نگاهی به ادبیات معاصر ایران
خلاصه
این کتاب نگاهی گذرا به ادبیات معاصر ایران در دو بخش شعر و داستان است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
ادبیات معاصر ایران، از مشروطه (1285 ش.) تا روزگار ما، با جریانهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی دوران پیش از مشروطه پیوندی تنگاتنگ دارد و شناخت کامل آن مشروط به شناخت رخدادهای پیش از نهضت مشروطه است. رخدادهایی که روزگار فتحعلیشاه و ارتباط ایران با تمدن اروپایی تقویت یافت. در این زمان و به دنبال آمدوشد اروپاییان به دربار ایران، عباس میرزا، ولیعهد فتحعلیشاه، نخستین گروه از دانشجویان ایرانی را به اروپا فرستاد و در آموزش و ترویج علوم و فنون و صنایع جدید اقداماتی کرد که از جمله آنها تأسیس چاپخانه و انتشار روزنامه بود. اما آشنایی بیشتر مردم ایران با تمدن جدید، در دوره ناصرالدینشاه روی داد.
تأسیس مدرسۀ دارالفنون به همت میرزا تقیخان امیرکبیر، وزیر باکفایت و کاردان ناصرالدینشاه و دعوت از معلمان اروپایی برای تدریس در این مدرسه، انتشار روزنامههای مختلف و رواج ترجمه، بهتدریج روشنفکران ایرانی را متوجه تفاوت جامعه ایرانی با جوامع اروپایی کرد؛ در نتیجه برخی از روشنفکران اهل قلم مانند فتحعلی آخوندزاده، سیدجمالالدین اسدآبادی، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا عبدالرحیم طالبوف، زینالعابدین مراغهای و میرزا ملکمخان اندیشههای خود را با تألیف کتاب و نگارش مقاله در روزنامههای داخلی و خارجی منتشر کردند و زمینه را برای رواج تفکر جدید فراهم آوردند. در شعر نیز با آغاز زمزمههای آزادیخواهی و مشروطهطلبی، انتقادها و اعتراضها شدت یافت. روشنفکران با تنظیم بیانیهای، بر ادبیات کلاسیک مدحی و درباری تاختند. قیامهای مردمی در شهرهای مختلف آغاز و تقاضای «تأسیس عدالتخانه» و « مجلس شورای ملی» و «حکومت مشروطه» شعاری همگانی شد.
سرانجام پس از درگیریهای بسیار، تلاش آزادیخواهان به مشروطه انجامید و مظفرالدین شاه در سال 1284ش. فرمان مشروطه را صادر کرد؛ دورهای که با نام «مشروطه» مشهور شد و تا سال 1304 ش. ـ که آغاز سلطنت رضاشاه پهلوی است ـ ادامه یافت.
با آغاز دوران مشروطه که نویسندگان و شاعران شاهد آزادی بیان و قلم بودند، زبان ادبی متحول و دگرگون شد و روش نوشتن و سرودن تغییریافت. نگارش نثر، ساده و بیپیرایه شد و انواع جدید ادبی مانند ادبیات داستانی، نمایشنامه و مقالهنویسی و تحقیقات ادبی و علمی و تاریخی با شیوهها و اندیشههای نو در دستور کار نویسندگان قرار گرفت؛ زبان نویسندگی به زبان محاوره نزدیک شد و به جای انشای دشوار و مسجع قدیم، سادهنویسی رواج یافت. شعر هم از قیدوبند دربار و مضامین مدحی رها و زبان شعر به زبان مردم عادی نزدیک شد و مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی موضوع اصلی آن گردید. البته تحول مضامین شعری در برانگیختن روحیه مردم و تهییج آنها برای پیشرفت جنبش مشروطه سهم بسیار داشت. وطندوستی، آزادی، قانون، عدالتخواهی، برابری حقوق زن و مرد، آزادی زنان، مبارزه با خرافات، بیزاری از استبداد و جبههگیری ضدمذهبی از مضامین غالب در شعر این دوره است. کمکم واژگان اروپایی نیز به شعر راه یافت و بهرهگیری از صنایع ادبی از رونق افتاد.
در ادبیات مشروطه، تلاش و تکاپوی ملت برای رسیدن به حکومت قانون و از بین بردن استبداد مشهود است. آزادی به مفهوم اروپایی آن، از دیگر دستاوردهای ادبیات ایران در دوره مشروطه به شمار میرود.
