غزلوارهها
خلاصه
غزلوارهها شامل متن اصلی و ترجمه فارسی و ترجمۀ برخی از تفسیرهای نگاشته شده بر آن است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
غزلوارههای شکسپیر مملو از راز است، مانند چشمان زیبایی که هیچ نمیدانی آیا فقط به تو اینگونه عاشقانه خیره شدهاند یا هر مشتاق دیگری را نیز اسیر خود میکنند. نمیدانی آیا عشق است که در آنها زبانه میکشد یا اشتیاق توست که خود را آیینۀ آنها به رخ میکشد؟
هنگامی که آفتاب رنسانس طلوع کرد و سیاهیهای قرون تاریک را از میان برداشت، آنچه بیش از هر چیز به چشم مردمان آزاده آمد، حقیقت زیبایی بود و «غزلوارهها» از نخستین نفحات آن سپیدهدم دلانگیز در انگلستان است. این اشعار همچون فندقکهای تازهدمیده و جوانههای نورستهای هستند که با درد و لذت، کنجکاوانه به هر سو سرک میکشند تا عواملی را دریابند که تا اندکی پیشتر هیچ از آن نمیدانستند یا نمیخواستند بدانند. شکسپیر که زیبایی را یگانه حقیقت جهان و عشق به آن را تنها راه مقابله با تباهی و مرگ میدانست، این اشعار را در مدح زیبایی و به عشق حقیقت سرود.
قالب شعری غزلواره در قرن ۱۳ در ایتالیا ظاهر شد و سپس در مقام یکی از مظاهر رنسانس به بسیاری از زبانهای اروپایی و انگلیسی راه یافت. تا پیش از شکسپیر موضوع غزلوارهها تمجیدهای اغراقآمیز شاعرانه از زنی زیباروی بود. اما شکسپیر در این اثر به طرح موضوعات جدیدی پرداخت. غزلوارهها اثری است رمزآمیز و زیبا که باید آن را مانند رمان از ابتدا تا انتها خواند. این کتاب تنها اثر شکسپیر است که در آن به صراحت از افکارش و شخصیت واقعیاش سخن گفته است. غزلوارهها شامل متن اصلی و ترجمه فارسی و ترجمه برخی از تفسیرهای نگاشته شده بر آن است.
شکسپیر اشعار این کتاب را در سالهای مختلف و به مناسبتهای گوناگون سروده و سپس کوشیده تا با اعمال برخی تغییرات جزیی همه آنها را به شیوه رایج دوران خودش در قالب منظومه یا شعر روایی بلندی ارایه کند. از اینرو «غزلوارهها» را میتوان منظومهای با «پیرنگ کشدار و حتی ازهمگسیخته» دانست.
هیچکس و هیچچیز در غزلوارههای شکسپیر از تیر طعنه و نیش زهرآلود هجو و طنز او در امان نیست. او در این منظومه نهتنها باورها و تصورات مربوط به دوران قدیم ـ یعنی قرون تاریک و قرون وسطی ـ را، بلکه حتی دستآوردهای فرهنگی دوران جدیدی را نیز که امروزه عصر رنسانس یا نوزایی نامیده میشود به باد استهزا گرفته است. چنین استهزایی بیگمان حاصل همان نهضت رنسانس است که مانند آفتاب طلوع کرد؛ اما همزمان با آشکار کردن زیباییها، لاجرم زشتیها را نیز برملا کرد و پیش از آنکه یقینی از پی بیاورد، حقانیت هر یقینی را به زیر سؤال برد. این نکتهای است که خواننده باید از ابتدا در ذهن داشته باشد تا مبادا فریب اشکها و نالههای ظاهری شکسپیر را در برخی از اشعار این مجموعه بخورد: هرگاه او میگرید، در واقع دارد میخندد. و این بخشی از فن استهزای عظیم اوست. شاعری که جرئت کند و تثلیث مسیحی را به ریشخند بگیرد، به طریق اولی تثلیث ارسطویی و نوافلاطونی را هم جدی نگرفته است و کسی که با جسارت تمام به استقبال هجوآمیز غزلوارههای حضرت پترارک برود، همان کار را با قصیدههای جناب هوراس و با غزلوارههای سِر فیلیپ سیدنی نیز انجام داده است.
«غزلوارهها» طی سالها سروده شده و شاید در نگاه اول ارتباط مشخصی میان شعرهای آن دیده نشود. اما اگر این شعرها را همراه با تفسیرهایش بخوانیم میتوانیم به انسجام آن پی ببریم و به همین دلیل که امید طبیبزاده فقط به ترجمه شعرهای این منظومه بسنده نکرده و غزلوارهها را همراه با تفسیرهایشان منتشر کرده است.
اگر غزلوارهها را با صبوری و همراه با تفسیرهایش از ابتدا بخوانیم و پیش برویم، دیری نمیگذرد که طرح کلیاش را درمییابیم و با شخصیتهای سایهمانندش هرچه بیشتر آشنا میشویم و آنگاه به ساختار روایی بسیار پیچیده و هیجانانگیزش راه مییابیم. طبیبزاده در پیشگفتارش، به مثلثی عشقی اشاره میکند که در شعر شکسپیر با آن مواجه میشویم. مثلثی عشقی که در پرآشوبترین شرایط اجتماعی و سیاسی زمانه شکل گرفته است: اشرافزادهای جوان و زیبا، زنی سیهچشم (و احتمالا سیهچرده) و هوسباز و بالاخره شاعری شوریده و عاشقپیشه. شکسپیر در هر غزلواره، ضمن آنکه بخشی از ماجرا را شرح میدهد، به بیان پارهای از عقاید و افکارش نیز میپردازد و ضمناً سبک یا آرایه ادبی جدیدی که پسند روز بوده است را هم میآزماید. او در عین حال با طنزی گزنده، به تمام باورها و قراردادهای ادبی زمانه نیز میتازد.
