۲۰۴۲
۶۱۹
هنر و سبک‌های عربی

هنر و سبک‌های عربی

پدیدآور: شوقی ضیف ناشر: دانشگاه فردوسی مشهدتاریخ چاپ: ۱۳۹۶مترجم: مرضیه آباد، روح‌الله مهدیان طرقبه مکان چاپ: مشهدتیراژ: ۵۰۰شابک: 9ـ344ـ386ـ964ـ978تعداد صفحات: ۳۳۶

خلاصه

این کتاب ترجمۀ «الفن و مذاهبه في النثر العربی» تألیف شوقی ضیف نویسنده مصری در گذشته به سال 2005م است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

این کتاب ترجمۀ «الفن و مذاهبه في النثر العربی» تألیف شوقی ضیف نویسنده مصری در گذشته به سال 2005م است. او این کتاب را در ادامه کتاب خود: «الفن و مذاهبه في الشعر العربی» که در آن به نقد و بررسی سبک‌های هنر و صنعت در شعر عربی می‌پردازد، به رشته تحریر در آورده است. نویسنده در بررسی هنر و صنعت در نثر عربی همان شیوۀ کتاب شعر را اتخاذ کرده و سه سبک صنعت و تصنیع و تصنع برای نثر عربی، اثبات کرده و کوشیده است تصویری روشن از سیر تطور صنعت و هنر در نثر عربی از آغاز تا اوایل قرون جدید ارائه دهد و با ذکر نمونه‌های مختلف به نقد و تحلیل آن پرداخته است.

صنعت نثر از دورۀ جاهلی به صورت هنری آغاز شد، اما به دلیل زندگی سادۀ عرب‌ها، در آن پیچیدگی و آراستگی چندانی به وجود نیامد، و بر دشوارسازی بیان و تزیین عبارت تکیه نداشت. برای توصیف سیمای نثر در این دوره، از متون شعر جاهلی کمک گرفته شده، چرا که شعر جاهلی صحیح‌تر و قابل اعتمادتر از خطبه‌ها و سجع کاهنان منسوب به این عصر است. در این متون شعری، تصویری کامل از طبیعت نثر جاهلی و میزان تزیین و آراستگی که نویسندگان در آن اعمال می‌کردند به دست آمده است.

مدت زمانی می‌گذرد، تا اینکه اسلام، صفحه‌ای درخشان در تاریخ عرب می‌گشاید و آنان را از تاریکی‌ها به سوی نور و از دایرۀ جوامع قبیله‌ای به دایرۀ ملت‌های متمدن منتقل می‌کند. اما به نظر می‌رسد که نثر در طول عصر اسلامی از نظر بافت و ساختار به همان شکل دورۀ جاهلی باقی می‌ماند؛ هر چند در موضوعات و معانی آن تنوع بیشتری دیده می‌شود. خطابه گسترش قابل توجهی می‌یابد و در کنار آن، نوع جدیدی از نثر پدید می‌آید که عرب‌ها پیش از این نمی‌شناختند و این همان نگارش هنری، یا آن چیزی است که بعضی از پژوهشگران آن را نثر نامیده‌اند. نویسنده پیدایش این نوع نثر را به دقت بررسی کرده است و ثابت نموده که پیدایش آن تحت تأثیر عناصر برخاسته از نژادهای بیگانه نبوده، بلکه تنها به وسیله خود عرب‌ها و در سایه نظام سیاسی جدید آنان رشد و نمود یافته است. این بدان معنا نیست که نویسنده منکر تأثیرگذاری عناصر بیگانه در این نوع از نثر شود؛ بلکه معتقد است که عناصر بیگانه در طی زمان در آن مشارکت داشته‌اند؛ اما این مشارکت به رشد و تکامل نثر فنی مربوط می‌شود و نه به اصل وجود پیدایش آن. این نوع، در طول دورۀ اسلامی تکامل یافت، تا اینکه به عبدالحمید کاتب رسید و او شکل نهایی آن را ارائه کرد. این شکل، در قالب شیوۀ قدیم می‌گنجد؛ یعنی روش صنعت و صنعت‌پردازان و نویسنده نتیجه گرفته که عبدالحمید با فرهنگ ایرانی به طور مستقیم ارتباط داشته، اما فرهنگ یونانی را از استادش «سالم» که فرهنگ یونانی را به خوبی می‌شناخت، فرا گرفته است.