ادب معاصر را که به صورت رسمیتر با مجموعهداستان «یکی بود و یکی نبود» از جمالزاده و شعر «ققنوس» نیمایوشیج آغاز میشود به چند دوره تقسیم میکنند:
1. دورۀ نخست (1300 تا 1320)، کمابیش به دوره «رضاشاهی» معروف است؛ دورهای که در آن دانشگاه تهران تأسیس شد (1313) و پژوهشهای ادبی، تاریخی و تصحیح متون، رونق بسیاری یافت. با وجود تولد شعر «ققنوس» از نیمایوشیج و داستان «یکی بود یکی نبود» جمالزاده، همچنان شعر و ادب کلاسیک پرقدرت میتاخت و ملکالشعرای بهار، پروین اعتصامی، میرزاده عشقی، ایرج میرزا و تنی چند از شاعران دیگر بدان رونق میبخشیدند. حرکت داستاننویسی کمی سریعتر رخ داد. نخستین داستانهای مدرن جمالزاده در سال 1300 نوشته شد و پس از او نویسندگان بزرگی مانند هدایت و بزرگ علوی به داستاننویسی مدرن پرداختند.
2. دورۀ دوم (1320 تا 1332)، دوره نخست پادشاهی محمدرضا پهلوی که با آشوبهای بزرگی چون جنگ جهانی اول و دوم همراه بود. شعر و داستان در این دوره به سوی مسائل سیاسی، اجتماعی و انتقادی گرایش داشت و شاعرانی مانند احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث شعر نیمایی را ادامه دادند و در ادبیات داستانی افرادی مانند صادق چوبک، ابراهیم گلستان و جلال آل احمد با گرایش به ادبیات روسی، انگلیسی و آمریکایی داستان نوشتند.
3. دورۀ سوم (1332 تا 1340)، دورۀ استبداد دوم؛ دورهای که با دستگیری، توقیف، سانسور و اعدام بسیاری از روشنفکران همراه بود. ادبیات این دوره، به سمبولیسم و تمثیلگرایی گرایش یافت. این دوره را دورۀ «تثبیت شعر نو» نیز نامیدهاند. گرایش عمدۀ شعر این دوره به شعر عاشقانه و عاطفی است. رواج چهارپارههای پیوسته در این دوره به اوج خود رسید. بسیاری از شاعران شاهکارهای خود را در این دوره آفریدند؛ از جمله احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، نادر نادرپور، سهراب سپهری، نصرت رحمانی و ... .
در داستاننویسی نیز دو گرایش رواج یافت: یکی داستانهای مبتذل و روزمره و دیگری داستاننویسی هنرمندانه که با رمز و تمثیل درآمیخته بود. از مشهورترین نویسندگان این دوره تقی مدرسی، بهرام صادقی و آل احمد هستند.
4. دورۀ چهارم (1340 تا 1357)، «دورۀ رشد و شکوفایی ادبیات» است. همۀ شاخههای ادبیات در این دوره بهخوبی رشد کردند؛ از شعر کلاسیک و نو ـ در بسیاری از شاخهها ـ و در داستان و نثر علمی و روزنامهای. از جمله شاعران برجستۀ سنتگرای این دوره: هوشنگ ابتهاج، مهدی حمیدی، شهریار، فریدون توللی و ... بودند. شاعران نوپرداز این دوره با ساخت مکتبهای گوناگون شعری مانند: موج نو، شعر حجم، شعر سپید و شعر سورئال چشماندازهای جریانهای تازهای را در شعر فارسی ایجاد کردند. در این دوره شعر و ترانۀ چریکی و خلقی نیز سروده شد. خسرو گلسرخی از نامداران این شیوه است.
در این دوره غلامحسین ساعدی، سیمین دانشور، احمد محمود و .... نیز بهترین داستانهای خود را نوشتند. در این دوره نثر فصیح و شکوهمندی نیز پدیدار شد که نویسندگان آن بیشتر استادان دانشگاهی مانند ناتل خانلری، مجتبی مینوی، سعید نفیسی، غلامحسین یوسفی و زرینکوب بودند.
5. دورۀ پنجم (1357 تا 1370)، دوران «ادب ارزشی» است. تولید شعر در سالهای آغازین این دوره، کم و بیش شعارزده و سیاسی بود. شعر چریکی و خلقی نیز در آغاز این دوران همچنان به حیات خود ادامه میداد. در دورۀ جنگ تحمیلی نیز، تولیدات هنری و فرهنگی، بسیار اندک بود؛ اما شعر کلاسیک در این سالها به مضامین و محتوای جدیدی دست پیدا کرد در این دوره نوآوری در شعر نو بهتدریج کمرنگ شد و جای خود را به غزل، رباعی و مثنوی به شیوهای نو داد. از جمله شاعرانی که در این دوره توانستند به سبکی نو دست یابند؛ سیمین بهبهانی، قیصر امینپور، حسین منزوی و ... را میتوان نام برد. اما در این دوره شعر انقلاب بسیار پپیشرفت کرد و علی معلم دامغانی، مشفق کاشانی، فرشته ساری و ... از شاعران نامدار انقلاب هستند. از شاعران دفاع مقدس نیز میتوان به علی موسوی گرمارودی، مهرداد اوستا، ساعد باقری، نصرالله مردانی و ... اشاره کرد. برخی از این شاعران همزمان با موضوع دفاع مقدس یا پس و پیش از آن، شعرهایی در موضوعات دیگر از جمله عاشقانه و مسائل اجتماعی سرودهاند. بعضی از شاعران نیز همچنان نوپردازی در شعر را پی گرفتند که از آن جمله میتوان احمد شاملو و محمد شمس لنگرودی را نام برد و برخی هم به آفرینش سبکهای نو پرداختند مانند احمدرضا احمدی و برخی حتی قالبهای نوتری ارائه کردند مانند: سیدعلی صالحی و علی باباچاهی.
