۱۲۸۹
۴۴۱
کتاب‌شناسی انتقادی جامعه‌شناسی تشیع

کتاب‌شناسی انتقادی جامعه‌شناسی تشیع

پدیدآور: سارا شریعتی و دیگران ناشر: نگاه معاصرتاریخ چاپ: ۱۳۹۶مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۱۰۰شابک: 4ـ55ـ7763ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۷۲۶

خلاصه

در این کتاب 97 اثر منتشرشده از زمان ورود صنعت چاپ به ایران تاکنون که با رویکرد اجتماعی به بررسی تشیع پرداخته‌اند، مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است و مسائل اساسی برآمده از کتاب‌شناسی آن حوزه خاص بیان شده است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

در این کتاب 97 اثر منتشرشده از زمان ورود صنعت چاپ به ایران تاکنون که با رویکرد اجتماعی به بررسی تشیع پرداخته‌اند، مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است و مسائل اساسی برآمده از کتاب‌شناسی آن حوزه خاص بیان شده است.

دفاع از رویکرد اجتماعی به پدیده‌های دینی و تأکید بر ضرورت مطالعات جامعه‌شناختی تشیع، اغلب در برابر این پرسش قرارمان می‌دهد که «پس چه بخوانیم؟»چه آثاری با رویکرد اجتماعی به تشیع پرداخته‌اند؟ چه وجوهی از تشیع موضوع تحقیقات اجتماعی قرار گرفته‌اند؟ تشخیص این ضرورت و پاسخ به این سؤال‌ گروهی را بر آن داشته تا یک کتاب‌شناسی تا حد امکان جامع از تحقیقات جامعه‌شناختی تشیع در ایران، از نخستین آثار منتشر شده تا سال 1392 که این پروژه به پایان رسید، تحت عنوان «کتاب‌شناسی انتقادی جامعه‌شناسی تشیع» ارائه دهند. این اثر یک کتاب‌شناسی است و در میان انواع کتاب‌شناسی‌ها (موضوعی یا تحلیلی، عمومی یا گزینشی، توصیفی یا انتقادی ....)، به دسته کتاب‌شناسی‌های انتقادی تعلق می‌گیرد؛ به این معنا که پس از توصیف و تحلیل هر اثر، سنجش و داوری درباره آن نیز در نظر گرفته شده است. اتخاذ رویکرد انتقادی اما به معنای رعایت نکردن الزام خنثی‌بودن ارزشی در مراحل نخست معرفی و توصیف اثر نیست. از اتفاق، این الزام خنثی‌بودن ارزشی بود که به جامعه‌شناسی امکان داد تا به عنوان یک علم شناخته شود. از این‌رو بر تمایز میان پژوهش‌های علمی دین و پروژه اصلاح دینی تأکید شده است.

این تمایز به طور مشخص در سطح روش‌شناختی ضرورت می‌یابد تا در مطالعه علمی که بنیان و مقدمه هر اراده تغییری است، از هرگونه اعمال نظر و سوگیری پرهیز شود. اما رعایت الزام خنثی‌بودن ارزشی، به معنای دفاع از نوعی «علم برای علم»، «توصیف بدون تحلیل» و «خنثی بودن بدون جانب‌داری» نیست و اغلب آنچه که به تعبیر بولتانسکی به دانشجوی جامعه‌شناسی تدریس می‌شود، شکلی ساده‌سازانه از معرفت‌شناسی وبری است که خود را بر تفکیک میان امر واقع و امر ارزشی مبتنی می‌داند و هر نقدی را به نام جانب‌داری، ناممکن می‌سازد.

از نظر نویسندگان جامعه‌شناسی نه صرفاً در سنت انتقادی خود، بلکه علمی ضرورتاً و بنا به تعریف انتقادی است. اما هر نقدی در آغاز بر مطالعه و شناخت علمی مبتنی‌ست و پس از آن است که امکان طرح و پرداخت می‌یابد. سخت‌گیری ارزشی و پرهیز از جانب‌داری در مرحله شناخت و فهم پدیده، خصوصاً زمانی که موضوع مطالعه ما، نه دین دیگران که دین جامعه خود است، از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شود. با این حال متمایز ساختن پژوهش‌ علمی و کار اصلاحی، حتی در مرحله آغازین کار، گاه در عمل ناممکن است و خنثی بودن ارزشی را به چالشی برای هر تحقیق علمی بدل می‌کند.

