بدن در ذهن: مبنای جسمانی معنا، تخیل و استدلال
خلاصه
این کتاب بر آن است که بدن را به داخل ذهن برگرداند و شاید به منظور جلب توجه خواننده این عنوان نسبتاً غیرعادی را انتخاب کرده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
عنوان کتاب «بدن در ذهن» تاحدی نامتعارف است: بدن ـ در ـ ذهن. به همین دلیل مترجم بر آن شده برای جلوگیری از ابهام در ذهن خواننده موضوع را در حد امکان توضیح بدهد. داستان بدن و ذهن به دیدگاه دوگانی (دوئالیسم) دکارت برمیگردد. دکارت در تلاش بود یک مبنای محکم، یقینی و مسلم برای دانش پیدا کند. او به این نتیجه رسید که این مبنا نمیتواند تخیل باشد، چون گریزپا و کنترلناپذیر است؛ ادراکهای حسی چون دیدن، شنیدن، چشیدن هم نمیتوانند باشند، چون همگان با خطاهای دید، چشایی، ولامسه آشنا هستند؛ هیجان و عاطفه که از هر کس به دیگری فرق میکند و حافظه نیز که رو به زوال است از همین مایه هستند. در ادامه دکارت به این نتیجه رسید که تنها چیز یقینی و مسلم اندیشه است: «من میاندیشم، پس هستم». بنابراین دو نوع ماده تعریف کرد: مادۀ ذهنی که اندیشه است. از همینجا اصطلاح دوگانی دکارت وارد صحنه و بر کل دانش بشر اعم از فلسفه، روانشناسی، زبانشناسی و علوم رفتاری مسلط میشود. در یک سو مادۀ مادی (بدن) یعنی [فیزیک، ادراک حسی، تخیل، عاطفه، احساس، حافظه] و هر آنچه به بدن مربوط می شود و در دیگر سو مادۀ ذهنی یعنی [صوری، نمادی، انتزاعی، عقلانی، استدلال] و هر آنچه ناجسمانی است. دکارت بدن و هر چه را که جسمانی است از حوزۀ دانش بیرون کرد و حتی وجود آنها را برای دانش مضر تشخیص داد و مادۀ ذهنی را لازمۀ دانش اعلام کرد.
این کتاب بر آن است که بدن را به داخل ذهن برگرداند و شاید به منظور جلب توجه خواننده این عنوان نسبتاً غیرعادی را انتخاب کرده است. در صفحه 44 میگوید: «عبارت طنزآمیز من برای این نوع فهم برگرداندن بدن به داخل ذهن است». بنابراین نویسنده خود متوجه نامتعارفبودن عنوان کتاب بوده است.
بدون تخیل هیچ چیز در دنیا معنی ندارد. بدون تخیل ما هرگز نمیتوانیم به تجربۀ خود معنا بدهیم و هرگز نمیتوانیم در مورد واقعیت استدلال کنیم. هدف این کتاب تفصل این سه ادعای بحثانگیز و دفاع از آنهاست. یعنی در این کتاب نقش مرکزی تخیل انسان در معنی، فهم و استدلال کاویده میشود.
این واقعیت تکاندهنده است که هیچ کدام از نظریههای معنی و عقلانیت رایج امروز یک بحث جدی در باب تخیل ندارند. در هیچکدام از کتابهای درسی استاندارد معنیشناسی یا در مطالعات جدی مربوط به عقلانیت، بحثی از آن به میان نیامده است. البته این آثار میپذیرند که تخیل در کشف، ابداع، نوآوری و خلاقیت نقش بازی میکند، اما هرگز آن را بهمثابه یک چیز اساسی در ساختار عقلانیت نمی کاوند.
در این کتاب اصطلاح «بدن» به مثابه یک اصلاح عام برای منشأ جسمانی ساختارهای فهم، مثل طرحوارههای تصویری و تفصیلهای استعاری آنها به کار میرود. یک راه جایگزین برای بیان برنامۀ نویسنده این است که بگوید برعکس عینگرایی، بر ضرورت فهم جسمانی انسان در ارتباط با معنی و عقلانیت تأکید میکند. البته «فهم» در اینجا درست به عنوان تعدادی از ساختارهای تخیلیای تعبیر میشود که تجربۀ جسمانی یک موجود کارآمد در برهمکنش با محیط برمیخیزند. نویسنده استدلال میکند فهم ما شامل ساختارهای پیشمفهومی و غیرگزارهای زیادی از تجربه است (مثل طرحوارههای تصویری) که میتوانند به زبان استعاری نگاشته و برای تشکیل شبکۀ معنی به زبان گزارهای تفصیل شوند.
