۱۰۳۰
۴۳۳
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد (73)؛ انقلاب‌های علمی

دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد (73)؛ انقلاب‌های علمی

پدیدآور: تامس نیکلز ناشر: ققنوستاریخ چاپ: ۱۳۹۵مترجم: یاسر خوشنویس مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۶۵۰شابک: 6ـ306ـ278ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۱۳۲

خلاصه

هفتادوسومین مدخل دانشنامۀ استنفورد با عنوان «انقلاب‌های علمی» نوشته تامس نیکلز به ترجمه یاسر خوشنویس روانه بازار نشر شده است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

بسیاری از افرادی که در کشورمان با فلسفه سروکار دارند و همچنین در فضای مجازی رفت‌وآمد دارند، نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیده‌اند. کتاب‌های این مجموعه که توسط نشر ققنوس منتشر شده‌اند، حاصل طرحی برای ترجمه و چاپ گزیده‌ای از مداخل این دانشنامه، با هدف گستردن دامنۀ تأثیر آن و آشناکردن مخاطبان ایرانی با مقالات این دانشنامه هستند. دانشنامۀ استنفورد برای علاقمندانی که می‌خواهند برای اولین بار با فلسفه روبرو شوند، گزینه مناسبی است. این نکته نیز قابل توجه است که مجموعه مذکور، با اجازه گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) در ایران چاپ می‌شود. این دانشنامه با سرپرستی دکتر ادوارد ن. زالتا منتشر می‌شود و دبیر ترجمه مجموعه گزیده آن در نشر ققنوس نیز مسعود علیا است.

هفتادوسومین مدخل دانشنامۀ استنفورد نیز با عنوان «انقلاب‌های علمی» نوشته تامس نیکلز به ترجمه یاسر خوشنویس روانه بازار نشر شده است. موضوع انقلاب‌های علمی خصوصاً پس از تبیین تامس کوهن در کتاب «ساختار انقلاب‌های علمی» از نظر فلسفی اهمیت پیدا کرده است. مرگ کوهن در سال 1996 و گرامی‌داشت پنجاهمین سال انتشار «ساختار» در سال 2012 موجب عطف توجه دوباره به موضوعاتی شده است که در این کتاب مطرح شده‌اند.

این امر که آیا انقلاب‌هایی در معنای کوهنی اکید روی داده‌اند یا خیر محل مناقشه بوده است. این امر نیز که انقلاب کوهنی دقیقا چیست یا چه خواهد بود مورد مناقشه قرار گرفته است. اگرچه صحبت از انقلاب اغلب با غلو همراه است، بیشتر تحلیل‌گران موافق‌اند که تحولات علمی دگرگون‌کننده‌ای از انواع مختلف چه در معنای کوهنی و چه غیر از آن روی داده‌اند. با این حال اختلاف نظر چشم‌گیری دربارۀ تبعات این تحولات وجود دارد. وقوع و ماهیت انقلاب‌های علمی موضوعی است که مجموعه بزرگی از پرسش‌های بنیادین را درباره علوم و نحوه تفسیر آنها پدید آورده است، موضوعی که با بیشتر مباحث مهمی که فلاسفه علم و همکارانشان در رشته‌های نزدیک در مطالعات علم مانند تاریخ و جامعه‌شناسی علم به آنها پرداخته‌اند ارتباط پیدا می‌کند. حتی اگر فرایند مشهور به «انقلاب علمی» از کوپرنیک تا نیوتن با تصویر جذاب دورۀ روشنگری ناظر به انتقال از فئودالیسم به مدرنیته همخوانی داشته باشد (ادعایی که آن نیز مورد مناقشه است)، انقلاب‌های علمیِ ادعاشده در علوم بالغ (مانند نسبیت و مکانیک کوانتومی) این تصویر دورۀ روشنگری از علوم و تکنولوژی‌های عقلانی و عینی‌ای را که جامعه را در مسیر پیشرفت به سوی [درک] حقیقت دربارۀ جهان پیش می‌رانند به چالش می‌کشد. اگرچه بسیاری از فلاسفه و دانشمندانی که تأملات فلسفی یا تاریخی دارند در مورد تحولات چشمگیر فیزیک قرن بیستم اظهارنظر کرده بودند، این تحولات پیش از کوهن از نظر معرفت‌شناختی و وجودشناختی چندان مخرب به نظر نمی‌رسیدند که تلقی‌های سنتی از علم را ـ و در نتیجه فهم ما را از فرایند کسب معرفت به طور کلی ـ جداً به چالش بکشانند. اینکه چرا اثر کوهن و زمان انتشار آن چنین تحول بزرگی را ایجاد کرد، در حالی که دیگرانی مانند ویتگنشتاین، فلک، پولانی، تولمین و هنسون پیش‌تر مضامین «کوهنی» مهمی را مطرح کرده بودند، خود پرسش جالب‌توجهی برای بررسی است.

