۱۰۸۴
۳۸۰
درآمدی بر مطالعات کودکی در ایران

درآمدی بر مطالعات کودکی در ایران

پدیدآور: به کوشش محمدسعید ذکایی ناشر: آگاهتاریخ چاپ: ۱۳۹۵مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۵۰شابک: 2ـ372ـ416ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۴۰۵

خلاصه

ضعف بنیان‌های تاریخی اندیشیدن به کودک و تحلیل تحولات آن را می‌توان خلئی دیگر در تولید دانش کودکی در ایران دانست. در این کتاب اهمیت مطالعات تاریخی را در ایجاد حساسیت‌های مفهومی و بازاندیشی در کودکی نشان داده شده است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

ضعف بنیان‌های تاریخی اندیشیدن به کودک و تحلیل تحولات آن را می‌توان خلئی دیگر در تولید دانش کودکی در ایران دانست. در این کتاب اهمیت مطالعات تاریخی را در ایجاد حساسیت‌های مفهومی و بازاندیشی در کودکی نشان داده شده است. انباشته‌نشدن مطالعات تاریخ اجتماعی و فرهنگی پیشامدرن و حتی متأخر کودکی در ایران فضای دانشگاهی را از فرصت‌های ارزشمندی برای شناخت عمیق تحولات، میدان عمل و البته تعاملات کودکی با دیگر عرصه‌ها و واقعیت‌های زندگی محروم کرده است.

مقاله‌های مختلف این کتاب تلاشی برای ارائۀ برشی از مباحث و محورهای مورد توجه در سنت متنوع مطالعات کودکی است. تأخیر شکل‌گیری این سنت و پژوهش‌های اندک انجام شده در این حوزه امکان انتخاب مجموعه‌ای بزرگ‌تر به ویژه پوشش یکسان سنت‌های مطالعاتی مطرح در آن را دشوار می‌کند. با این حال در انتخاب این مجموعه تلاش شده تا با توجه به برخی عرصه‌های مغفول و مهم این سنت، تنوع و تکثر گفتمانی آن نشان داده شود.

مقالۀ نخست این مجموعه به معرفی مفاهیم، مسائل و رویکردهای عمده‌ سنت مطالعات کودکی می‌پردازد. در این مقاله، ضمن معرفی دستور مطالعه و جهت‌گیری این حوزه، دلایل تأخیر در استقرار و رشد آکادمیک آن بررسی و درباره فرصت‌ها و قابلیت‌های برآمده از سنت بین‌رشته‌ای و انتقادی مطالعات کودکی بحث می‌شود. این مقاله در ادامه به شرح رویکردهای مهم تأثیرگذار تاریخی، روان‌شناختی، ادبی، جمعیتی و جامعه‌شناختی و برساخت‌گرایانه، به مثابه محورهای اصلی توسعۀ سنت مطالعات کودکی، می‌پردازد. این مقاله در انتها (با اتکا به تحلیلی از متون مرتبط با فضای مطالعات کودکی در ایران) نامتوازن‌بودن این رشته، دستاوردهای محدود نظری، غلبۀ نگاه آسیب‌شناختی و پیوندهای ضعف بین‌رشته‌ای را از جمله ضعف‌ها و محدودیت‌های همراه با آن تأثیر‌گذار است.

مقالۀ دوم در سنتی تاریخی تمایز‌یابی نهادهای ادبیات کودکی را در سال‌های دهۀ چهل دنبال می‌کند. با اتکا به تحلیل گفتمان تاریخی، نویسنده تلاش می‌کند تا اهمیت سال‌های دهۀ چهل را مانند دوره‌ای کلیدی و تعیین‌کننده در شکل‌گیری مفهوم کودکی و نظم‌یابی ادبیات مدرن کودکی در ایران نشان‌ دهد. تأسیس و فعالیت نهادهای سه‌گانۀ شورای کتاب کودک، مرکز انتشارات آموزشی وزارت آموزش و پرورش و سرانجام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گسستی را در گفتمان سنتی کودکی در ایران بنا نهاده که در نتیجۀ آن ادبیات کودکان برای نخستین‌بار به حوزه‌ای مجزا در اندیشه و عمل تبدیل شد و تمایزیابی آنها بستری برای مباحثی جدید حول مسئله کودکی و معنای نوظهور آن فراهم آورد. گفتارهای رایج در دهۀ چهل فراهم می‌کند که خود ضرورتی برای پیدایی این نهادها و زمینه‌ساز آن به شمار می‌آید.

