رکابزنان در پی شمس (از تبریز تا قونیه و از قونیه تا دمشق)
خلاصه
نویسنده در این کتاب کل سعی خود را بر این معطوف کرده است که خواننده را گرفته و بر ترک دوچرخه خود نشانده و با خود به سفر ببرد. سفری در پی شمس به دیار مولانا.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
مسلما سفر آدمی را از رکود و توقف فکر و نظر و عادت و واماندگی درونی و انسدادهای گوناگون یک محیط بسته و محدود، به تنوع و تطور شگفت و وسعت نظر و تعمق در اندیشه و رهجویی به عوالم گوناگون و رهایی از جمود و تعصب، توفیق بخشیده و در جهت تعالی و بلوغ، رهنمون میگردد؛ خصوصاً سفری که اساساً با فرهنگ و روش و آیین انبساط تحقق یابد.
نویسنده در این کتاب کل سعی خود را بر این معطوف کرده است که خواننده را گرفته و بر ترک دوچرخه خود نشانده و با خود به سفر ببرد. سفری در پی شمس به دیار مولانا. این کتاب، سفرنامهای به شیوه معمول و متداول نیست و نویسنده در آن با دوچرخه خود به کوچههای خسته تاریخ نیز سری زده و در آن شمس و مولانا را جستجو کرده است. سعی نویسنده بر این بوده که بتواند با استفاده از دیگر سفرنامهها (علیالخصوص سفرنامههای ابنبطوطه، ابن جبیر و ناصرخسرو) و منابع دیگر تاریخی (بیشتر نزدیک به دوره تاریخی مولانا و شمس) تصویری نیز از گذشته اماکن بازدید شده را به خواننده بدهد.
در این کتاب خط سیر اصلی بر روی گزارشهای روزانه سفر است و در بین این گزارشها نیز به فراخور حالات و اماکن، از متون تاریخی و عرفانی (علیالخصوص متون عرفانی مربوط به شمس و مولانا) به صورت تحقیقی مطالبی آماده شده تا اطلاعاتی هر چند اندک به خواننده ارائه دهد. این مطالب به گونهای در بین گزارش سفر گنجانده شده که در صورتی که خواننده آن را باب میل خود ندانست، بدون آنکه به داستان اصلی سفر آسیبی برسد از آن بگذرد و ادامه کتاب را مطالعه کند.
بر این کتاب دکتر توفیق هـ. سبحانی مقدمهای نوشته است که در بخشی از این مقدمه میخوانیم: «نویسنده کتاب سیاحی دقیق است. بر سر راه قونیه به «گؤل باشی» گردشگاهی با استخری زیبا که تقریباً شبیه «شاه گرلی» = «ایل گؤلی» تبریز است، میرسد. کسی که هدفش یارت مولاناست از معاصران مولانا هم غفلت نمیکند. از حاجی بکتاش خراسانی نام میبرد. مشرب او با آرای مولانا فرق دارد. از مناقب العارفین افلاکی حکایتی نقل میکند و غزلی از مولانا که افلاکی نقل کرده است که درباره سؤالی است که حاجی بکتاش به وسیله یکی از مریدان از مولانا میپرسد و غزل جواب آن پرسش است.
مؤلف در لابهلای سطور از آرایه «التفات» بهره میگیرد. از شاخی به شاخ دیگر پرواز میکند. در ماکو خستگی مفرط او را از پا درآورده است. محیط ناآشناست و او تنها. از قصهای از فیه مافیه بهره میگیرد، دوچرخه را به درختی میبندد و چنان به خواب عمیق فرو میرود که تا صبح از دنیا بیخبر میماند. در واقع توکل میکند و خود را همچون آن دختر صاحب جمال سمرقندی به خدا میسپارد.... از ویژگیهای این کتاب نقل اشعاری نغز از مولانا و دیگر گویندگان است حتی بعضی شعرها شأن نزول هم دارد. در صفحه 71 این کتاب غزل 3062 مولانا را میخوانید که در پاسخ سؤال فرستاده حاجی بکتاش خراسانی به مولاناست که به هنگام ورود فرستاده نزد مولانا فیالبداهه از زبان مولانا بیرون آمده است و بسیار زیباست:
اگر تو یار نداری، چرا طلب نکنی؟! وگر به یار رسیدی چرا طرب نکنی؟!
مؤلف به شهر خود تبریز خیلی پرداخته است و مقدار قابل توجهای از ابیاتی که کلمه تبریز در آنها به کار رفته است را ردیف کرده است. مثنوی بسیار زیبای زندهیاد شهریار که به یاری خواستن همت مولانا و شمس و لطف خداوند آن را چند ساعت پیش از همایش سروده است که مفصل و در 123 بیت و بسیار زیبا است نقل کرده است.
فهرست مطالب کتاب:
یادداشت دکتر محمدعلی موحد
مقدمه دکتر توفیق هـ.سبحانی
مقدمه دکتر سیدحبیب نبوی
پیشگفتار
الف) پیش از سفر
ب) در مسیر قونیه
ج) در مسیر دمشق
د) در مسیر تبریز
هـ) سخن آخر
اختصارات و نشانها
فهرستها
تصاویر و نقشۀ سفر
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
منابع مشابه بیشتر ...
آثار بزرگان (جُنگ عمادزاده)
حسین عمادزادۀ اصفهانیپس از «دایرةالمعارف رجال اسلام»، کتاب «جُنگ عمادزاده» از مهمترین و پربرگوبارترین آثار عمادزاده است
مرقعات صاحبدل: مقالاتی که در روزنامۀ پند در سال 1324 منتشر شده به ضمیمه مقدمه و ملحقات
منوچهر بزرگمهراز بزرگمهر در سالهای جوانی و قبل از آنکه به ترجمه و تألیف کتب فلسفی روی آورد، چند کتاب دیگر نیز به
نظری یافت نشد.