رئالیسم عرفانی؛ مقایسه تذکرهنگاری تصوف با رئالیسم جادویی با تأکید بر آثار مارکز
خلاصه
متون تصوف مشحون از روایات داستانی است، به ویژه تذکرهها. با بررسی حکایت مندرج در تذکرهها مشخص میشود که قرابت بسیاری میان آنها با شیوۀ رئالیسم جادویی، گستردهترین شیوۀ ادبی دنیای امروز وجود دارد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
متون تصوف مشحون از روایات داستانی است، به ویژه تذکرهها. با بررسی حکایت مندرج در تذکرهها مشخص میشود که قرابت بسیاری میان آنها با شیوۀ رئالیسم جادویی، گستردهترین شیوۀ ادبی دنیای امروز وجود دارد. پیوندهای عمیق میان این دو به اندازهای است که میتوان گفت شیوۀ رئالیسم جادویی نزدیکترین شیوه به سنت داستانی صوفیه است. برخی شاخصههای موجود در آنها مشترک است، از جمله تأکید بر عناصر شگفتانگیز و خرق عادت. چنانکه نویسندگان بزرگ این شیوه نیز گفتهاند، پیوند رئالیسم جادویی با باورهای عمومی، افسانهها و اسطورهها، سحر و جادو، متون عرفان شرقی و به ویژه متون روایی ـ داستانی اهل تصوف، غیر قابل انکار است. به طور واضح، این شیوه از اسطورهها، افسانهها، باورهای عمومی، قرآن و متون عرفانی ایران و اسلام و ... بهرههایی برده است. تذکرههای صوفیانه که به کرامات و مشاهدات مشایخ صوفیه اختصاص دارد، همواره مورد توجه ویژۀ این شیوه ادبی بوده است. این متون در ساختاری داستانی، رویدادهای شگفتانگیز و خارق عادت را در بستری واقعگرایانه ارائه دادهاند. رئالیسم جادویی نیز درست با همین شیوه، باورهای جادویی و خارق عادت فرهنگ خود را ارائه دادهاند. نگارنده این بررسی را به طور دقیقتر، به مقایسۀ ساختار و مبانی هر یک به طور جداگانه معطوف ساخته است. از میان نویسندگان رئالیسم جادویی، مارکز را با صد سال تنهایی برگزیده، از میان تذکرههای تصوف نیز به مشهورترین، معتبرترین و جریانسازترین آنها یعنی اسرارالتوحید و تذکرةالاولیا بیشتر پرداخته و از میان این دو نیز طبیعی است که به تذکرةالاولیا عنایت ویژهای داشته است.
بخش دوم کتاب بحث مقایسۀ ساختاری تحت دو عنوان «عناصر» و «شگرد» شکل گرفته است. ابتدا تلاش شده طبق عناصر مطرح در ادبیات داستانی معاصر، رئالیسم جادویی با حکایت تذکره به تفکیک شخصیت، پیرنگ، درونمایه و ... مقایسه شود. «عناصر داستان» که در ادبیات داستانی معاصر مطرح است (شخصیت، صحنه، درونمایه و ...) عمدتاً در تذکرهنگاریهای تصوف نیز یافتشدنی است. البته حکایات مندرج در تذکرههای عرفانی، عمدتاً از الگوی سنتی طرح تبعیت میکنند؛ جبرگرایانه و شخصیتمحور. رئالیسم جادویی نیز به نوعی درصدد احیای همین کهنالگوی جبرگرایانۀ داستانی است. تذکرههای عرفانی گرچه با شخصیت و شخصیتپردازی سر کار نداشتهاند؛ ولی تعدد اسامی متصوفه در آنها همانند تعدد شخصیت سوق میدهد. در پایان مقایسه عناصر، این نتیجه به دست میآید که هر چند نتوان یک داستان با پرامترهای امروزی در تذکرههای تصوف و حتی در تمام ادبیات صوفیه یافت که البته امری طبیعی است؛ ولی میتوان عناصر داستان (پیرنگ، صحنه، شخصیت و ...) را کم و بیش در جایجای این ادبیات پیدا کرد و شباهتهای شگرفی میان هر یک از آنها با رئالیسم جادویی یافت. از ویژگیهای داستان عرفانی، قائم به ذات بودن است. تمام عناصر آن، خودبسندگی خاصی دارند و در عین حال، مخاطب را به جهت خاصی نمیکشانند، از تمام تعارضها و کشمکشها نجات میدهند و به سکونی موقرانه رهنمون میگردند.
