۱۶۷۴
۴۸۴
رستم در قرن بیست‌ودوم

رستم در قرن بیست‌ودوم

پدیدآور: عبدالحسین صنعتی‌زاده؛ ویرایش مهدی گنجوی، مهرناز منصوری ناشر: نفیرتاریخ چاپ: ۱۳۹۶مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۲۰۰شابک: 0ـ4ـ96920ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۱۶۰

خلاصه

صنعتی‌زاده در رمان «رستم در قرن بیست‌ودوم» که اولین‌بار به قصد پاورقی در روزنامۀ شفق سرخ نوشته و منتشر شد خیال آینده‌نگرانه‌اش را با تخیل علمی همراه کرد تا برخی از مشغله‌های دورۀ مشروطه و نیز مشغله‌های جهانی پیش از جنگ جهانی دوم در ایران را، مثل اصلاح سیستم قضایی، مسئلۀ یهود و مهم‌تر از همه تقابل قدیم و جدید را، در دو قرن بعد بازتاب دهد.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

عبدالحسین صنعتی‌زاده کرمانی (1274 ـ 1352) از ادامه‌دهندگان ادبیات مشروطۀ ایران است که ادبیات خود را در دل سنت پاورقی‌نویسی و در گفت‌وگوی مدام با میراث نویسندگانی چون میرزاآقاخان و آثاری چون حاجی بابای اصفهانی، قوام بخشید. او در پیدایش یا توسعۀ ژانرهای متعددی در ادبیات ایران، از قبیل رمان علمی تخیلی، رمان آرمان‌شهری و رمان تاریخی نقش داشت و با وجود توجهی که در طول حیاتش هم مخاطبان و هم شرق‌شناسان به کارهایش داشتند چندین دهه است که مهم‌ترین آثارش، از جمله این اثر، کم‌یاب و دور از انتشار باقی مانده است. صنعتی‌زاده، همچنین از پیشگامان تئاتر کرمان محسوب می‌شود.

صنعتی‌زاده در رمان «رستم در قرن بیست‌ودوم» که اولین‌بار به قصد پاورقی در روزنامۀ شفق سرخ نوشته و منتشر شد خیال آینده‌نگرانه‌اش را با تخیل علمی همراه کرد تا برخی از مشغله‌های دورۀ مشروطه و نیز مشغله‌های جهانی پیش از جنگ جهانی دوم در ایران را، مثل اصلاح سیستم قضایی، مسئلۀ یهود و مهم‌تر از همه تقابل قدیم و جدید را، در دو قرن بعد بازتاب دهد. آنچه او بازتاب داده گاه حاوی پیشنهادهای او برای حل این مسئله‌هاست. البته در هر پاسخی که خیال کرده، در آنچه از چشم انداخته و آنچه زیر ذره‌بین قرار داده، افق‌های تاریخی نویسنده و توانایی‌ها و محدودیت‌های گفتمانی که در آن می‌اندیشد دیده می‌شود.

آنچه پلات اولین رمان علمی، تخیلی ایران را می‌سازد خیال حضور گذشته در آینده است؛ خیال احیای اموات در دنیایی که قانونی برای مواجهه با اموات زنده شده ندارد. رستم در این کتاب چونان دن‌کیشوتی است که با سانچوی خود، زنگیانو، به دنیای زندگان پرت/ آورده شده است تا همۀ انسان‌های کرۀ زمین در روز 12 خرداد سال 2153 به تماشای کوچک‌ترین اقدامات روز و شب او بنشینند. جانکاس، او که دستگاه احیای اموات را ساخته است و در اولین اقدام رستم را زنده کرده است، سؤالی مردم‌شناسانه دارد: «آیا در ایام گذشته این اشخاص عمر خود را بهتر به انتها رسانیده و خوشبخت بوده‌اند یا ما که به همه چیز و همه کار قدرت و توانایی داریم». این سؤال به صنعتی‌زاده فرصت می‌دهد که پلات خود را پیرامون مسئلۀ قدیم/ جدید بسازد و حکایت خود را از جدید با مضحک‌نمایی رستم و در بخشی از اثر محکوم کردن او به کارمندی در موزه به رخ بکشد. قدیم خراقانی، جاهل، زن‌ستیز و ریشوست. این قدیمی که در گفتمانی دیگر معصومیتی از دست رفته تلقی شد فرسنگ‌ها فاصله دارد.

در آینده قرن بیست‌ودومی که صنعتی‌زاده در قرن بیستم، قریب پنچ سال پیش از جنگ جهانی دوم، تخیل کرده است، مردم دنیا در پی بحران اقتصادی رویۀ رفتاری خود را یهودی‌ها تغییر داده‌اند و مردم آنجا را به فلسطین تبعید کرده و آنها را در انزوای اقتصادی قرار داده‌اند. بدین شکل گرچه یهودی‌ها در این رمان با انگ‌هایی چون مکاری اقتصادی معرفی می‌شوند، تحمیل ریاضت اقتصادی و نه کشتار یا تبعید آنها به عنوان راه مواجهه به میان کشیده می‌شود.

