نویسندۀ رستمالتواریخ کیست؟ و پژوهشی در نگاه او به ایران
خلاصه
رستم التواریخ کتابی است که رخدادها و حکایتهای دورهای پرتنش از تاریخ ایران را با آهنگی تند و پرشتاب روایت میکند و خواننده را بیاختیار با خود به این سوی و آن سوی میکشاند و لحظهای به ذهن او قرار نمیدهد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
رستم التواریخ کتابی است که رخدادها و حکایتهای دورهای پرتنش از تاریخ ایران را با آهنگی تند و پرشتاب روایت میکند و خواننده را بیاختیار با خود به این سوی و آن سوی میکشاند و لحظهای به ذهن او قرار نمیدهد.
در سال 1348 خورشیدی کتابی به بازار نشر ایران راه یافت که پیش از آن تنها گروه اندکی نامش را شنیده و موفق به خواندن اندک نسخههای خطی آن شده بودند. گمنامتر کتاب، نویسندهاش بود که در هیچ کجا نشانی از او وجود نداشت و تاکنون نیز یافت نشده است، جز مواردی که او خود پراکنده در نوشتههایش به دست میدهد. نام کتاب به دو صورت «رستم التواریخ» و «تاریخ رستم التواریخ» آمده است و نویسنده خود را محمدهاشم حسینی موسوی صفوی متخلص به آصف و شهیر به رستم الحکما معرفی میکند.
محمدهاشم آصف ادعا میکند گزارش او رویدادهای تاریخ ایران در بیست مرحلۀ تحولی و دست به دستشدن قدرت از آغاز سلطنت شاهسلطان حسین صفوی (ح 1105ـ1135 ق/1694ـ1722م) تا پادشاهی فتحعلیشاه قاجار است. او ادعا دارد شرح رویدادهایی که میدهد بر پنج پایۀ دیدهها و دانستههای پدرش، خاطرات پدربزرگ و عموی پدرش از زبان پدر، شنیدههای خودش از برخی راویان، مشاهدات خود او و خواندههایش از روی متون است. تاریخی که نویسنده برای نگارش متن به دست میدهد آن را در حدود سالهای پایانی قرن دوازدهم و نیمۀ نخست قرن سیزدهم هجری قمری قرار میدهد (بین 1193 تا 1250 هجری قمری). هر سه گزارۀ گفتهشده، یعنی اینکه کتاب گزارش رویدادهای تاریخ است و رستم الحکما نامی در حدود زمانی گفته شده آن را نوشته است تاکنون بیمناقشه پذیرفته شدهاند. تنها استثنا مربوط به گزارۀ اول، یعنی نوع ادبی متن است که نویسندگانی آن را به چالش گرفته، برخی آن را متنی طنزآمیز ارزیابی نموده و اندکی آن را پرتوپلاهای یک ذهن هذیانی و بیمار تشخیص دادهاند. در مورد هویت رستم الحکما یا تاریخ نگارش متن تاکنون چالشی صورت نگرفته است.
نویسندۀ این کتاب هر سۀ این گزارهها را ناپذیرفتنی مییابد و باور دارد متن تاریخ رستم التواریخ خوانش ادبی خاصی از تاریخ ایران بعد از به تخت برآمدن شاهسلطان حسین صفوی تا پایان دهۀ نخست سلطنت ناصرالدین شاه قاجار است که سالها دیرتر از زمان مورد اشاره کتاب به قلم نویسندهای نامآور که پشت نام قلمی و پوشیدۀ رستم الحکما پنهان شده است بر پایۀ یادداشتهایی که سالها پیشتر به نگارش درآمده بودند پرداخت نهایی شده است.
اینکه نام کتاب رستم التواریخ است یا تاریخ رستم التواریخ تفاوتی را در ارزیابی درونمایۀ کتاب باعث میشود. در عنوان اول، خود کتاب رستم کتابهای تاریخ است و چون زلزلهای مهیب که خلوت اندرونی شهروندان را پیش چشم همه میآورد عمل میکند و از مسائلی میگوید که دیگران از گفتنش ابا داشتهاند. رستم الحکما در نوشتهای دیگر از قول کسی رستم التواریخ را کتابی توصیف میکند که «پشت پا به جمیع تواریخ میزند». کتاب تاریخی که میان همگان چون رستم در مقایسه با دیگر پهلوانان است و بسان رستم ایرانمدار اندیشۀ آبادانی ایران دارد. در عنوان دوم، این خود کتاب نیست که رستم تواریخ است، بلکه روایت تاریخ زندگی کسی است که مورخ او را رستم تاریخ در نظر میگیرد و این عبارتی طنز است برای او که رستم حرمسرا بوده است و نماد حدکارآمدی خود و پیرامونیان است. از شخصیتهای کتاب دو کس بهویژه چنین بودهاند: شاه سلطان حسین صفوی و فتحلیشاه قاجار و منطقی است فکر کنیم که دلمشغولی رستم الحکما با درگذشتۀ سدهها پیش از خود نبوده است.