داستاننویسی نیز در این دوره رنگوبوی اجتماعی ـ سیاسی داشت. در سالهای پیش از جنگ، رماننویسی روند دورۀ پیش از انقلاب اسلامی را ادامه میداد، اما در دورۀ جنگ تحمیلی، داستان و رمانهای کوتاه با مضامین شهادت، جنگ، جبهه، مذهب و اعتقادات دینی شکل گرفت. از داستاننویسان این دوره میتوان به منیرو روانیپور، غزاله علیزاده، علی موذنی، سیدمهدی شجاعی و .... اشاره کرد.
6. دورۀ ششم (1370 تا 1380) دورۀ «تجربههای گذرا» یا دورۀ «تکثّر» یا دورۀ «پست مدرنیسم» است؛ هر چند به ظاهر ادبیات دهۀ هفتاد ایران، دنبالهرو ادبیات دهۀ پنجاه و شصت به شمار میآید، اما در واقع دگرگونیهای عمیقی در فرم و محتوا یافته است. این دهه همراه است با ترجمه تئوریهای فلسفی و فرهنگی کشورهای به ویژه اروپایی و امریکای لاتین و تکثّر در نگاهها، برداشتها و تفسیرها از متون ترجمه شده. شاید بتوان آغازکنندۀ این جریان ادبی را رضا براهنی با کتاب «خطاب به پروانهها» و «چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟» دانست. کاری که این اثر و ترجمههای ادبی و فلسفی در دهه هفتاد انجام داد، سبب شد جریانی چندصدایی در ادبیات ایجاد شود. مدرنیته هم در این دوره به یک خودانتقادی ریشهای دست زد. ترجمه آثار رولان بارت، به تئوری «مرگ مؤلف» انجامید و ادبیات پستمدرن را با بلوغی زودرس شکل داد؛ اندیشههای فلسفی لاکان، دولوز، لیوتار و دریدا به ادبیات راه یافت و چندصدایی، چندمعنایی، زبانپریشی، ساختشکنی و نوشتار زنانه در ادبیات این دوره تجربه شدند و گاه به افراط رسیدند و مخاطب عام خود را از دست دادند. شعر آزاد (همۀ شاخههای نو) دهۀ هفتاد، اگر چه دنبالهرو دهۀ پیش از خود است، ویژگیهای خاص خود را نیز دارد. اندیشه غالب بر شعر این دوره یأس و نومیدی، معناستیزی و معناگریزی است. از دیگر ویژگیهای شعر این دوره میتوان به رهاشدن از قیدوبند زبان ادبی و گرایش به زبان شفاف و صمیمی گفتار، جزئینگری و نفی روایتهای کلان و آرمانهای بزرگ، نزدیکشدن زبان شعر به نثر، اطناب، پناهبردن به اندیشه فلسفی و شعر ترجمه، تکرار محتوای شعر خود یا دیگران، آشناییزدایی دستوری برای دیریاب کردن پیام شعر و تعلق در معنا، تکثّرگرایی در موضوع و محتوا، تقدسزدایی، فراملّی یا جهانی بودن شعر، حضور تکنولوژی مربوط به آن و توجه به مشکلات و بحرانهای جهان معاصر اشاره کرد. از وجوه غالب شعر این دوره، شکلگرفتن جریانهای شعر و مکتبهای نوپای ادبی است ازجمله: شعر گفتار، شعر حرکت و شعر دیداری، که اغلب تقلید و ترجمه از پارهای از شعرهای اروپایی است.
داستاننویسی این دهه نیز متأثر از ترجمه بود. به دلایل متعدد این دهه به شکافی میان داستاننویسی دهۀ شصت و هشتاد تبدیل شد. داستاننویسی سالهای آغازین این دهه با آثار داستاننویسان دهههای پیش اغاز شد: سال بلوا (1371) از عباس معروفی؛ گورستان غریبان (1372) از ابراهیم یونسی؛ فرار فروهر (1373)؛ و برخی از داستانهای منیرو روانیپور و سپیده شاملو آثار مطرح این دهه به شمار میروند.
