فلسفۀ ادبیات
خلاصه
«فلسفۀ ادبیات»، گرچه عنوان نسبتاً تازه و عمدتاً ناآشنایی است، بازنمای یک نوع از همین علاقه است. در واقع پژوهشی که «فلسفۀ ادبیات» خوانده میشود چیز تازهای نیست و سابقۀ آن به یونانیان باستان میرسد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
«فلسفۀ ادبیات»، گرچه عنوان نسبتاً تازه و عمدتاً ناآشنایی است، بازنمای یک نوع از همین علاقه است. در واقع پژوهشی که «فلسفۀ ادبیات» خوانده میشود چیز تازهای نیست و سابقۀ آن به یونانیان باستان میرسد. فن شعر اسطو، یکی از تأثیرگذارترین آثار در حوزۀ نقد ادبی، نمونهای است عالی از فلسفۀ ادبیات به معنای جدید. فن شعر فقط نوشتۀ یک فیلسوف نیست، بلکه نمایانگر روششناسی ناب و اصیل فلسفی نیز هست: این اثر ابتدا به توصیف دقیق موضوع میپردازد ـ یعنی ماهیت کلی شعر، شکلها و اهداف و موضوعات آن را بیان میکند ـ سپس تحلیلی جامع از یک گونۀ ادبی، یعنی تراژدی، به دست میدهد، بخشهای تشکیل دهندۀ آن (پیرنگ یا داستان، شخصیت، بازی، اندیشه، سبک زبانی) و مفاهیم کلیدی برای توصیف اهداف و تأثیرات آن را برمیشمرد و در نهایت هم بحث را با نظراتی دربارۀ مقایسه با گونۀ دیگر شعر، یعنی شعر حماسی، به پایان میبرد. هدف نخست در فلسفۀ ادبیات، یافتن مقام و جایگاه این پژوهش تازهنامگذاری شده در میان سایر پژوهشهای دربارۀ ادبیات است.
چرا بعضی از رمانهای و شعرها و نمایشنامهها «نثر هنری» به شمار میآیند، اما بعضی نه؟ چه وقت یک متن مکتوب «ادبیات» میشود؟ و این چه معنا و اهمیتی به آن متن میدهد؟ چرا «ادبیات» برای ما مهم است؟ نقد ادبی، در شکل رایج خود، گاهی میکوشد به این پرسشها پاسخ دهد، اما رویکرد فلسفی امکان بررسی دقیقتر و رسیدن به بینشهای عمیقتر دربارۀ ماهیت بنیادی ادبیات را فراهم میآورد.
فلسفۀ ادبیات شاخهای نسبتا نوپا در زیباییشناسی تحلیلی است و این کتاب شامل بررسی و معرفی جامعی از مباحث طرح شده در این حوزه است، نویسندۀ کتاب پیتر لامارک، چهرهای مشهور و محققی پیشرو در این زمینه است، از جمله بحثهای اصلی طرح شده در این کتاب میتوان به اینها اشاره کرد: مفهوم ادبیات به مثابۀ شکلی از هنر، ماهیت و شأن هستیشناختی آثار ادبی، شکلهای تفسیر ادبی و ارزیابی آن، نقش صدق و معرفت در ارزیابی آثار ادبی و ارزش ادبی.
این کتاب از 7 فصل تشکیل شده است.
فصل اول، ماهیت تحقیق، روشها و اهداف آن، روشن میشود. «فلسفۀ ادبیات» چه مباحثی را دربر میگیرد؟ با نظریۀ ادبی یا نظریۀ نقد چگونه ارتباط مییابد؟ اندیشیدن دربارۀ ادبیات به مثابۀ «هنر» یعنی چه؟ آیا میشود ادبیات را در بحث زیباییشناسی گنجانید، یا چنین نظری بر پیشفرضی قدیمی و منسوخ دربارۀ مفهوم «زیبانویسی» استوار است؟ آیا در ادبیات هیچ جایی برای سخن گفتن از تجربۀ زیباییشناختی یا کیفیات زیباییشناختی یا لذت زیباییشناختی هست؟ در واقع خیلی زود زنگ هشدار در مورد دیدگاههای فروکاستگرایانه دربارۀ ادبیات به صدا در میآید، دیدگاههایی که مثلاً یک نوع خاص ادبی را نمونۀ اعلای ادبیات تلقی میکنند، یا لذات ادبیات را در چارچوبی مطلقاً احساسی میگنجانند، یا دیدگاههایی که برای واکنشهای «طبیعی» یا تعلیمندیده اولویت قائل میشوند.
در فصل دوم، سنجشی دقیق و انتقادی عرضه میشود از کوششهایی که برای تعریف ادبیات انجام گرفته است. وجه ممیز هنر ادبی کدام است؟ آیا امر ادبی جوهری دارد، شاید استفادهاش از زبان باشد، یا «تقلیدش» از جهان، یا تواناییهای بیانیاش؟ اگر آثار ادبی هیچ ویژگی ذاتیای ـ یعنی ویژگیای که میان تمام اینگونه آثار مشترک باشد ـ نداشته باشند که نشانۀ ادبی بودنشان باشد، پس شاید عوامل «نهادی» وجه ممیز آنها است. این اندیشه به دقت بررسی میشود و انواع مختلف تحلیلهای نهادی ارزیابی میگردد. همچنین دربارۀ مفهوم «وجه وجودی» آثار ادبی بحث میشود. آیا میشود که آثار ادبی صرفاً دنبالهای از جملهها باشند؟
فصل سوم به بررسی مفهوم مؤلف میپردازد. در نقد ادبی قرن بیستم، با طرد نقدهای زندگینامهمحور، توریج «شخصیتزدایی» و تأکید بر خودآیینی، به مؤلف ضربۀ بسیار سختی وارد شد، تا جایی که سخن از «مرگ مؤلف» به میان آمد. این گونه پایین آوردن مرتبۀ مؤلف چه دلالتی میتواند داشته باشد؟ آیا تناقضآمیز نیست آثاری که آشکارا آفریدۀ مؤلفان هستند دارای حیاتی کاملاً مستقل از مؤلفانشان تصور میشوند؟ در این فصل همچنین، استدلالها دربارۀ نقش قصد و نیت در نقد، چه مرتکب «مغالطۀ نیتگرایانه» شده باشند چه خیر، بررسی میشود.