در نگاهی به این کتاب‌شناسی، با همه کم و کاستی‌ها، می‌توان چند نکته را دریافت. نکته‌هایی که خود می‌توانند موضوع تحلیل و بحث مستقلی قرار گیرند: 1. آثار «جامعه‌شناسی تشیع» از نخستین‌ها به شمار می‌آیند، 2. به تشیع زیسته، روزمره و معمولی پرداخته نشده است، 3. غیبت روحانیون و روشنفکران در مطالعات اجتماعی تشیع.

با در نظر گرفتن پژوهش میدانی، ارجاع به نظریات و استفاده از روش‌‌های علمی، به عنوان معیار مطالعات اجتماعی، به این نتیجه رسیده شده که آثاری که با رویکرد اجتماعی به تشیع پرداخته‌اند، بسیار اندکند و آثاری که می‌توان تحت عنوان «جامعه‌شناسی تشیع» نام‌گذاری کرد، از نخستین‌ها به شمار می‌آیند و از این جهت، در این حوزه تحقیقاتی پیشگام قلمداد می‌شوند. نادر بودن آثار جامعه‌شناختی تشیع، گروه را بر آن داشت که حتی زمانی که تنها یکی از این معیارها به کار گرفته شده بود، آن به عنوان اثری اجتماعی در نظر گرفته شود. در نتیجه در گزینش این کتاب‌ها، معیار کیفیت، بدیع بودن اثر و تأثیرگذاری آن نبوده است، بلکه اتخاذ رویکرد اجتماعی جدا از کیفیت پژوهش در اولویت قرار داده شده است. به این ترتیب میان کل آثاری که مورد بررسی اولیه قرار داده شده‌اند (حدود دو میلیون)، 104 اثر به عنوان آثاری در حوزه مطالعات اجتماعی تشیع شناسایی، معرفی و تحلیل شده‌اند.

درمیان نُه حوزه مطالعاتی‌ای که این آثار بدان پرداخته‌اند، تاریخ اجتماعی و روحانیت و مرجعیت، 58 درصد کل آثار را به خود اختصاص داده‌اند و با فاصله زیاد، بر دیگر حوزه‌های مطالعاتی غلبه دارند. با این وصف، اگر به تأسی از هانری دومه‌ری، میان امر زیسته و امر بازاندیشیده تمایز قائل شویم، می‌توان گفت اغلب مطالعات شیعی به امر بازاندیشیده اختصاص دارند و وجه خرد، زیسته و روزمره کمتر موضوع تحقیق قرار گرفته است. کمبود مطالعات اجتماعی در این حوزه از آن‌روست که امر زیسته و به تعبیر آلبرت پی‌یت، امر معمولی به جز در نادر مطالعات اجتماعی، هنوز به تحقیقات علمی ما راه پیدا نکرده است و گرایش غالب همچنان بر مطالعه نهادها، اصول عقاید و باورهایی است که تاریخ تشیع را می‌سازند.

مبنا قرار دادن تاریخ، که به تعبیر شریعتی «گنده‌بین» و «متفرعن» است و به سراغ مردمان عادی و زندگی‌های روزمره نمی‌رود و همچنین مطالعه تشیع صرفا از خلال اصول عقاید و نهادهای رسمی آن، باعث می‌شود که تصویری رسمی، یکدست و مشخص از تشیع ارائه شود، در حالی که تشیع زیسته، بنا به تعریف، متکثر، تناقض‌نما، مبهم و ترکیبی است.

در این کتاب‌شناسی غیب چهره‌های شناخته‌شده روشنفکری دینی و نهاد رسمی دین بارز است. بی‌شک تشیع موضوع آثار بسیاری از مراجع و طلاب حوزوی قرار گرفته است اما رویکردهای مسلط بر این آثار، اغلب فقهی، کلامی و در مواردی نیز فلسفی بوده است. از سوی دیگر در جریان اصلاح فکر و روشنفکری دینی نیز، در انواع روایت‌های آن، پیش و پس از انقلاب، که به مباحثی چون اسلام، دین و معنویت، بسیار پرداخته‌اند، تشیع از موضوعات محوری بحث نیست و جز به شکلی موردی و حاشیه‌ای، مورد مطالعه قرار نگرفته است.