شگرد باورپذیری یا منطق روایت، برترین شگرد رئالیسم جادویی است. برخی از راهکارهای دستیبابی به این شگرد در رئالیسم جادویی و به ویژه آثار مارکز، عبارتند از: همزیستی منطقی واقعیت و فراواقعیت، نظم در بینظمی، متنی شدن، توصیف جزءنگرانه و تصویری، استناد به تاریخ، توصیف اکسپرسیونیستی، باور عمیق راوی به روایت، تعدد شخصیتها و گسترش زمان، زاویه دید دانای کل، لحن خاص، محدودیت صحنه، تنزل و انحراف اعجاب و شاعرانگی و نوستالژی. صوفیه نیز برای باورپذیر نمودن کرامات و خوارق عادات، تلاشهایی نموده و شگردهایی داشتهاند. علاوه بر این، تذکرهنگاران تصوف بسیاری از شگردهای باورپذیری رئالیسم جادویی را کموبیش به کار بستهاند؛ البته به شیوۀ خود. در مقابل از برخی از این شگردها نیز بینیاز بودهاند.
اما در بخش سوم «مقایسه مبنایی»، مراد از مبانی رئالیسم جادویی، آن دسته از اصول نظری است که در تعریف نهایی از این شیوه نیز منعکس شده است: 1. واقعیت و خیال، 2. جادو و خرق عادت. عمده مبانی مطرح در این شیوه که جای بحث دارد همین دو مورد است. در مورد اول (واقعیت و خیال)، بحث نظری عبارت از نحوۀ ورود و سیطرۀ خیال بر واقعیت بیرونی است. اینکه در رئالیسم جادویی مرزهای بین واقعیت و خیال شکسته میشود، نشان از وجود عالمی دیگر به نام عالم خیال در برابر عالم واقع دارد.
اصالت ماورایی سخن نزد صوفیه، پژوهشگران را نیازمند به بازشناسی مبانی صوفیه در عوالم ماورا مینماید. شاخصۀ اصلی رئالیسم جادویی در نادیده گرفتن مرزهای میان این جهان با عوالم دیگر، از جمله عالم خیال است. در مقابل، در عرفان اسلامی بحث از «عوامل واسط». همچون عالم مثال و خیال مطرح است که بین این عالم و دیگر عوالم وجود دارند. بدون بازشناسی مبانی عرفانی «عوالم واسط»، درک پژوهشگر از متون تذکره، کرامات مندرج در آن و حتی ساختار حکایات آن، ناقص خواهد بود. مهمترین نقطۀ پیوند تذکرههای عرفانی با رئالیسم جادویی، توجه ویژه به عالم خیال است.
مهمترین نقاط پیوند و اشتراکات رئالیسم جادویی با تذکرههای تصوف عبارتنداز: 1. اصالت دادن به عالم خیال؛ 2. نادیده گرفتن مرز میان واقعیت و فراواقعیت و اتحاد این دو؛ 3. گسست علی و معلولی و به رسمیت شناختن تناقضات؛ 4. سازگاری بین امور متضاد، متناقض، متباین و غیر منطقی؛ 5. خرق عادت (جادو یا کرامت)؛ 6. توجه به نوع خاصی از باورپذیری. اما نقاط افتراق این دو نیز، در اختلاف در نوع باورپذیری و نوع توجیه منطقی امور پارادوکسیکال است که در هر یک به گونهای با بهرهگیری از مبانی خاص صورت میپذیرد.
با بررسی شیوهها و سبکهای موجود در ادبیات داستانی معاصر، داستانهای صوفیانه به ویژه با شیوۀ رئالیسم جادویی قابل مقایسه است؛ اما با هیچ کدام از شیوهها و سبکهای امروزی کاملاً منطبق نیست، بلکه فقط تشابه و تقارب مطرح است. وقایع عجیب منقول در تذکرههای تصوف در وصف برخی از عرفا و متصوفه، نه سوررئال است و نه از قالبهایی چون داستان تمثیلی و رمزی تبعیت میکند، بلکه کاملاً رئال و واقعی است؛ ولی الگوی خاصی از واقعیت مبتنی بر جهانبینی و عرفان نظری تصوف بر آن حاکم است. میتوان برای حکایات مندرج در تذکرههای عرفانی، شیوه و سبک ادبی خاصی نزدیک به آنچه امروزه مطرح است، ترسیم نمود. برخی وجود بالقوۀ یک رئالیسم بومی یا «رئالیسم معجزه» نامیدهاند؛ ولی نگارنده آن را «رئالیسم صوفیانه یا عارفانه» مینامد که تعریف و شاخصههایی خاص خود دارد.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
بخش اول: کلیات
بخش دوم: مقایسه ساختاری
بخش سوم: مقایسه مبنایی
بخش چهارم: رئالیسم عرفانی (صوفیانه)
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
نظری یافت نشد.