آیا انقلاب علمی منحصربه‌فردی روی داده بود که جای تفکر پیشاعلمی دربارۀ طبیعت و جامعه را گرفته بود و بدین‌سان نشانۀ گذار به مدرنیته بود؟ کدام یک از تحولات بعدی حقیقتاً انقلابی‌اند؟ آیا نسبت‌دادن عنوان انقلاب معمولاً نشانه‌ای از ناکافی‌بودن فهم تاریخ‌نگارانه است؟ در هر صورت این فقرات تاریخی را چگونه باید از نظر تاریخی و معرفت‌شناختی تبیین کرد؟ آیا تصادف‌هایی تاریخی و امکانی‌اند و بنابراین شاید بتوان از آنها پرهیز کرد یا آنکه به گونه‌ای از انحا ضروری‌اند، و اگر چنین است، چرا؟ آیا الگویی کلی برای تحول علمی وجود دارد؟ اگر چنین است، آیا این الگو، آنگونه که کوهن در ابتدا ادعا می‌کرد، اساساً از جنس جایگزینی خلاقانه است؟ آیا همۀ انقلاب‌ها ساختار و کارکرد یکسانی دارند یا اشکال متنوعی از انقطاع، گسست یا تغییر سریع در علم وجود دارند؟ آیا انقلاب‌ها نشان‌دهندۀ جهش‌های بزرگی به پیش هستند یا برعکس وجود آنها این ادعا را که علم پیشرفت می‌کند، به‌کلی زیر سؤال می‌برد؟ آیا وجود انقلاب‌ها در علوم بالغ از تلقی‌ای پسامدرن یا «پسانقادانه» (پولانی) دربارۀ علم در نسبت با دیگر حوزه‌های فعالیت انسانی پشتیبانی می‌کند یا از تلقی‌ای مدرن و نوروشنگرانه؟ آیا وجود انقلاب‌ها از تلقی به‌شدت برساخت‌گرایانه ـ در برابر تلقی واقع‌گرایانه ـ دربارۀ داعیه‌های معرفت علمی پشتیبانی می‌کند؟ آیا انقلاب‌ها نوعی مشق‌کردن عقلانیت‌اند یا چنان افراطی هستند که باید آنها را غیرعقلانی دانست؟ آیا انقلاب‌ها ما را به نسبی‌انگاری معرفت‌شناختی فرامی‌خوانند؟ تبعات انقلاب [های علمی] برای سیاست‌گذاری علمی چیست؟ این مدخل از دانشنامۀ استنفورد برخی از این موضوعات را بررسی می‌کند، هرچند به همۀ آنها نمی‌پردازد.

فهرست مطالب کتاب:

پیش‌گفتار دبیر مجموعه

درآمد

1. مسئله‌های انقلاب و تغییر نوآورانه

2. تاریخ مفهوم انقلاب علمی

3. تبیین متقدم کوهن از انقلاب‌های علمی

4. تبیین متأخر کوهن از انقلاب‌های علمی

5. شاکله‌های بزرگ‌تر و امر پیشینی تاریخی: سنت‌های آلمانی و فرانسوی

6. دیگر ادعاها و مثال‌ها دربارۀ انقلاب

کتاب‌نامه

واژه‌نامۀ انگلیسی به فارسی

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.