
آینده پاینده باد: امید در شعر شاعران بزرگ ایران
خلاصه
با نگاهی به اشعار شعرا، با این واقعیت روبرو میشویم که بسیاری از شعرای ما در دورانی از تاریخ سیاسی ایران میزیستهاند که موجی از فساد، تباهی، هرج و مرج و بیثباتی کشور را فرا گرفته و روزنههای امید یکی پس از دیگری مسدود شدهاند؛ اما شاعران ما از دل همین روزنهها راههایی از امید و نور را گشوده و سعی کردهاند تا در میان غبار تاریکی که روزگار را گرفته، نغمههای عشق و زندگی را بسرایند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
بهتحقیق میتوان ملت ایران را یکی از شادترین و امیدوارترین ملتها نامید؛ زیرا که این صفات ریشه در فرهنگ آنان دارد. وجود جشنها و آیینهای بسیار در ایران باستان ناشی از چنین نگرشی است. زمانی که در کشوری در هر ماهی، روزی برای شادبودن وجود دارد و تمامی عناصر هستی از آب و آسمان و زمین و ..... مورد ستایش قرار میگیرند و هر موجودی به اندازۀ ارزش خودش دارای منزلت است، جایی برای نومیدی باقی نمیماند.
امیدواری از نظر زمانی در آینده واقع شده و در ملأ است؛ این ملأ آرمانشهر است که قهرمانان آیندهساز بشر آن را میسازند. امیدواری بشر وابسته به بعد زمان نیست که به ناگزیر در ابعاد دیگر جهان ماده، یعنی ابعاد سهگانۀ مکان نیز استوار است. بنابراین آدمیان و بهویژه ایرانیان از دیرگاه جایگاههایی را برای تحقق امیدواریشان در نظر داشتهاند که در مجموع به صورت کامشهر، مدینۀ فاضله، آرمانشهر و .... در اذهان آنان تجلی کرده است. اندیشههای آرمانشهری متعلق به دورانی است که انسان بسیار سادهلوحانه به جهان مینگریسته و به دنبال جهانی بدون اضداد بوده که همهچیز آن اهورایی باشد و بدی به آنجا راه نیابد. این میل به وجود نداشتن بدی، زاییدۀ ناپختگی انسان است و هنوز انسان درک نمیکند که شر خادم و عارف خیر است و به عکس.
تنها با پذیرش امید به عنوان پایۀ فلسفی اندیشۀ ایرانی است که میتوان به معتقداتی چون ماندگاری روح پس از مرگ، وجود عوالمی چون بهشت، دوزخ، برزخ، معاد، غیب، معنی، مدینۀ فاضلۀ واپسین و مسائلی از این قبیل رسید که همۀ اینها بیدوک امید به پنبگی بازخواهد گشت. امید را از ذات زمان میتوان نتیجه گرفت؛ چون مرگ در طول زمستان بزرگ مقدمۀ باززایی آن در تابستان بزرگ است.
با نگاهی به اشعار شعرا، با این واقعیت روبرو میشویم که بسیاری از شعرای ما در دورانی از تاریخ سیاسی ایران میزیستهاند که موجی از فساد، تباهی، هرج و مرج و بیثباتی کشور را فرا گرفته و روزنههای امید یکی پس از دیگری مسدود شدهاند؛ اما شاعران ما از دل همین روزنهها راههایی از امید و نور را گشوده و سعی کردهاند تا در میان غبار تاریکی که روزگار را گرفته، نغمههای عشق و زندگی را بسرایند. آنان با ایمانی که به زندگی داشتهاند و شور نهفته در درون آن، به نبرد با ناممکنها پرداختهاند تا با زورآزمایی در برابر آنها، بار دیگر به یاری امید درهای بسته را بگشایند و سرود هستی را سر دهند.
این کتاب در پنج بخش امید در شعر شاعران بزرگ ایران و فرهنگ ایران را بررسی کرده است. بخش اول به عنوان مقدمۀ بخش اختصاص به وجود امید در فرهنگ ایران از دوران باستان تاکنون دارد. نویسندگان در این بخش متون نثر و اشعاری به عنوان شاهد مثال برای بودن امید در فرهنگ ایرانی بیان کردهاند. اصولاً میتوان امید را یکی از مفاهیم نهادینهشده در فرهنگ ایرانی به شمار آورد. همۀ اجزا و پارههای این فرهنگ حاکی از آیندهبینی ایرانیان است. این آینده است که حال و گذشته را راه میبرد و این آرمان است که واقعیت اکنونی و دیرینه را به دنبال خود میکشاند.
بخش دوم به بررسی امید در اشعار فردوسی اختصاص دارد. اصولاً در فرهنگهای هزارهای پیش از آنکه آدمیان به تفاوت میان امور قائل شوند، به دلیل عدم انفکاک رویدادها از همدیگر در ذهن آنان، نوعی یگانهبینی شکل میگرفته است تا آنجا که از نشانهها و نموداری فرهنگ کهن ایرانی میتوان دریافت در آغاز این فرهنگ صورت سیمرغی داشته است؛ یعنی مبین همگوهری اضداد بوده است. چنانکه میدانیم سیمرغ در فرهنگ ایران باستان از سویی سپندینه و از سوی دیگر گجستک است؛ هم از پهلوان بزرگ ایران رستم و خاندان او پشتیبانی میکند و هم اسفندیار در هفتخان با وی چنان دشمنی اهریمنی به نبرد میپردازد. اصولاً زندگی فردوسی به دلیل اینکه دهقان است و با درخت سروکار دارد، زندگیاش با امید است. کتاب شاهنامه مانند درخت است و درخت با امید زنده است. بروز حماسی تخیل جمعی، امیدی است در برابر بیم بیگانه. در شاهنامه ایران، ایران است و توران و تازی نمایندۀ هر عنصر و قدرت متجاوز بالفعل یا بالقوهای که آرمان ملی را تهدید میکند. اعم از ترکان ترکستان و تازیان مهاجم و مسلط و حاکمیت خلفا و جباران بغداد. ظاهراً امید و آرزوی احیاء و تجدید آزادی و آبادی و آسایش و استقلال ایران تاریخی و آرمان فردوسی و بسیاری از ایرانیان آن روزگار بوده است و اهتمام در تألیف و تدوین و گردآوری شاهنامۀ گوناگون خود دلیل وجود داشتن چنین آرمانی است.
در بخش سوم امید در آثار سعدی بررسی شده است. زندگی در نگاه سعدی به بازی نرد میماند و در آن کوسس نرّاد با بخشش تاسها همدست و همداستان است. او با وجود اعتقاد به رحمت خداوند، زحمت بنده را در تحقق آن ضروری میبیند. ممکن است در آثار سعدی از غمها و دردها و ناملایمات افراد و اجتماعات بشری سخن رفته باشد و رفته است؛ اما آنچه قطعی است نقش اثباتی کلیۀ عوامل منفینماست. کسی که گرسنگی را موجد و مولد نور معرفت میبیند و ضعف را نعمتی سپاسداشتنی میشناسد، بدی در کار نمیبیند. در نگاه او هرچه هست، همانگونه است که باید باشد. سعدی روندهای جهان را در نمودهای گوناگون خویش گذرا و ناپایدار میداند به همین روی در میپذیرد که هر دشواری سرانجام به آسانی خواهد کشید؛ همانگونه هر شب و از آن میان درازترین شب سال هم به روز خواهد پیوست:
هنوز با همه دردم امید است درمان که آخری بود آخر شبان یلدار را
مولانا و امید عنوان بخش چهارم این کتاب است. با تأمل در مکتوبات و اشعار مولانا به گسترۀ امید در دیدگاه مولانا پی میبریم. وی افزون بر امیدهایی که به رشد و سلوک معنوی او کمک میکنند، امیدهای عاطفی و دنیایی را که بارقهای از محبتهای الهی را در آنها میتوان یافت، نادیده نپنداشته و این امیدها را در محبت به فرزندان و دوستان به نمایش گذاشته است.
آخرین بخش این کتاب دربرگیرندۀ بررسی امید در شعر حافظ است. روزگار حافظ روزگاری بوده آکنده از گناه و فساد، تزویر و جنایت؛ اما در چنین دورانی حافظ با رضایت از بخت خود و به مدد نیروی عشق و رندی، هرگونه یأس و دلزدگی را از خود دور و امیدواری و خوشباشی را جایگزین آنها کرده است. این روحیۀ امیدواری و نشاط حافظ برخاسته از فرهنگ زندگی ایرانی است.
در پیوست کتاب هم اشعاری از دیگر شاعران که امید از آنها استنباط میشود، آورده شده است.
فهرست مطالب کتاب:
پارۀ نخست: امید در فرهنگ ایرانی
پارۀ دوم: فردوسی و امید
پارۀ سوم: سعدی و امید
پارۀ چهارم: مولانا و امید
پارۀ پنجم: حافظ و امید
پیوست
پربازدید ها بیشتر ...