7. دورۀ هفتم (1380 تا 1390)، دورۀ «بسترسازی ادب دهۀ هفتاد» است. در این دوره، شعر و داستان در بستری آرامتر از دهۀ هفتاد راه خود را پیش گرفت؛ تئوریها و مفاهیمی که در دهۀ هفتاد ارائه شده بود در این دهه درونیتر و عمیقتر و به مخاطبعام نزدیکتر شد. شعر این دوره ـ که به «موج چهارم» یا «جریان چهارم» هم معروف است ـ ویژگیهایی دارد. بعضی از آن ویژگیها عبارتند از این که زبان شعر سادهتر و توجه به فرم کمتر میشود؛ فضای مجازی به آشتی مخاطب با اثر کمک نموده و نشر الکترونیک شعرها، نسل جدیدی از شاعران را تربیت میکند. شاعران این دوره اغلب به تجربههای شعری دروههای پیش توجه داشته و با شکل تعدیل شدۀ این تجربهها به خلق اثر پرداختهاند.
فضای داستان دهۀ هشتاد نیز همانند فضای شعر، مرحلۀ جدیدی را تجربه کرد. شبکههای مجازی به توسعه و رشد داستاننویسی کمک کردند. همین فضا سبب شد داستاننویسان فارسیزبان سراسر جهان در فضای مجازی گرد هم آیند و روند خوانش و نقد آثار رشد کند. ترجمههای شتابزدۀ دهۀ هفتاد از آثار برجستۀ خارجی در این دوره نقد و بررسی شد، داستانهای کوتاه با زبان ساده رواج و رونق یافت و برخی داستاننویسان به میراث ادب گذشتۀ ایران روی آوردند.
این کتاب نگاهی گذرا به ادبیات معاصر ایران در دو بخش شعر و داستان است. به دلیل گستردگی و تنوع موضوعات ادب معاصر و محدودیتهای این کتاب، بررسی همۀ جریانهای ادبی، انواع و اقسام ادبیات معاصر، معرفی و بررسی آثار همۀ شاعران و داستاننویسان و ارائۀ نمونههای بیشتر برای شعر و داستان و نقد و تحلیل آثار شاعران و نویسندگان امکانپذیر نبوده است؛ اما برای آشنایی کلیتر و جامعتر خواننده افزون بر اطلاعاتی که به مناسبت در جایجای کتاب آمده است، با درج سه موضوع با عنوان مقدمه (کلیاتی دربارۀ ادبیات معاصر ایران) و دربارۀ شعر معاصر در ابتدای بخش اول و دربارۀ داستان معاصر در ابتدای بخش دوم، کوشش شده تا بخشی از این کاستی جبران شود. در پایان هر دو بخش فهرستی از منابع برای مطالعۀ بیشتر تهیه و افزوده شده است.
فهرست مطالب کتاب:
عنوان
مقدمه: کلیاتی درباره ادبیات معاصر
فصل 1. شعر معاصر ایران
درباره شعر معاصر
1. شاعران سنتگرای معاصر
2. نوگرایان
3. شعر دورۀ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
کتابشناسی برای آشنایی و مطالعه بیشتر در حوزه شعر
فصل 2. داستاننویسی معاصر
1. نویسندگان پیشگام (نسل اول)
2. نویسندگان نسل دوم
3. نویسندگان نسل سوم
4. نویسندگان نسل چهارم
5. ادبیات اقلیتی یا روستایی
6. مروری بر داستاننویسی
7. داستاننویسی دهۀ هفتادوهشت
کتابشناسی برای آشنایی و مطالعه بیشتر در حوزه داستان معاصر
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
ایران در آینۀ شعر روس
میخاییل سینلنیکوفاین کتاب برگرفته از کتاب «ایران و درونمایههای ایرانی در شعر شاعران روس» اثر میخاییل سینلنیکوف شاعر
منابع مشابه بیشتر ...
علی باباچاهی: گفتگو، یادداشت، نقد، نظر و ...
به کوشش عبدالله سلیمانیعلی باباچاهی که معمولاً با هر مجموعۀ شعرش، مؤخرهای نیز همراه میکند، به عنوان جنجالیترین شاعر معا
نامی بر پیشانی آسمان: نگاهی به جنبههای مختلف شعر و هنر فروغ فرخزاد
گروهی از نویسندگان به کوشش دامنیک پرویز بروکشا، نسرین رحیمیهجستجو برای خوانشهای پیچیدهتر شعر و سینمای فرخزاد، ساختار اصلی مجموعه مقالات این کتاب است که ریشۀ آ
دیگر آثار نویسنده
درسگفتارهای نقد ادبی
عبدالحسین زرینکوب با مقدمه و حواشی احمد خاتمیآنچه در این کتاب فراهم آمده است مجموعهای است از تاریخ نقد، سنت نقد ادبی در ایران، درسگفتارهای نقد