روش نویسنده برای رسیدن به نتیجه و اطمینان یافتن از درستی آن همانند انجام یک عمل تقسیم ریاضی ساده و آزمون درستی آن بوده است. در نبود هیچ اطلاعی از هویت نویسندهای به نام محمد هاشم آصف رستم الحکما، تنها راه پیش رو بررسی ویژگیهای متن و ویژگیهای نویسندۀ آن بود. پس از آن در جستجوی مشابهتها میان آن ویژگیها و مشخصات متنها و اشخاص دست به قلم نیمۀ نخست قاجارها و زنده در دوران محمدشاه به بعد بر آمده است.
حاصل یافتههای این نگارنده این است که بر پایه اطلاعات موجود رستم الحکما نمیتواند کسی به غیر از رضاقلیخان هدایت باشد و این ادعایی است که در اینجا و برای نخستین بار از زمان نگارش کتابهای محمدهاشم آصف شده است. برای اثبات مدعای گفته شده، نخست ویژگیهای متن رستم التواریخ و همچنین برخی دیدگاههای نویسنده که از لابلای نوشتههای کتاب قابل دریافت است دستهبندی شده و با نوشتهها و آگاهیهایی از رضاقلیخان هدایت تطبیق داده میشود. سپس تلاش میشود تا ردی از دانستههای موجود درباره رضاقلیخان هدایت در رستم التواریخ پیدا شود. به نظر میرسد رضاقلیخان نشانههایی را در کتاب گنجانده تا خوانندگان آینده هویت راستین نویسنده کتاب را دریابند.
فهرست مطالب کتاب:
سخنی کوتاه
1. درآمد
2. طرحی کلی از متن رستمالتواریخ
3. نسخههای خطی، چاپی و برگردان رستمالتواریخ
4. نوشتههای محمد هاشم متخلص به آصف ملقب به رستمالحکما
5. سوابق پژوهش دربارۀ رستمالتواریخ و نویسندهاش
6. رستم الحکما کیست؟
7. ویژگیهای متن
8. ویژگیهای نویسنده
9. نشانههای دیگر
10. نشانههای رضاقلی خان هدایت در رستم التواریخ
11. چرا نویسندۀ رستمالتواریخ پشت یک نام قلمی و پوشیده پنهان شد؟
12. رستمالتواریخ: بازخوانی و تحلیل متن
نمایهها
منابع
پربازدید ها بیشتر ...
دربارۀ ارتباطات: ارتباطات و تجلی آن در ادبیات و شعر فارسی
حمید مولانادر این کتاب ابتدا دایره یا جهان و عالم ارتباطات انسان را در یک الگوی پنجگانه به این ترتیب خلاصه شده
درآمدی بر شناخت هنر مدرن
مانیکا بوم ـ داچن و جَنِت کوکاین کتاب به جای آنکه به توالی تاریخ جنبشهای هنری بپردازد، با رویکردی موضوعی، برخی شاهکارهای هنر مدر
منابع مشابه بیشتر ...
ایران شناسی ایرانی: هفت گفتار در باب ایرانشناسی بهمثابۀ دانش و رشتۀ دانشگاهی در ایران
گروهی از نویسندگان به کوشش بهزاد کریمیهفت گفتار فراهمشده در این کتاب، ناشی از دغدغۀ پاسخ به عدم تعین مرزهای معرفتی و دانشگاهی ایرانشناسی
زبان فارسی و ایرانشناسی: مجموعه مقالات
نوشته و ترجمۀ محسن شجاعیمطالب گردآمده در این کتاب که همۀ آنها مرتبط با منابع روسی است، میتواند در کار پژوهشگران و علاقمندان
نظری یافت نشد.