کودک‌زدایی در کتاب‌های درسی ابتدایی در ایران موضوع مقالۀ دیگر کتاب است که نویسنده در آن با اتکا به تحلیل محتوا و مضامین کتاب‌های دورۀ ابتدایی نگرش به کودکی و بازنمایی آن را تحلیل می‌کند. استدلال نویسنده این است که تصور برنامه‌ریزان و نویسندگان کتاب‌های درسی در ایران اجتماعی‌شدن سریع و گذار سریع از کودکی به دنیا و مفاهیم بزرگ‌سالی است. بر این اساس شیوه انتقال ارزش‌های سیاسی و دینی در کتاب‌های درسی به گونه‌ای است که کودکان زودتر ازحد معمول از جهان کودکی فاصله می‌گیرند و دغدغه‌ها و انتظارات غیرکودکانه بر آن‌ها تحمیل می‌شود. تعجیل در به جلوانداختن گذار از کودکی آثار فردی و اجتماعی مخربی به دنبال دارد و در پرورش صحیح هیجان‌ها و مهارت‌های ارتباطی کودکان اختلال ایجاد می‌کند.

در مقاله چهارم که موضوع آن تحولات سن کودکی در حقوق ایران است، نویسنده ضمن نشان‌دادن اهمیت تعیین دقیق سن کودکی در حفظ حقوق کودکان، سرگردانی و گاه تضاد در تعریف کودکی در حقوق ایران را، که برآمده از توجه هم زمان به معیارهای شرعی و عرف بین‌المللی است، مورد بحث قرار می‌دهد. استدلال نویسنده این است که برای حفظ حقوق کودکان و جلوگیری از بزه‌دیدگی آنها لازم است تا در تعیین مرز سن کودکی تجدید نظر شود. با توجه به ملاحضات روان‌شناختی، حقوقی، جامعه‌شناختی و شرایط زیستی و اقلیتی کشور بهتر است سن هجده‌سالگی به طور یکسان مرز عبور از کودکی به دنیای بزرگ‌سالی تعیین شود.

دیگر مقاله‌ حقوقی این کتاب به ارزیابی سیاست قانون‌گذاری ایران درباره کودکان بی‌سرپرست می‌پردازد. نویسنده با مبهم و دوگانه‌خواندن نگاه قانونی به کودکان بی‌سرپرست در ایران ریشۀ آن را در تعارضات برآمده از تنگنا‌های فقهی و نیازهای اجتماعی می‌داند که باعث شده است پاره‌ای از احکام قانونی متناسب با نیازهای جامعه باشد و بخش دیگر متعهد به محدودیت‌های فقهی. به زعم نویسنده، چالش‌های اصلی قانونی در سرپرستی، کم‌توجهی به شرایط زمانی و مکانی جامعه (برای مثال در مقولاتی مانند ارث، محرمیت و بازپس‌گیری فرزندان) ارزش‌گذاری شدید برای ولایت قهری کودک، تلقی‌های جبرانی و تکمیلی از سرپرستی و سرانجام ابهام و تعارضات موجود در آن است که با ایجاد نگاه ابزاری به این کنش خیرخواهان ممکن است در انگیزه‌های اقبال به آن اختلال جدی وارد کند.

مقاله ششم کتاب درک از معنا و نقش فرزند را در فرهنگ ایرانی دنبال می‌کند. این مقاله با بهره‌گیری از مصاحبه‌های کیفی با زوج‌های تازه ازدواج کرده و نیز نابارور، فشارهای هنجاری بر رفتار فرزندآوری را محرک اصلی میل به تعجیل در صاحب فرزندشدن می‌داند. نویسنده در این مقاله سه تلقی از فرزند را از معنای زندگی و پرکنندۀ صحنۀ زندگی؛ دوم، فرزند به عنوان عاملی برای پیوند با زندگی و توسعۀ فردی و سوم، فرزند به عنوان عاملی برای انسجام‌بخشیدن به روایت فردی از زندگی (به‌ویژه در پیوند با دیگران).

