فرهنگ سازها به همراه نمونههایی از نظم و نثر ادب فارسی
خلاصه
این کتاب دانشنامهای است از سازهای ایرانی که شامل سازهای بادی، زهی (رشتهای) و ضربی (کوبهای) که به صورت الفبایی مرتّب شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
تنوع جلوههای موسیقی در شعر فارسی، بیانگر پیوند چندجانبه و ناگسستنی آن با موسیقی است. از جهات دیگر نیز شعر فارسی با موسیقی ارتباط داشته است. همراهی انشاد یا روایت شعر با موسیقی از دیرباز به پیوند شعر و موسیقی استحکام میبخشیده است. بخشی از تأثیر شعر رودکی بر امیر نصر سامانی مرهون آهنگ چنگ رودکی بوده است. به دلیل آگاهی از همین نقش مکمل موسیقی در تأثیر و تشدید نیروی القایی شعر بوده است که شاعران را به یادگیری موسیقی و بهکارگیری آن در هنگام انشاد شعر در بارگاه سلطان تشویق میکرده و اگر او خود از این هنر بیبهره میبوده، به کمک نوازندهای پیکر عریان شعر را با حریر زربفت و دلنواز موسیقی میپوشانیده است.
آگاهی از قدرت القایی موسیقی، شاعران را به بهرهمندی از آن تشویق میکرد. از آنجا که بنیاد شعر بر هماهنگی بین اصوات، اجزا و عناصر شعر بود، آشنایی با موسیقی برای شاعر امری بدیهی مینمود. اما برخورداری از امکانات متنوع موسیقی در شعر، مستلزم آشناییهای بیشتر و عمیقتر بود. بخش اعظمی از اشارات مربوط به اصطلاحات و متعلقات موسیقی در شعر فارسی، فقط برای آگاهی یا تفاخر به داشتن معلومات موسیقایی صورت گرفته است. البته قراین درونی و بیرونی در دست است که برخورداری از این آگاهی و اطلاع را در مورد شاعرانی چون رودکی، منوچهری، مولوی و حافظ اثبات میکند. گذشته از این گروه شاعران، دیگران غالباً متعلقات و مولد مربوط به موسیقی را به مثابۀ دستمایهها و امکاناتی زیباییشناختی برای تصویرسازی و تقویت جنبۀ تخیلی شعر به کار گرفتهاند و تنها به شکل صوری و ابزاری با آن برخورد کردهاند. در سرودههای این گروه، به آلات و سازهای موسیقی در ساختار تشبیه و استعاره و کنایه و مجاز به کار رفته و موجب تنوع شیوههای بیان شاعرانه شدهاند. در شعر عرفانی به ویژه در غزل مولانا، ادوات موسیقی غالبا به طرز نمادین و با پیوندهای مختلف رمز جان، انسان کامل و عارف واصل به حق قرار گرفتهاند، تا جایی که مولانا از خود نیز به «نی»، «رباب» و «دف» تعبیر میکند؛ چراکه مانند این سازها اراده و اختیاری از خود ندارد و هر صدایی که از او برمیخیزد، پژواک صدای نوازنده یا معشوق ناپیدایی است که در عمق جان او جا کرده است.
سازها و ادوات موسیقی به هر دلیلی که وارد شعر فارسی شده باشد، دریافت و فهم اشارات و تصریحات مربوط بدان مستلزم آگاهی از شکل، نوع و کارکرد و ویژگیها و امکانات هر کدام از سازهاست. توضیحات مربوط به این سازها و شواهد شعری مربوط به هر کدام از آنها در یک جا در این کتاب صورت گرفته است.
این کتاب دانشنامهای است از سازهای ایرانی که شامل سازهای بادی، زهی (رشتهای) و ضربی (کوبهای) که به صورت الفبایی مرتّب شده است . دربرگیرندۀ 217 ساز است. شناختِ نوع ساز، ساختمان ساز، زمان و مکانِ ایجاد، نظریّۀ صاحبنظران، شاهدان نظمی و نثریِ گویندگان برترِ هزارسالة ادب فارسی، شرح هر مطلبِ دور از ذهن ـ در قسمت تعلیقات ـ به همراهِ تصاویر، مجموعۀ عملکردِ نویسنده در این کتاب است.
سازهای بادی که مبحث این کتاب را شامل است را در دو گروه ذکر کردهاند: سازهای بادی چوبی و سازهای بادی برنجی. سازهای بادی چوبی بر خانوادۀ فلوت (بیزبانه یا آنش ـ قمیش)، خانوادۀ قرهنی (دارای دهانههای تکقمیشی) و خانوادۀ اُبوآ (دارای دهانۀ دوقمیشی) مشتمل است. از سازهای قدیم این دسته میتوان سورنای، نی، بوق و .... را نام برد. سازهای بادی برنجی بر سازهای دهانۀ جامی مانند ترومبون و توبا و دهانه قیفی مانند کُر فرانسوی، نفیر، ارغنون دهنی و ... اطلاق میشود.
فهرست مطالب کتاب:
آوانگاری
پیشدرآمد
سازهای بادی
درآمد
فرهنگ سازها
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
منابع مشابه
سازهای موسیقی در نگارههای ایران
مصطفی رستمی، مصطفی منصورآبادیاین کتاب این امکان را فراهم میسازد تا از طریق کشف و بررسی دادههای موسیقایی موجود در نگارههای به ی
نظری یافت نشد.