فصل چهارم جایگاه محوری دارد؛ از آنرو که به اصول بنیادین خواندن آثار ادبی میپردازد که ظاهرا باید مبنای هرگونه برداشتی از مفهوم ادبیات بهمثابۀ هنر باشد. این فصل، بدون اینکه هیچگونه رویکرد تجویزی در پیش بگیرد، صرفاً به دنبال شناسایی علایق عمیق و مشترک خوانندگان است هنگامی که با آثار ادبی هنری، در مقام اثری هنری مواجه میشوند. در اینجا به مفهوم «تفسیر» توجه میشود ـ به اهداف آن، مبانی آن و رابطه آن با «درک و ارزیابی» ادبیات.
در فصل پنجم، وجوه متعدد داستانیبودن بررسی میشود: مثلاً آیا مرز روشنی میان داستان و غیرداستان هست؟ داستان تعریفکردن یا شخصیتپرداختن چیست؟ دربارۀ رویدادهای داستانی چگونه میتوانیم بامعنا سخن بگوییم؟ شخصیتهای داستانی چگونه واقعیتی دارند؟ آیا اصلاٌ واقعیتی دارند؟ جهان داستانی چیست، و چگونه تصویری از آن میسازیم؟ شخصیتهای داستانی چه اندازه با انسانهای واقعی شباهت دارند؟ چگونه میشود که خوانندگان با شخصیتهایی که میدانند فقط چیزهایی «ساختگی» هستند پیوند عاطفی برقرار میکنند؟
فصل ششم دربارۀ رابطۀ صدق است با ادبیات. آیا صدق (یا حقیقت)، در شعر یا حتی آثار داستانی، آرمان ادبیات است؟ این گفته چه معنایی میتواند داشته باشد که یک اثر ادبی حقیقی ژرف را دربارۀ حیات بشر بیان میکند؟ آیا صدق گزارهای با ادبیات بیارتباط است؟ آیا صدقهای ادبی مختص و منحصر به خود ادبیات است؟ آیا میشود از داستان، هم دربارۀ واقعیات و هم دربارۀ شیوههای نگریستن به جهان چیزهایی یاد بگیریم؟ آیا ممکن است آثار بزرگ ادبی درک بهتری از خویشتن و زندگی انسان به ما بدهد؟ در این توصیه میشود احتیاط کنید؛ همیشه روشن نیست که چگونه میشود برخی ادعاهای اساسیِ نظریهپردازان «صدق» را تأیید کرد.
فصل پایانی هم به بررسی مستقیم برخی از ارزشهایی که معمولاً برای ادبیات قائل هستند میپردازد. نشان یک اثر ادبی بزرگ چیست؟ آیا میشود دربارۀ اینگونه موضوعات داوری عینی داشت؟ منظور از «مجموعۀ آثار معتبر و اصیل» ادبی چیست؟ آیا آثار ادبی به واسطۀ شایستگیهای ذاتی ادبیشان اصالت و اعتبار مییابند یا عوامل سیاسی هم در این میان دخیل است؟ چه ارتباطی هست میان ارزش ادبی و تفسیر؟ آیا هیچگونه ارتباطی میان اخلاق و ارزش ادبی وجود دارد؟ آیا ممکن است اثری غیراخلاقی از منظر ادبی ارزشمند باشد؟
اینها فقط برخی از پرسشهایی است که در فلسفۀ ادبیات میبینیم. این کتاب میکوشد به کندوکاو دقیق دربارۀ اینگونه پرسشها بپردازد، نه اینکه صرفاً استدلالهای اصلی طرفهای مختلف را معرفی کند ـ هر چند که در این راه هم تلاشهایی دارد ـ اما در واقع بیشتر به دنبال این است که در پیشبردن بحث و ارزیابی استدلالها نیز گامهایی بردارد.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
سپاسگزاری
1. هنر
2. ادبیات
3. نویسنده
4. مطالعۀ اثر ادبی
5. داستان
6. صدق
7. ارزش
کتابشناسی
واژهنامه
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
منابع مشابه بیشتر ...
سنت زیباشناسی فرانسوی در عصر روشنگری
ژاک موریزو، فرانسیس کلمن، پل گایرهر پژوهشی در تاریخ زیباشناسی جدید، برای عقیمنماندن، چارهای جز این ندارد که افزون بر بریتانیا و آلم
مولوی: از زبان تا اندیشه: تحلیل زبانشناختی نظامهای استعاری و طرحوارهای در غزلیات شمس بر اساس نظریۀ استعارۀ شناختی و طرحوارههای تصویری
حسن توفیقیاین کتاب یکی از آثاری است که تلاش کرده است در چارچوب نظریۀ استعارۀ مفهومی و طرحوارههای تصویری که ا
نظری یافت نشد.