فقط استدلال! مهمترین 100 استدلال فلسفۀ غرب
خلاصه
این کتاب مروری اجمالی دارد بر 100 تا از مهمترین استدلالهای فلسفی، اما این فهرست جامع و مانع نیست و قطعاً انتخاب این 100 استدلال هم خالی از مناقشه نیست.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
استدلال سلاح فیلسوفان است. همۀ افراد تجربیات و احساسات و عقاید شخصی دارند و اینها اموری ذهنی است، از اینرو فلسفه به عقل به عنوان مبنایی مشترک متوسل میشود تا ادعاها را به صورت عینی ارزیابی کند. استدلال منطقی مستقل از تعهدات سیاسی و مذهبی است. به بیان ساده میتوان گفت هر استدلالی یا معتبر است یا معتبر نیست. وقتی دیدگاهی را با نظر به استدلالهایش تحلیل میکنیم، با سطح معینی از دقت و توجه سروکار داریم. استدلالهای سست را میتوان به راحتی کنار گذاشت و به فراموشی سپرد؛ اما در برابر استدلالهایی که اغلب به دلیل نتایج محتملشان واکنشهای شدید برمیانگیزند معمولاً راه مقابله بیان دوبارۀ استدلال اولیه و تصریح استنباطها و فرضیات و توجیهات است و سپس نشان دادن اینکه چرا استدلال منتهج نیست. وقتی که مسئله جدی میشود، چیزی که همه دنبالش هستند فقط استدلال است.
مدتها از آن زمان گذشته است که آدم میتوانست تمام آثار مهم فلسفۀ غرب را بخواند. فلسفه نیازمند ابزار آموزشی جدیدی است تا بتواند با این مسئله مواجه شود که کمیت استدلالهای تأثیرگذار در حال افزایش است حال آنکه زمانی که دانشجو در هر سطحی در اختیار دارد نسبتاً ثابت مانده است. اکنون [آموزگار] فلسفه به عنوان رشتهای رسمی باید هوشمندانهتر در اینباره تصمیم بگیرد که در کلاس درس، کدام استدلالها در مقایسه با بقیه ارزش توجه بیشتر را دارد و اینکه چگونه باید آنها را تدریس کرد. بیرون از کلاس درس تقریباً هیچ منبعی وجود ندارد که به عنوان راهنمای مطالعۀ [آثار فلسفی] عمل نماید. راهنماهای مفصل برای مطالعۀ همه جور موضوعی ـ از کتاب مقدس گرفته تا حساب دیفرانسیل و انتگرال و دستور زبان و زیستشناسی ـ تدوین شده است به جز فلسفه. در کتابفروشیها، پوسترهای تر و تمیزی هست که تمام معادلات استاندارد ریاضی را فهرست کردهاند، پوسترهایی که افعال رایج اسپانیایی را نشان میدهند. اما برای استدلالهای مربوط به وجود خدا، ارادۀ آزاد، یا مسئولیت اخلاقی از این خبرها نسیت. در بسیاری از کتابها استدلالهای مهم فلسفی آمده است، اما اغلب اینطور است که این کتابها فقط یک استدلال یا مجموعهای از استدلالهای مرتبط را تشریح کردهاند. دایرۀالمعارفهای فلسفه از این جهت عالیاند که شرح مختصری دربارۀ فیلسوفان و مفاهیم مختلف را میتوان در آنها یافت، اما باز هم به کتابهای مرجعی نیاز هست که شرح دقیقی از تکتک استدلالها ارائه دهند. در پایان باید گفت که این منابع ثانوی اغلب خود استدلال را در زیر تلّی از تفسیر و تحلیل مدفون میکنند و برای ارجاع مختصر و مفید به کار نمیآیند. گاهی پیش میآید که یافتن استدلال از دل تحلیلهای این دست متون تقریباً به اندازۀ مراجعه به متن اصلی وقتگیر است.
اما این کتاب را میتوان راهنمایی فشرده و آسانفهم، هم برای متون اصلی و هم برای منابع ثانوی قلمداد کرد.
