بنبست؛ شرحی بر زندگی، آثار و مرگ صادق هدایت
خلاصه
در این کتاب به منظور بررسی زندگی، اندیشهها و مرگ هدایت، بیشترین تلاش و تمرکز بر روی آثار خود وی صورت گرفته است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
علایق هدایت از ابتدا تنها نسبت به «ایران»، «نویسندگی» و «روشنگری» بود. همانها بوند که او را با وجود دردهای ذهنی و هیچپنداریاش به ادامۀ زندگی وامیداشتند و با شوری فراوان به ویژه در دهۀ 1310، بهترین و بینظیرترین آثار را از وی به ارمغان آوردند. گر چه از ابتدا به خصوص در حوزۀ هستیشناختی به بنبست رسیده بود اما شعلههای ایراندوستی، قلمفرسایی و روشنگری در راه اصلاحگریها در او روشن بودهاند. با وجود قرار داشتن در تردیدهای بسیار و دوگانگی میان امید و ناامیدی ناشی از نارساییهای هستی، اجتماعی و ... تمام عمر خویش را صرف این نمود تا ماهیت و چرایی این نارساییها را برملا سازد؛ شاید که با متوجه نمودن آدمیان به ویژه ایرانیان به علل آنی همه فلاکتها و رنجهای دیرینه و تاریخیشان راهی برای رفع آنها بیابند، نوشتههایش در باب چنین نارساییهایی بودهاند؛ مانند یک آسیبشناس در درجۀ نخست، قصد شناساندن آسیبها را داشت و آن را مقدم بر هر چیز دیگری میدانست. طبیعی بود که در این راه همه را با خود دشمن سازد. چراکه در جامعه و جهانی زندگی مینمود که همۀ آن آسیبها را خود انسانها به علت جهل و یا منفعتاندیشیشان به وجود آورده بودند.
دوگانگی هدایت در راستای وفاداریاش به آرمانهای جنبش روشنگری و سپس قطع امیدش از هرگونه اصلاح انسان و جامعه به ویژه در ایران که به تدریج، به تأمل و ناامیدیاش در باب ماهیت هستی از جمله انسان انجامید، سبب شدند تا سیر زندگی، اندیشهها و نوشتههای هدایت، به سوی رادیکالترشدگی و ساختارشکنی بیشتر سوق داده شوند؛ به گونهای که در اواخر عمر، دیگر تحمل چنین زندگی و وضعیتی برایش غیرممکن نموده و در نهایت به بنبست نهایی و پایانیاش کشاندند و راهی را جز عدم و خودکشی برایش باقی نگذاردند. هدایت بهویژه از اواسط دهۀ 1320، دیگر متوقف شده بود. او نه قادر به تحمل دیگران و چنین وضعیتی بوده و نه دیگران حتی وجود او را تحمل مینمودند. همین مسئله او را بیش از پیش منزوی، افسرده، بیمار، عصبی، دچار یأس فلسفی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و در نهایت به سوی بنبست و مرگ خودخواسته که میتوان آن را «مرگ اعتراضی» خواند، کشاندند.
در این کتاب به منظور بررسی زندگی، اندیشهها و مرگ هدایت، بیشترین تلاش و تمرکز بر روی آثار خود وی صورت گرفته است. بدین منظور متنهای بسیاری که از او تاکنون به چاپ رسیدهاند، جهت تأیید یا رد آنها در انتساب به وی، با یکدیگر مطابقت داده شدهاند. همچنین به منظور بررسی دقیق اندیشههای هدایت و ارائه تفسیری بهتر از آنها، از روش «زبانی» در این کتاب استفاده شده است که مبتنی بر شناخت محیطی، تاریخی، جامعهشناختی، روانشناختی، سیاستشناختی و مانند آنها در ایران و جهان میباشد. براساس روش «هرمنوتیک کلاسیک» نیز سعی شده است تا با نویسنده و زمانهاش نوعی «همدلی» برای درک بهتر اندیشهها و دغدغههای وی صورت پذیرد.
هدایت نویسندهای بود که نوشتههایش همۀ ابعاد تاریخی و معاصر، همۀ حوزههای علوم اجتماعی، همۀ تکنیکهای ادبی قدیم و جدید و همۀ لایههای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و ... را دربرمیگیرند و همین مسئله بهویژه به علت دشواربودن فهم و تفسیرشان، بر سختی کار میافزایند. از اینروست که هم نوشتهها و دیدگاه هدایت به مسائل و همگونه تفسیری از نوشتههای او توسط دیگران از جمله این اثر، نسبی بوده و تنها یک دریچه و تفسیر برای هرگونه شناختی محسوب میگردند. همانگونه که در «هرمنوتیک فلسفی» نیز بیان میگردد، هیچ متنی را نمیتوان از زمینههای آن جدا نمود و با تغییر گفتمانها، نوع نگاه انسانها نیز به پدیدهها تغییر خواهند یافت. لذا هر متنی، تنها یک تفسیر در میان تفاسیر مختلف بوده و هیچ کسی نمیتواند ادعای حقیقت محض، کامل، نهایی و مطلق نماید.
