موسیقی برای آفتابپرستها
خلاصه
این کتاب دربردارندۀ یازده داستان کوتاه از ترومن کاپوتی نویسندۀ آمریکایی است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب دربردارندۀ یازده داستان کوتاه از ترومن کاپوتی نویسندۀ آمریکایی است.
با نام اصلی ترومن استرکفوس پارسنز در سیام سپتامبر 1924 در نیواورلئان به دنیا آمد. در نوجوانی تصمیم گرفت قید تحصیلات دانشگاهی را بزند و بیفتد پی نویسندگی. اوایل دهۀ چهل میلادی دوسالی را در هفتهنامۀ نیویورکر شاگردی و پادویی کرد و بعد به دلیل توهین به رابرت فراست شاعر از آنجا بیرون انداختند. بیست ویکیدوساله که شد، چاپ نخستین داستانهای کوتاهش در نشریۀ معتبر «هارپرز بازار» شهرتی در دنیای ادبیات برایش به هم زد و همان سالها نخستین رمانش را هم نوشت؛ رمانی که تا سالها بعد مرگش منتشر نشد: «گذرگاه تابستان». دو رمان نخستی که منتشر کرد، «صداهای دیگر، اتاقهای دیگر» و «چنگ علف» بر آوازهاش افزودند. عاشق معاشرت و بازیگوشی و سرککشیدن به هر جایی بود. حالا که بین قصهنویسها برای خودش نامی در کرده بود، تصمیم گرفت عرصههای دیگر را هم بیازماید. اقتباسی نمایشی از «چنگ علف» و نمایشنامۀ موزیکال «گلخانه» جستوخیزهایش در تئاترند. از پیاش سری به هالیوود زد و خودش را در فیلمنامهنویسی محک زد؛ «شیطان را شکست بده» که "جان هیوستن" آن را ساخت و یک دهه بعدتر در «قتل به دلیل مرگ» بازیگری را هم تجربه کرد. همهنگام اینها مقدار زیادی گزارش برای معتبرترین نشریات آمریکا نوشت و به سبکی شخصی و بدیع در روزنامهنگاری رسید.
رمان کوتاه «صبحانه در تیفانی» بازگشتش به دنیای ادبیات بود و سبب شد نورمن میلر او را کاربلدترین نویسندۀ نسلشان بخواند. اما آنچه به نورمن کاپوتی جایگاه یکی از استادان کبیر ادبیات آمریکا را بخشید، رمانی بود که بعد از انتشار «صبحانه در تیفانی» هشت سالی را برای انجام تحقیقات و نوشتنش وقت گذاشت؛ «به خونسردی» ترکیبی جذاب و غریب از رماننویسی و روزنامهنگاری، تجربۀ گزارش یک قتل واقعی به میانجی فنون و شگردهای داستاننویسی، حاصل یکی از درخشانترین رمانهای همۀ اعصار تاریخ ادبیات آمریکاست.
بعد «به خونسردی» دیگر تلفیق داستان و مشخصۀ اصلی هر آنچه بود که نوشت، مهمترینهایشان یک رمان کوتاه با عنوان «تابوتهای دستساز» و سیزده گزارش ـ داستان که همگی باهم در کتابی با نام «موسیقی آفتابپرستها» ـ همین کتاب ـ گرد آمدهاند و رمانی که یک دهۀ آخر عمرش را سرگرم نوشتن آن بود و سرانجام هم نیمهکاره ماند و تنها چهار فصلش بعد مرگ او منتشر شد: «دعاهای مستجاب».
ترومن کاپوتی استاد بیبروبرگرد داستاننویسی در همان سنتی بود که پیشگاماش چخوف و همینگوی بودند. جایی از زندگی فکر کرد دیگر دلیلی ندارد قصه بسازد، خود زندگی پر از داستانهایی جذاب و بکر است که فقط باید درست تعریفشان کنی تا به جان خواننده بنشینند و اثری ماندگار بر ذهنش بگذارند. این شد که شروع کرد به نوشتن از قصههای واقعی آدمهای دیگر، روایت ماجراهای شگفت زندگی غریبههایی که به نظرش یکه میآمدند. چندسالی بعدترش حتی گامی پیشتر رفت و به این نتیجه رسید که اگر خودش را بهتر از همه میشناسد، چرا اصلا بالا و پایین زندگی خودش و دوروبریهایش را ننویسد. سالهای آخر عمرش یکسر به همین کار گذشت و حاصلش شد داستانهای این مجموعه، روایتهای پرکشش و ماهرانهای از برخوردها و معاشرتهایش با کسانی که زندگی معمول و متعارفی تجربه نکردهاند، و مهمتر روایتهایی از عمر خودش که یکی از غریبترین و غنیترین زندگیها را داشت.
مجموعه آثارش حجم چندان عظیمی نیستند؛ اما غنا و ابداعاتشان بر داستاننویسی و روزنامهنگاری نسلهای بعد تأثیری قطعی و آشکار گذاشتند. زندگی را بهغایت خوش گذراند، هر چه خواست کرد، شهرت و موفقیتی افسانهای را به کف آورد و در 25 اوت 1984 که از سرطان ریه مرد، احتمالاً هیچ دریغی نداشت.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمۀ مترجم
یادداشت نویسنده
موسیقی برای آفتابپرستها
آقای جونز
چراغی پس پنجره
مهماننوازی
تلألؤ
چهرهنگاریها: چند معاشرت
باغهای پنهان
تهور
بعد همۀ آن اتفاقها افتاد
بچۀ جذاب
غلتهای شبانه
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
آیین های ایل شاهسون بغدادی
یعقوبعلی دارابیدر این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیینهای دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر
منابع مشابه بیشتر ...
بیستویک داستان
ارنست همینگویاین کتاب، دربردارندۀ مجموعهای داستان کوتاه از ارنست همینگوی است که توسط نجف دریابندری به فارسی ترج
روشی نو در تحلیل و مقایسۀ داستانهای رئالیستی: با رویکردی به داستانهای «یکی بود، یکی نبود» و «پیرمرد و دریا»
هادی نوری شمسینویسنده در این کتاب با نگرشی نو نخست به بیان شیوه های تحلیل داستان های واقع گرا مبادرت کرده و سپس به
نظری یافت نشد.