این کتاب مروری اجمالی دارد بر 100 تا از مهمترین استدلالهای فلسفی، اما این فهرست جامع و مانع نیست و قطعاً انتخاب این 100 استدلال هم خالی از مناقشه نیست. این نخستین طرح از نوع خود است. در این حوزه چارچوب معیاری که بیچونوچرا مورد پذیرش همه باشد وجود ندارد. در هر رشتهای مختصصان با یکدیگر اختلاف نظر دارند ـ حتی شاید در فلسفه بیشتر از سایر رشتهها. استدلالهایی که امروز باارزش شمرده میشوند شاید در آینده به همین اندازه مهم تلقی نشوند. حتی در جایی که توافق نظر هست که استدلالی مهم است، شاید اصلاً روشن نباشد که آن استدلال چهگونه پیش میرود و نتیجه صحیح آن کدام است.
مؤلفان این کتاب در دفاع از خوانش خود از استدلالها نقل قولهایی را به عنوان نمونه از متون اصلی برگزیدهاند. استدلالهایی که در این کتاب آمده، براساس درجۀ اهمیتشان مرتب نشده است. نباید پنج برهان آکویناس را به این دلیل که در نخستین فصل ارائه شده است، مهمتر از سایر استدلالها پنداشت.
در این کتاب استدلالهایی انتخاب شده که دانشجوی کارشناسی فلسفه به احتمال زیاد به آنها برخواهد خورد، هر چند بسیاری از این موضوعات در کلاسهای عمومی بیرون از فلسفه هم مطرح میشوند. در بخش عمدهای از استدلالها، از استنباطهای شهودی منطقی استفاده شده است و به این ترتیب خوانندگانی که با منطق صوری آشنایی ندارند نیز میتوانند مسیر استدلال را دنبال کنند. البته قواعد استنتاجی هم که برای اخذ هر نتیجه به کار رفته نام برده شده است تا خواننده بتواند ساختار معتبر استدلال را به وضوح مشاهده نماید. در پیوستها نیز چکیدهای از قواعد استنتاج آمده است. تعداد اندکی از استدلالها هستند که به آشنایی عمیقتری با منطق نیازمندند؛ در این موارد صرف نظر از جزئیات دقیق، معرفی و شرحی که سیر کلی استدلال را توضیح میدهد میتواند برای خواننده مفید باشد.
کتاب به شش بخش تقسیم شده است: فلسفۀ دین، متافزیک، معرفتشناسی، اخلاق، فلسفۀ ذهن و علم و زبان، البته فلسفه شاخههای دیگری هم به غیر از بخشهای این کتاب دارد و در هر کدام از این شش حوزه هم استدلالهای مهم دیگری هست که در این کتاب آورده نشده است.
نکته دیگر اینکه بسیار پیش میآید که استدلالهای یک حوزه در زمینههای دیگر هم مهم و مؤثر واقع میشوند. بسیاری از استدلالها را میشد در چند بخش عرضه کرد. این بخشبندیها صرفاً حالت موقتی دارد و برای پیشبرد کار است؛ هنگام بیان هر استدلال به استدلالهای مرتبط با علامت «#» و سپس شمارۀ استدلال ارجاع داده شده است. در هر فصل، اطلاعات مربوط به کتابشناسی نیز آمده برای مطالعات تکمیلی آموزنده و سودمند است.
فهرست مطالب کتاب:
سپاسگزاری
درآمد: استدلالها را نشانم بده!
مایکل بروس و استیون باربن
بخش I: فلسفۀ دین
بخش II: متافزیک
بخشIII: معرفتشناسی
بخش IV: اخلاق
بخش V: فلسفۀ ذهن
بخش VI: علم و زبان
پیوست 1: اصطلاحات منطقی
پیوست 2: قواعد استنتاج و جانشینی
دربارۀ همکاران این مجموعه
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
آیین های ایل شاهسون بغدادی
یعقوبعلی دارابیدر این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیینهای دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر
منابع مشابه بیشتر ...
از زیبایی متافیزیکی تا زیبایی هنری: پژوهشی متنمحور دربارۀ زیبایی و هنر نزد افلاطون و ارسطو
شمسالملوک مصطفوینویسنده در این کتاب کوشیده خط سیر اندیشههای افلاطون و ارسطو را دربارۀ زیبایی و هنر با تکیه بر آثار
جام نو و می کهن: مقالاتی از اصحاب حکمت خالده
گروهی از نویسندگان و مترجمان به کوشش مصطفی دهقاناین کتاب، چنانکه از نامش پیداست، منتخبی از مقالات اصحاب حکمت خالده، مشهور به سنتگرایان معاصر است ک
نظری یافت نشد.