤلف در نوشتن این سفرنامه است که گاه وضع منطقی جملات را در هم ریخته و معنا و مفهوم جمله را تحتالشعاع قرار داده است.
مؤلف صراحت لهجهای مثالزدنی دارد و اوضاع و وقایع تاریخی شیراز در سال 1329ق را به خوبی انعکاس میدهد. او تقریباً منکر تمام اشخاص ذینفوذ فارسی بوده، کمتر از آنها نه نیکی یاد کرده و آنها را مفسد و منافق و منفعتطلب دانسته است.
متن سفرنامۀ مسافر مجهول شیرین و خواندنی است و از جنبۀ ادبی مملو از مثل و حکایت و شعر و حدیث و آیه است. البته گاه به مقتضای بحث در این حکایات و امثال و اشعار تصرفاتی شده تا نتیجۀ دلخواه از آن به دست آید. استفاده از واژگان فرنگی و غیرفارسی مانند پارتی و پارتیبازی، اروپایی، تیاتر، راپورت، تلگراف، تلسکوپ، کمپانی، پارلمان و پارلمنت، سوسیالیز، فراماسون، انتلکتوئل،اکپاسزیون پاریس، لورور، توپ شرنپل و گرناد، کپسول بمب و دینامیت از دیگر نکات شایان توجه در نثر این کتاب است.
نسخۀ دستنویس سفرنامۀ مسافر مجهول به شمارۀ 684 در مجموعۀ خطی کتابخانۀ خانقاه احمدی شیراز ثبت شده است و ظاهراً تنها نسخۀ موجود از این کتاب به شمار میرود.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
نسخۀ اساس
شیوۀ نگارش
ضبط اعلام و راهنمای تصحیح متن
مقدمه
مسفر مجهول
مؤلف و زمان تألیف سفرنامۀ مسافر مجهول
متن سفرنامۀ مسافر مجهول
نمایهها
آیات
احادیث و روایات
اشعار عربی ـ فارسی
نامها و خاندنها
جایها
مناصب و بیشهها
کتابها
کتابنامه
پربازدید ها بیشتر ...
سفرنامۀ سوزوکی شین جوء سفر در فلات ایران (1323 هـ.ق) پیادهگردی راهب بودایی ژاپنی در شمال و شرق ایران به پیوست مقالۀ انتقادی دربارۀ نهضت مشروطهخواهی
سوزوکی شین جوءگزارشهای سفر قفقاز و ایران سوزوکی شین جوء زیر عنوان «سفر به فلات ایران» بخشی است از کتاب گستردهتر
تاریخ مطبوعات استان همدان (1324 ق ـ 1397 ش)
مجید فروتناز ویژگیهای بارز این کتاب، تلاش برای دسترسی به بخشی از اسناد و سوابق دولتی و اصل نشریات یا آرشیو اس
منابع مشابه بیشتر ...
گفتارهایی دربارۀ مشروطۀ ایرانی
گروهی از نویسندگان به اهتمام عارف مسعودی، مختار نوریاین کتاب به مناسبت یکصدوپانزدهمین سالگرد انقلاب مشروطۀ ایران و با بحثی پیرامون «مشروطهخواهی و تحول
مصاحبه با تاریخ سازان عصر قاجار و مشروطیت: مجموعه مصاحبههای مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی و خارجی با مقامات و رجال سیاسی، اجتماعی، نظامی و مذهبی در دورۀ قاجار و مشروطیت 1860 ـ 1952
به کوشش مسعود کوهستانینژاداین کتاب گونهای جدید از اطلاعات، مدارک و اسناد تاریخی پیرامون انقلاب مشروطیت بوده که نتیجۀ پژوهشها
نظری یافت نشد.