در این مورد می‌توان علی شریعتی را که حدود ده درصد کل این کتاب‌شناسی را به خود اختصاص داده است، استثنای روشنفکری دینی دانست. توجه وی به تشیع به دوره چهارم زندگی وی مربوط می‌شود که با فعالیت‌هایش در حسینیه ارشاد پیوند خورده است. در این دوره، شریعتی از سویی تشیع را ـ با محوریت شخصیت امام علی ـ موضوع محوری مباحث خود قرار می‌دهد و از سوی دیگر در بحث از مهم‌ترین حوزه‌های اعتقادی تشیع، چون امامت و عدالت نیز، رویکردی اجتماعی را اتخاذ می‌کند و بر وجوه عینی، تاریخی و غیر اعتقادی تحلیل خود تأکید می‌ورزد. در میان کل آثاری که وی به تشیع اختصاص داده است، فقط نُه اثر به عنوان آثاری اجتماعی شناسایی شده‌اند و از بخش دیگری که مشخصا وجهی اعتقادی در آن مسلط بود، متمایز شده است.

میان روحانیون نیز می‌توان از مرتضی مطهری با چهار اثر، به عنوان نمونه‌ای یاد کرد که در پرونده‌هایی چون سازمان روحانیت و نسبت ایران و اسلام ... رویکردی نوآورانه و اجتماعی اتخاذ کرده و بیشترین نزدیکی را با رویکرد اجتماعی تشیع داراست.

تکیه بر مطالعه تشیع اما به معنای تأکیدی مذهبی و نوع جدید از «شیعه‌گری» نیست و از اساس تأکید بر وجه علمی، خنثی و توصیفی کار نیز، مقابله با چنین دیدگاهی است. با این حال جامعه‌شناسی دین می‌بایست، به تأسی از اغلب کلاسیک‌های این رشته، از تحلیل جامعه‌شناختی دین جامعه خود اغاز گردد. دینی که در این جامعه به عنوان دین اکثریت شناخته می‌شود، در موقعیت‌ مذهبی دسمی کشور قرار گرفته است و همچنین با زندگی، باورها و رفتارهای مردمان این جامعه درآمیخته است.

عنوان این کتاب‌شناسی، کتاب‌شناسی انتقادی و نه توصیفی قرار داده شده است؛ اما رویکرد انتقادی به این آثار که همگی به حوزه دین تعلق دارند، از سویی خود را ملزم به یک توصیف اولیه و جامع از اثر، پایبند می‌دانسته و تا حد امکان «خنثی بودن» یا اگر دقیق‌تر بگوییم «سختگیری ارزشی» را، الزام روش‌شناختی خود قرار داده است و از سوی دیگر خود را در نسبتی سلبی با پروژه نقد دین که مارکس آن را پیش شرط همه نقدها می‌دانست، تعریف کرده است تا مرزهای این پزوهش را با هر گونه پروژه تجویزی و اصلاحی نیز متمایز سازد.

فهرست مطالب کتاب:

مقدمه دکتر سارا شریعتی

چگونه «کتاب‌شناسی انتقادی جامعه‌شناسی تشیع» متولد شد؟

عدالت و امامت

در جست‌وجوی عدالت زمینی

1. تاریخ اجتماعی: رویکرد اجتماعی و کلامی به تاریخ تشیع؛ نسبت‌ها و رابطه‌ها

2. روحانیت و مرجعیت: غلبه سیاست در تحلیل جایگاه روحانیت

3. سیاست و قدرت: تشیع سیاسی؛ ذات یا تاریخ؟

4. هنر، ادبیات و فرهنگ: تعزیه، هنر غالب در میان هنرهای شیعی

5. مناسک (اعیاد و عزاداری): عزاداری، مضمون غالب حوزه مناسک

6: عرفان و تصوف: تشیع و تصوف: تشابه یا تضاد؟

7: اماکن مذهبی و زیارت: زیارت: پررنگ میان مردم، کمرنگ در پژوهش‌ها

8. انتظار و مهدویت: غیبت جامعه‌شناسی غیبت

سایر کتاب‌ها

پیوست‌ها:

پیوست 1: فهرست زمانی کلیه کتاب‌های کتاب‌شناسی حاضر

پیوست 2: مشخصات نویسندگان

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.