نویسنده این کتاب تمام تلاش خود را به منظور ارائۀ تصویری علمی، دقیق و بیطرافانه از طریق مطالعۀ مستقیم آثار هدایت صورت داده و از هرگونه ارائۀ تصویری احساسی، متعصبانه، جانبدارانه، غیرعلمی و بهویژه غیرمستقیم به شدت دوری جسته است، با این وجود تفسیرهای موجود در این کتاب نیز به مانند هر تفسیری دیگر نسبی است.
این کتاب مفصل از چهار بخش تشکیل شده است: در سرآغاز کتاب که مقدمه و مدخل اثر محسوب میشود، نویسنده کوشیده تا به شکلی موجز به جریانی بپردازد که در واقع حکم جنبش روشنگری در تاریخ معاصر را دارد و صادق هدایت را میتوان دنباله و فرزند این جریان فکری محسوب کرد. چنانکه خود هدایت نیز در بحبوحه همین تحولات مهم که اندک زمانی پیش از مشروطه آغاز شد و در سالهای مشروطه به اوج خود رسید، چشم بر جهان گشوده بود.
فصل نخست کتاب مروری دارد بر زندگی طوفانی صادق هدایت، که با تولد او در خانوادهای دیوانسالار آغاز شد و با خودکشی او در پاریس پایان یافت. اما نکته کلیدی آنکه مرگ هدایت بدان صورت که رقم خورد، توانست موج توجه به او را به شدت سرعت بخشد، چنانکه گویی او با این انتخاب نهتنها آثار خود را کامل کرده که به نمادی از سرنوشت روشنفکر معترض در زمانه خود بدل شده بود. چنانکه در این کتاب نیز منعکس شده، در حکومت پهلوی اول نیز چندان تمایلی به پررنگشدن صادق هدایت نشان داده نمیشد و حتی خانوادهاش نیز تصمیم گرفتند به جای اینکه در فکر برگرداندن جنازه او باشند، آرامگاه موقت او در پرلاشز را به صورت دائم دربیاورند.
بخش دوم کتاب که حجم اصلی آن را تشکیل داده، شامل معرفی، مرور و بررسی همۀ آثار کوتاه و بلند صادق هدایت است که نویسنده جملگی آنها را به دقت مورد توجه قرار داده است. تفاوت کار او با دیگر نوشتههایی که به نقد آثار هدایت اختصاص یافته در رویکردی است که در این بخش در پیش گرفته است. نگاه نویسنده بیش از آنکه بر جنبههای ادبی این آثار توجه و تأکید داشته باشد، به محتوای آنها نظر دارد که با رویکردی جامعهشناختی و با شیوهای مبتنی بر روش هرمونتیک کلاسیک نوشته شده و برای درک بهتر این آثار، آنها را مبتنی بر شناخت محیطی، تاریخی، جامعهشناختی، روانشناختی و سیاستشناختی مورد بررسی قرار داده است. نویسنده کتاب با توجه به روش هرمنوتیک فلسفی باور داشت که نمیتوان متن آثار هدایت را از زمینه به وجود آمدنشان جدا کرده و مورد تفسیر قرار داد؛ چرا که: «هدایت نویسندهای بود که نوشتههایش همۀ ابعاد تاریخی و معاصر، همۀ حوزههای علوم اجتماعی، همۀ تکنیکهای ادبی قدیم و جدید و همۀ لایههای اجتماعی و سیاسی و فرهنگیشان را در بر میگیرند».
بخش سوم و پایانی کتاب، به فرجام کار هدایت میپردازد. در این بخش نویسنده با مرور رخدادهای آخرین روزهای زندگی هدایت، میکوشد تصویری از اوضاع و احوال فکری و روحی او ارائه کند و در این رهگذر به بررسی دلایل سوقیافتن او به مرگی خودخواسته بپردازد.
فهرست مطالب کتاب:
آغاز: از روشنگری تا رمانتیسم
فصل نخست: زندگی طوفانی
فصل دوم: اعتراض (نوشتهها)
فصل سوم: فرجام هدایت
پربازدید ها بیشتر ...
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
زبان ملت، هستی ملت
امامعلی رحمانزبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش
نظری یافت نشد.