فصلنامۀ تخصصی زبان و ادبیات فارسی بهیننامه، بهار 1398، شمارۀ سوم
جمعی از نویسندگان به صاحبامتیازی و مدیرمسئولی فرح نیازکارسومین شماره از فصلنامۀ تخخصی زبان و ادبیات فارسی «بهیننامه» با ویژهنامۀ محمد بهمنبیگی منتشر شده ا

شاهنامه و شعر زمان فردوسی: بحثی تحلیلی در محتویات شاهنامه و زمینۀ پیدایی آن
خدائی شریفزادهفردوسی در آفرینش شاهنامه بر اساس دیدگاه خاص ادبی خود عمل کرده است. او خرد، سخن و دانش را با هم پیوست
منابع مشابه بیشتر ...

کهنه و نو در جهان عارفان: گشتوگذاری عرفانی در گلستان ادب فارسی
منیژه قربانیاین کتاب دربرگیرندۀ شانزده بخش، شامل گفتار و نوشتار سخنوران ایرانی است. از شاهنامۀ حکیم توس، استاد ا

ای گدایان خرابات: نگاهی به سیوسه غزل حافظ از منظر نقد کلگرا، ساختارگرا و پساساختارگرا
مهری تلخابی، قدمعلی سرامیچه رازی در شعر حافظ است که کلام او را چنین گوهرین و نغز کرده است؟ تحلیلهای متنوع و گاه متضاد از دیو
نظری یافت نشد.