در سال‌هایی که ایدئولوژی رژیم وقت بر مفاهیمی چون اراده و نظم در کنار شاه‌دوستی و میهن‌پرستی به عنوان علاج مادر سال‌خوردۀ وطن تأکید می‌کرد، صنعتی‌زاده آینده‌ای را خیال می‌کند که گرچه در آن خبری از شاه یا رأس هرم قدرت وجود ندارد اما احکام دولت در تمامی رمان توسط شهروندان، حتا شهروندان نابغه و عالم، بی‌چون‌وچرا پذیرفته می‌شود. مسئلۀ دین و سنت‌های دینی جای خود را به نوعی از خداباوری، بی‌توجه به نهادهای رسمی دین، داده است.

سیستم‌ قضایی قرن بیست‌ودوم بیشترین سیستمی است که در اثر صنعتی‌زاده با جزئیات ترسیم شده است و این یادآور میل به دست‌یابی و تأسیس سیستم قضایی در انقلاب مشروطه است. هم‌زمان با وقتی که علی‌اکبر داور دست به احیا و تصفیۀ سیستم دادگستری عصر قاجار زده است تا سیستم دادگستری نوین و نیز اولین قانون مدنی ایران را مدون کند، صنعتی‌زاده نیز در این رمان یک رسیدگی قضایی را در قرن بیست‌ودوم به طور کامل ثبت کرده است. البته این سیستم با سیستم نوین دادگستری در ایران تفاوت‌های مشخص دارد که به نوعی بازتابی از آسیب‌شناسی او از وضعیت معاصر خودش است. در این سیستم قضایی خیالی، قضاوت هیچ‌گاه دیده نمی‌شوند. هر یک در اتاقی دور از محل محاکمه جداگانه مشغول محاکمه می‌شوند. اصحاب دعوی به هیچ وجه نمی‌دانند که کدام قاضی به کار آن‌ها رسیدگی می‌نماید و بنا به نظر صنعتی‌زاده «بدین واسطه به کلی راه تبانی قضاوت را با اصحاب دعوی مسدود نموده و از جهتی نیز خیال قضاوت از دشمنی و عداوت‌هایی که لازمۀ محکومیت است» راحت است.

در ضمن اینجاست که صنعتی‌زاده نشان می‌دهد که غیر از هواخواهی از سادگی در زبان روایت، هواخواه سادگی زبان قضاوت نیز هست. در سیستم قضایی که او پیش می کشد قضات «مکلف» هستند تمام جمله‌ها و عباراتی را که «نوشته و بیان» می‌نمایند با «زبان سادۀ معمولی که بین عموم مردم متداول بود بیان نمایند» و چنانچه خلاف این کار را در «احکام و نوشته‌جات» خودشان قید بکنند به سختی مورد مؤاخذه واقع می‌شوند. جنبۀ دیگری که صنعتی‌زاده پیش می‌کشد انتخاب قضات از محصلین دارالایتام است؛ یتیمانی که در اندیشۀ صنعتی‌زاده به واسطۀ عدم ارتباطات خانوادگی با جامعه می‌توانند زیر نظر تعلیمات دولت تصمیماتی عادلانه اتخاذ کنند.

آینده‌های گذشته یکی از زمان‌های تاریخی است که بایستی مورد توجه تاریخ‌دانان قرار گیرد. افق‌های خیالی آینده در گذشته و پیش‌بینی آینده در گذشته بخشی از تاریخ گذشته هستند. رمان «رستم در قرن بیست و دوم» غیر از اهمیتی که در توسعۀ ژانر علمی/ تخیلی و پارودی‌نویسی در زبان فارسی دارد دری است به سوی امکانات و محدودیت‌های آینده‌نگری در دهه‌های اولیه قرن بیستم در ایران.

محمدعلی جمالزاده در دیباچه این کتاب چنین گفته است: «آقای صنعتی‌زاده در کتاب «رستم در قرن بیست‌ودوم» شمه‌ای از ترقیات و کشفیاتی را که در آینده نصیب نوع انسان خواهد گردید نشان داده‌اند و دستگاه مرده‌زنده‌کنی جانکاس معلم در واقع عبارت است از همین دستگاه‌هایی که بعضی از آن‌ها از قبیل دستگاه تلویزیون رادیو و ضبط صوت و سیما و حرکات (عکاسی سینماتوگراف)، دستگاه ضبط فکر و خیال (چاپخانه) امروز موجود است و بعضی دیگر هم لابد کم‌کم اختراع خواهد گردید و آن‌وقت است که می‌توان گفت انسان کاملاً نمی‌میرد و به وسیلۀ این دستگاه‌های غریب و عجیب می‌توان دوباره او را زنده نمود. آقای صنعتی‌زاده نیز باید بدانند که اگر از این پس کما فی‌السابق تشنگان علم و ادب را از زلال گوارای قلم شیرین خود سیراب ننمایند به وسیلۀ  همین دستگاه جانکاس در روزگاران آینده دوباره زنده شده و طرف مؤاخذۀ سخت دوستان و ارادتمندان واقع خواهند گردید و ما علی الرسول الی البلاغ». (ص 128)

فهرست مطالب کتاب:

رستم در قرن بیست‌ودوم

مؤخره/ مهدی گنجوی

دیباچه/ محمدعلی جمالزاده

نامۀ نیما یوشیج به عبدالحسین صنعتی‌زاده

چگونه کتاب «رستم در قرن بیست‌ودوم» را نوشتم؟

تصاویر

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

منابع مشابه

فارنهایت 451

فارنهایت 451

ری بردبری

فارنهایت 451 را بسیاری شاهکار شمارۀ یک ری بردبری می‌دانند و حتی خود او هم نگاه ویژه‌ای به آن دارد. ا