با گذشت زمان، به عصر عباسی می‌رسیم و با ابن مقفع، سهل بن هارون، جاحظ و امثال آنان روبرو می‌شویم که به نوشتن آثار طولانی، و به عبارت دیگر به نوشتن رسایل و کتاب‌های ادبی اهتمام داشتند. این گروه، همان چارچوب نثر را که از عبدالحمید کاتب گرفته بودند، حفظ کردند و روش جدیدی را پدید نیاودند؛ بلکه در چارچوب سبک قدیمی «صنعت» باقی ماندند؛ هر چند میان فرهنگ آنان و فرهنگ صاحبان این سبک در دوره‌های گذشته تفاوت فراوان وجود داشت. در این زمینه، جایگاه ابن مقفع و هماهنگی‌ای را که توانسته بود میان زبان عربی و گنجینه‌های ادبی بیگانه ـ که به عربی ترجمه کرده بود ـ برقرار کند، چراکه او توانست ویژگی‌ها و اسلوب محکم و متین عربی را حفظ کند. اما نویسنده در مورد جاحظ و معرفی هنر او توجهی ویژه‌ای کرده است و «رساله التربیه و التدویر» او را به تفصیل بررسی کرده و علت تکرار بیش از اندازه در آثار او را این دانسته که وی بسیاری از کتاب‌هایش را املا می‌کرده است، از جمله «البیان و التبیین»، «البخلاء» و «رساله التربیع و التدویر»، و به همین دلیل بیشتر آثار او از نظر تکرار، استطراد و ناهنجاری‌های ساختاری مربوط به آن، ویژگی‌های کتاب‌های املا و محاضره را داراست.

اما هنگامی که نویسنده این گروه از صاحبان آثار بلند را در عصر عباسی رها کرده و به صاحبان نوشته‌های رسمی کوتاه، یا به عبارت دیگر اصحاب دیوان‌ها و نوشته‌های دیوانی پرداخته است؛ نتیجه این بوده که این گروه دوم تلاش می‌کنند سبک جدیدی را پدید آورند که همان سبک تصنیع است. این سبک، به طور دقیق، نمایانگر تمدن عباسی و آراستگی و تزیین رایج در آن بود. مقدمات این سبک، گاه و بیگاه در دیوان‌های عباسی خودنمایی می‌کرد، تا اینکه در آغاز قرن چهارم هجری، سجع در دیوان‌های خلیفه مقتدر فراگیر شد. طولی نکشید که ابن عمید، وزیر آل بویه این سجع را از نظر تزیین با زیباترین آرایه‌های بدیعی شناخته شده، همچون جناس، طباق و تصویرسازی، به جایگاهی که انتظار می‌رفت رساند. به نظر می‌رسد تکامل این سبک به وسیله ابن عمید به این دلیل است که او هنر تصویرگری و علم مکانیک را به خوبی می‌دانست و در آثار نثری خود ترفندهایی را به کار می‌بست که به او اجازه می‌داد تا آنجا که ممکن است، از زیورهای سجع و بدیع استفاده کند. نویسنده سپس به پیروان این سبک از جمله صاحب بن عباد، ابواسحاق صابی، خوارزمی و بدیع الزمان پرداخته است و مشاهده کرده که بذرهای پنهان سبکی  جدید نزد دو نویسندۀ اخیر در حال پیدایش است، و به طور کامل‌تر و آشکارتر نزد قابوس بن وشمگیر عیان شده است. مدت زمانی گذشته تا این سبک، صورت نهایی خود را نزد ابوالعلاء یافت. مقصود سبک «تصنع» است که بر پایه دشوارسازی روش‌های ادای معانی و پیچیدن آن در انواع معماها استوار است. انسان احساس می‌کند که در این سبک، پیچیدگی به خودی خود و به تنهایی هدف است! پس از ابوالعلاء، به آثار حریری و حصکفی پرداخته شده و پیچیدگی را که این دو نویسنده در ابزارها و وسایل آفرینش هنری خود به کار بسته‌اند، توضیح داده شده است.