فرآیند هویت‌یابی کودکان مهاجر در فضاهای عمومی و محله‌های شهری موضوع مقالۀ هفتم است که در سنتی مردم‌نگارانه به دنبال نشان‌دادن اهمیت فضای محله در برساختن دنیای کودکی و معنا‌سازی از روابط اجتماعی کودکان است. نویسنده با مشاهدات خود از میدان‌های تفریحی عمومی کودکان مهاجر نشان می‌دهد که فرآیند قلمرو‌سازی به این کودکان در شکل‌دهی به هویت شهری و ادغام با گروه قومیتی خودشان کمک می‌کند و به موازات قلمزوسازی در فضاهای عمومی (پارک) با ایجاد حس مالکیت جایگاه گروه قومی را در محله بازنمایی می‌کند. قلمروسازی این کودکات تلاشی برای حفظ تعلقات قومی و خانوادگی به موازات ایجاد فرصت برای مشارکت در اجتماع بزرگ‌تر است. مقاله هشتم کتاب نیز در سنتی مردم‌نگارانه و با استفاده از تحلیل شبکه‌های اجتماعی به بررسی کار کودکان در کوره‌های آجرپزی می‌پردازد. هدف نویسنده از تحلیل شبکه‌های اجتماعی این کودکان شرح ماهیت و فرآنیند کار در این کوره‌ها و شناسایی روابط کاری و اجتماعی برقرار شده میان کودکان کارگر است. نتایج این پژوهش، ضمن ترسیم ساختاری شبکه‌ای در کار و روابط اجتماعی آن‌ها، شرایط بیگانه‌کننده و محدودکنندۀ این میدان و نیز ناتوانی آن‌ها را در بهره‌گیری از منابع و فرصت‌های موجود در شبکه‌های کاری نشان می‌دهد. ترکیب زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تداوم بهره‌گیری از کار کودکان را رقم می‌زند.

بازنمایی نقش‌های جنسیتی کودکان در تبلیغات تلویزیونی موضع مقاله نهم این کتاب است که با روش تحلیل مضامین و محتوای کیفی تبلیغات تلویزیونی به شیوه اجتماعی کردن جنسیت در کودکان می‌پردازد. نتایج این مطالعه نشان‌دهندۀ حضور ایدئولوژی جنسیت‌گرایانۀ مردانه در تبلیغات است که با اعطای پایگاه بالاتر به کودک مذکر در تثبیت سلسله مراتب جنسیتی موجود عمل می‌کند. در نظام بازنمایی تلویزیون تصویر جنس مؤنث عموماً در موقعیت منفعل و حاشیه‌ای و، در مقابل، موقعیت مسلط در تصمیم‌گیری و عمل با جنس مذکر است. نویسنده دلیل ضعف کودکان دختر را تأییدی بر تداوم نابرابری‌های ساختاری و قالب‌های غیرمتصلب اجتماعی کردن جنسیت می‌داند.

مقاله‌ دهم کتاب بازنمایی کودکی را از منظری دیگر و باز هم در برنامه‌های تلویزیونی دنبال می‌کند. این مقاله با به کارگیری تحلیل گفتمانی تصاویر و روایت‌های برنامه‌های ویژۀ کودکان نشان می‌دهد که نگرش به کودکی ابتدا هم‌چون مقوله‌ای آسیب‌پذیر، معصوم و در مرحله بعد هم‌چون گروهی یادگیرنده و جامعه‌پذیر است. ضمن این که سهم به نسبت کم‌تری در قالب‌های برنامه‌سازی کودکان را بیش‌تر به رسمیت می‌شناسند و در ذیل گفتمان‌های کودک فعال، کودک قهرمان و کودک جهانی از آن‌ها یاد می‌شود. توصیۀ نویسنده در پایان بر توجه به توانایی‌های کودکان و تنوع داستان ‌ها و پیام‌های آموزش در برنامه‌هاست. آخرین مقالۀ کتاب در سنت نقد ادبی به دنبال رمزگشایی از مفاهیم خود و دیگری در خانه، مدرسه و جامعه در کتاب‌های تصویری داستانی ایرانی است تا از طریق آن دغدغه‌ نویسندگان کتاب‌های کودک را در برساختن هویت کودکی معلوم کند. یافته‌های این پژوهش که براساس خوانش‌های دقیق از محتوا و تصاویر کتاب‌هاست، نشان می‌دهد که چه در متن و چه در تصاویر نگاه روشنی به مفهوم کودکی به چشم نمی‌خورد و بزرگ‌سال‌گرایی، تقلید‌گرایی و بی‌اعتمادی به خود در مواجهه با دیگری از مضامین غالب در این آثار داستانی است که راه را بر بروز کودکی می‌بندد.