پژوهشگران بسیاری کوشیدهاند تا به سؤالهایی از این قبیل پاسخ دهند که آیا داستان غزلوارهها واقعیت دارد؟ آیا شکسپیر این غزلوارهها واقعیت دارد؟ آیا شکسپیر این غزلوارهها را خطاب به شخص یا اشخاصی واقعی سروده است؟ و اگر چنین است شخصیتهای موجود در این اشعار مبین کدامیک از افراد واقعی و تاریخی معاصر شکسپیر هستند؟ پاسخهای متعددی به این قبیل سؤالها دادهاند؛ اما واقعیت این است که هیچیک از این پاسخها از حد حدس و گمانهزنی فراتر نرفته است و تنها نکتهای که همه در مورد آن اتفاق نظر دارند این است که غزلوارهها، شخصیترین اثر باقیمانده از شکسپیر است که ما را مستقیما با روحیه و شخصیت واقعی شکسپیر آشنا میسازد.
شکسپیر در این اشعار با جسارت بسیار و البته با زبانی نمادین، به جای تثلیث مسیحی پدر و پسر و روحالقدوس، مثلث قدیمتر زیبایی و عشق و حقیقت را در قالب سه شخصیت جوان زیبا و زن سیاه و شاعر ترسیم میکند و عجبا که همین مثلث قدیمتر را نیز که تحت تأثیر مکتب نوافلاطونیان در عهد رنسانس رونق و تولدی دوباره یافته بود، به اشکال گوناگون مورد طعن و تمسخر قرار میدهد! هر یک از سه شخصیت اصلی غزلوارهها مبین یکی از اضلاع مثلثی استعلایی هستند که در مآخذ و زمانهای گوناگون به اشکال دیگری چون احساس و آرزو و اندیشه، یا هنر و مذهب و علم، یا زیباییشناسی و اخلاق و منطق ظاهر شدهاند. شکسپیر غزلوارهها را همچون کتاب عهدی نوین، برای مردمی نگاشته است که بخت و اقبال خود را نه دیگر در عهدین قدیم یا در ستارههای بالای سرشان، بلکه بر روی زمین سرد و تاریک زیر پایشان جستجو میکنند، مردمی که زیبایی را میپرستند و عشق را میآفرینند تا در پرتو آن، تنهایی خود و نیز تاریکی و سردی ناگزیر جهان را فراموش یا قابل تحمل سازند. این کتاب بهترین مدخل برای آشنایی با عالیترین جلوههای اندیشه و ادبیات عهد رنسانس در انگلستان است.
امید طبیبزاده در ابتدای کتاب در مقدمۀ خود پس از توضیح بسیار مختصری دربارۀ تفاوتهای غزل فارسی و غزلوارههای شکسپیری، مختصری دربارۀ محتوا و ساختار کلی غزلوارهها سخن گفته است؛ بعد به ترسیم فضای فکری و تاریخی روزگار شکسپیر و شرح احوال و آثار او پرداخته و آنگاه با توصیف ویژگیهای غزلوارهها و غزلوارهسرایی در کل و غزلوارههای شکسپیر به طور خاص، اطلاعاتی را برای درک هر چه بیشتر و بهتر این اشعار در اختیار خواننده قرار داده است. بخشهای پایانی این مقدمه به معرفی نسخههای مورد استفادۀ مترجم، منابع وی در شرح و تفسیر اشعار، ترجمههای پیشین اثر، علت ترجمه و نیز نحوۀ ترجمه اختصاص دارد.
پربازدید ها بیشتر ...
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
منابع مشابه بیشتر ...
جلال آل احمد و معاصرانش: چهار مقاله
امید طبیبزادهاین کتاب دربرگیرندۀ چهار مقاله است درباره مناسبات جلال آلاحمد با چهار تن از روشنفکران برجستهٔ همع
وزن شعر عروضی فارسی: تحلیل و طبقهبندی بر اساس تقطیع اتانینی و نظریۀ واجشناسی نوایی
امید طبیبزادهمطالعات مربوط به وزن شعر عروضی فارسی را میتوان به چهار بخش قواعد تقطیع، شیوۀ تقطیع، توصیف نظری و طب
دیگر آثار نویسنده
ونوس و آدونیس و تجاوز به لوکرس
ویلیام شکسپیرشناخت دقیق افکار و طرز شکسپیر بدون مطالعه و بررسی اشعار غیرنمایشی وی امکانپذیر نیست؛ زیرا اولاً او
داستان غمانگیز اتلّو مغربی در وندیک
ویلیام شکسپیرناصرالملک در سال 1306 شمسی در تهران جهان را بدرود گفت و پنج سال بعد از وفاتش، پاپازیان هنرپیشۀ روسی