سپس در خلال قرون وسطی و بلکه با سپری شدن چند دوره زمانی هیچ سبک جدیدی در نگارش نثر عربی و ساختار آن پدید نیامد؛ همه ادیبان از همین سبک پیروی می‌کردند و در چارچوب آن متوقف و سرگردان شده بودند، تا اینکه عصر جدید فرا رسید.

اینها سبک‌ها یا مراحلی است که هنر نثر عربی پشت سر گذارد. ابتدا با مرحله «صنعت» آغاز شد، سپس به مرحله «تصنیع» منتقل گشت و طولی نکشید که به مرحله «تصنّع» رسید و در این مرحله دچار جمود و تحجر شد و نتوانست از آن رهایی یابد. همین نثر در اندلس و مصر نیز بررسی شده است و پیدایش، سیر تکامل، روش‌ها و معروف‌ترین استادان و مشاهیر آن در این دو سرزمین جستجو شده است. نویسنده پس از این بررسی و کنکاش دریافته که اندلس و مصر هیچ یک، سبکی جدید پدید نیاوردند تا بتوانیم آن را به دیگر سبک‌هایی که در مشرق زمین پدید آمد بیفزاییم. در واقع هر پژوهشگری احساس می‌کند که ریشه‌های سبک‌های مشرقی در آفرینش ادبی ـ شعر و نثر ـ در تاریخ ادبیات عرب، ثابت‌تر و استوارتر از آن است که هر یک از سرزمین‌های عربی بتواند تغییر و دگرگونی چشم‌گیری در آن پدید آورد. این بدان معنا نیست که مصر و اندلس در ادبیات خود، شخصیت ویژۀ خود را بروز نداده‌اند؛ البته که شخصیت خود را نشان داده‌اند، اما با توانی محدود و در چارچوب سبک‌های وضع شده در مشرق زمین و سرانجام در خاتمۀ کتاب، نهضت جدید نثر در مصر را به اختصار مورد بررسی قرار داده شده است.

فهرست مطالب کتاب:

سخن مترجمان

مقدمه چاپ نخست

باب نخست: سبک صنعت

فصل 1. صنعت در نثر جاهلی

فصل 2. صنعت در نثر اسلامی

فصل 3. صنعت در نثر دوره عباسی

باب دوم: سبک تصنیع و سبک تصنّع

فصل 1. تصنیع و دیوان‌ها

فصل 2. تصنیع و تصنّع

فصل 3. تصنع و پیچیدگی

باب سوم: سبک‌های هنری در اندلس و مصر

فصل 1. اندلس و سبک‌های هنری

فصل 2. مصر و سبک‌های هنری

خاتمه

نظر شما ۱ نظر

پربازدید ها بیشتر ...

نظریه و روش: تحلیل چارچوب

نظریه و روش: تحلیل چارچوب

زهرا اجاق

چارچوب‌بندی به عبارت ساده‌تر به فرایند ارتباطاتی قابل فهم ساختن گفته می‌شود که طی آن، برخی جنبه‌های

منابع مشابه بیشتر ...

این دفتر بی‌معنی: یادگارنمای فرهنگی از ایرج افشار

این دفتر بی‌معنی: یادگارنمای فرهنگی از ایرج افشار

به کوشش بهرام، کوشیار و آرش افشار

به جرئت باید گفت این کتاب یکی از بی‌نظیرترین خاطراتی است که حتماً پس از انتشار آن، برای هر کسی در هر

فرهاد دفتری و مطالعات اسماعیلیه

فرهاد دفتری و مطالعات اسماعیلیه

فریبا عباس‌پور

در این کتاب کوشیده شده است روش‌شناسی عام و خاص فرهاد دفتری در مطالعات اسماعیلیه بررسی و تحقیق شود. م