سرانجام افزون بر اصطلاحات کلیدی «بدن»، «ساختار خلاق» و «فهم»، میخواهد بر تصویری از «تجربه» تأکید کند که از اصطلاح مورد تأکید عینگرایی غنیتر است. طرحوارههای تصویری و نگاشتهای استعاری ساختارهای تجربی معنا هستند که برای بخش عمدهای از فهم انتزاعی و استدلال ما اهمیت اساسی دارند. نگاشتهای استعاری اختیاری نیستند بلکه، برعکس با جنبههای دیگری از کارآمدی و تجربۀ بدنی ما کاملاً مقید میشوند. در این صورت، «تجربه» باید به مفهومی غنیتر و وسیعتر فهمیده شود تا ابعاد مختلف ادراکهای حسی، برنامههای حرکتی، عاطفی، تاریخی، اجتماعی و زبانی را در بربگیرد. نویسنده مفهوم تجربهگرای کلاسیک تجربه را که بنا بر آن، تجربه قابل تقلیل به تأثیرهای انفعالی حواس است، که با هم ترکیب میشوند و تجارب اتمی را تشکیل میدهند، رد میکند. برعکس، تجربه شامل همۀ آن چیزهایی است که ما را به انسان تبدیل میکند. عوامل بدنی، اجتماعی، زبانی و فکری همراه با برهمکنشهای پیچیدهای که فهم ما را از جهان تشکیل میدهد.
از این رو این کتاب کاوشی در برخی ساختارهای تخیلی جسمانی مهمتر فهم انسان است که شبکۀ معنا را تشکیل میدهد و به الگوهای استنباط و تأمل در همۀ سطوح انتزاع منجر میشود. هدف نویسنده فقط این نیست که استدلال کند بدن «در» ذهن است (یعنی ساختارهای تخیلی فهم برای معنی و استدلال اهمیت دارند) بلکه همچنین هدف کاوش در اینباره است که بدن چگونه در ذهن است و رویهمرفته چگونه برای معنای انتزاعی، استدلال و تخیل لازم و ممکن است که اساسِ بدنی داشته باشند.
هدف اصلی نویسنده طرح یک نظریۀ سازنده از معنی و فهم است که برای تحلیل مناسب معنی و خرد (و درضمن حل یا منحل برخی مشکلات ذاتی عینگرایی) بر جسمانیت تأکید میکند. او میخواهد یک حوزه که تاکنون به فراموشی سپرده شده از شناخت انسان را بکاود ـ حوزهای که در آن، آنچه نوعاً «بدنی» در نظر گرفته میشود، از طریق تخیل، راه خود را به آن چه «مفهومی» و «عقلانی» دانسته میشود باز میکند.
چون دیدگاه معنی، فهم و خردی که نویسنده مطرح میکند با سنت عینگرای غالب در فلسفۀ غرب بهشدت در تضاد است، میخواهد به منظور تبیین اینکه چرا آن جنبههایی از فهم که بر آنها تأکید خواهد کرد، نادیده میگیرد؛ این سنت را کاملتر توصیف میکند؛ آن جنبهها عبارتاند از: عملیات روی ساختارهای طرحوارۀ تصویری مجازی غیرگزارهای در تشکیل معنی و در استنباطهای مبتنی بر معنی.
فهرست مطالب کتاب:
یادداشت مترجم
پیشگفتار
مقدمه: بافت و ماهیت این مطالعه
فصل یکم: ضرورت یک توصیف غنیتر برای معنی و استدلال
فصل دوم: پیدایی معنی از طریق ساختار طرح وارهای
فصل سوم: ساختار گشتالتی بهمثابه قیدی بر معنی
فصل چهارم: نگاشتهای استعاری طرحوارههای تصویری
فصل پنجم: چگونه طرحوارهها معنا، فهم و عقلانیت را مقید میسازند
فصل ششم: به سوی نظریۀ تخیل
فصل هفتم: ماهیت معنی
فصل هشتم: «همۀ اینها، بهاضافۀ واقعگرایی»
یادداشتها
پربازدید ها بیشتر ...
افسانه و نیمای جوان
ایلیاکیان احمدیمنظومۀ بلند، استثنایی و تأثیرگذار «افسانه» شعری که نیمای جوان در سال 1301 و در 25 سالگی میسراید، پی
تاریخ مطبوعات استان همدان (1324 ق ـ 1397 ش)
مجید فروتناز ویژگیهای بارز این کتاب، تلاش برای دسترسی به بخشی از اسناد و سوابق دولتی و اصل نشریات یا آرشیو اس
منابع مشابه بیشتر ...
از بدن تا هنر: پدیدارشناسی زیباییشناختی مرلوپونتی
ندا محجلدر این کتاب مسئلۀ بدن در پدیدارشناسی مرلوپونتی به عنوان فیلسوف بدن و تحلیل این موضوع در زیباییشنای
دیگر آثار نویسنده بیشتر ...
زیباییشناسی معنا و اندیشه: ریشههای جسمانی فلسفه، علم، اخلاق و هنر
مارک جانسوننویسنده در این کتاب استدلالی را برای بسط دامنۀ زیباییشناسی به شناخت نقش مرکزی معنای جسمانی در اینب
استعارههایی که با آنها زندگی میکنیم؛ به پیوست مقالۀ نظریۀ معاصر استعاره (ویراست دوم)
جورج لیکاف و مارک جانسوناین کتاب به تبیین استعارههایی که در زندگی روزمره ما جریان دارد پرداخته است؛ استعارههایی که برای در
نظری یافت نشد.