مقاله‌های این کتاب منتحبی از مقاله‌های ارائه‌شده در «نخستین همایش ملی کودکی در ایران» است که در مهرماه سال 1394 به همت موسسۀ رحمان در تهران برگزار شد.  

فهرست مطالب کتاب:

پیش‌گفتار

مقدمه/ محمدسعید ذکایی

مطالعات کودکی: مفاهیم، رویکردها و مسائل محوری/ محمدسعید ذکایی

تمایزیابی نهادهای ادبیات کودک در دهۀ 1340/ سیدمهدی یوسفی

کودکی‌زدایی در کتاب‌های درسی ابتدایی ایران/ احمد شبانی

تحولات سن کودکی در حقوق ایران/ دکتر امیرحمزه زینالی، تاچارا کریمی

سیاست قانون‌گذاری ایران درباره کودکان بی‌سرپرست/ صادق شریعتی نسب

معنا، مفهوم و کارکرد فرزند در ایران/ مرتضی کریمی، رضا عمانی سامانی، مریم حسینی‌نیا

جدال هویتی در پارک؛ نمایی از کودکی در فضای شهری/ میترا اسفاری

کار کودک در کوره‌های آجرپزی تحلیل شبکۀ روابط کاری و اجتماعی یک کوره/ ثمره صفی‌خانی

از موقعیت کودکانه تا نقش مردانه؛ بازنمایی کودکی و نقش‌های جنسیتی در تبلیغات تلویزیونی/ آرش حسن‌پور، احسان آقابابایی

بررسی تصویر کودکی در برنامه کودک تلویزیون/ آزاده سالمی

واکاوی مفاهیم «کودکی»، «خود» و «دیگری» در سه کتاب تصویری فارسی/عادله خلیفی

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

ایل بختیاری در دورۀ قاجار

ایل بختیاری در دورۀ قاجار

آرش خازنی

موضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب

قصۀ ما به خر رسید: خر و خرپژوهی در شعر فارسی

قصۀ ما به خر رسید: خر و خرپژوهی در شعر فارسی

غلامعلی گرایی، زهراسادات حسینی

خرپژوهی در شعر طنز فارسی یکی از زمینه‌های طنز بوده که باید به‌جد مورد تحقیق و پژوهش قرار می‌گرفت. نو

منابع مشابه بیشتر ...

ادبیات کودک

ادبیات کودک

متیو اورویل گرنبی

هر کدام از بخش‌های اصلی این کتاب به یکی از گونه‌های اصلی ادبیات کودک می‌پردازند. همگی این گونه‌ها از

نردبان خرد: حکایت‌هایی اخلاقی از ادبیات قاجار

نردبان خرد: حکایت‌هایی اخلاقی از ادبیات قاجار

میرزا محمدحسین‌خان فروغی

این اثر شامل 21 حکایت پندآموز و شیرین از زبان حیوانات و موجودات خیالی است که به سبک کلیله و دمنه نگا

دیگر آثار نویسنده

عواطف در جامعه و فرهنگ ایرانی

عواطف در جامعه و فرهنگ ایرانی

جمعی از نویسندگان به کوشش محمدسعید ذکایی

مجموعه مقالات این کتاب تلاشی برای ایجاد حساسیت و بازشناسی تجربی قالب‌بندی و منطق اجتماعی و فرهنگی عا