نگاهم کن! خیالم کن!؛ 47 جستار دربارۀ عکس
خلاصه
این کتاب دربرگیرندۀ 47 عکس همراه با توضیحات هنری و تأویل و تفسیرشان توسط نویسنده دربارۀ عکس و عکاس آن است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب دربرگیرندۀ 47 عکس همراه با توضیحات هنری و تأویل و تفسیرشان توسط نویسنده دربارۀ عکس و عکاس آن است.
عکاسی هنر و رسانۀ امروز است؛ عکاسی اگر به اندازۀ دیگر هنرها هنر امروز است، اما در رسانۀ امروز بودن همیشه یکّه بوده است. حتی بیش از فضای مجازی؛ چراکه فضای مجازی نیز وابسته به آنیست که عکاسی از کنشهای خرد و کلان جهان معاصر ثبت میکند: عکس. این در سرشت هنر عکاسی است که بهروز باشد، چه امروز، امروز روز باشد و چه دههها قبل در جنگ کریمه و انقلاب مشرطیت و جنگ ویتنام و نسلکشی رواندا و ترورها و انقلابها و شکستها و پیروزیها و جشنها و سالگردها و .... و چه در آینده که وقایع و کنشهای امروز آن عصر را ثبت خواهد کرد. عکاسی همواره تصویرگر امروز بوده، امروزی که به طور عمده به زندگی اجتماعی مردم ربط داشته و این زندگی دوره به دوره زشتتر و مسختر و خونینتر شده است.
عکاسی در آغاز و در ادامۀ آن، میخواست نمایانگر و بازنمایندۀ زیباییها باشد، آفرینندۀ خاطرههای زیبا، خوشیها و سرخوشیها. عکاسی میخواست آینۀ زندگی باشد، زندگیای زیبا. عکاسی از آغاز میخواست روایتگر زندگی واقعی باشد، واقعیتر از هنرها و رسانههای پیش از و همعصر خود. اما زندگی آن زیبایی را نداشت که عکاسی به جستجویش بود. عکاسی واقعیت را بهتر از داستانهای دیکنس و نقاشیهای دومیه و حتی روزنامههای تکرنگ حروف سربی نشان داد و بایگانی کرد. بایگانی برای آیندگان تا بدانند پیشینیان چه زندگی پردرد و رنجی داشتند.
نویسنده در مقدمۀ کتاب مینویسد: «برای نوشتن کتاب "در جهت عکس "که میتوانم آن را جلد نخست کتابی بدانم که در دست دارید، نگاه و توجهم به طور عمده به عکسهای مشهور بود، هرچند غیرمشهور نیز بینشان کم نبود. عکسهایی آشنا هم برای اهل فرهنگ و هنر، و هم کمابیش برای همه. عکسهایی که معنا و مفهوم آنها و تأویل و تفسیرشان بارها از سوی نویسندگان و منتقدان و عکسشناسان کاویده شده بود و امیدم بر آن بود که بتوانم نگاهی نو و شخصی بر آنها بیفکنم. اما در "نگاهم کن! خیالم کن!" اغلب بر روی عکسهایی نهچندان آشنا دست گذاشتهام، هرچند عکسهای آشنا نیز بینشان کم نیست. از همین روی به جستجوی بیشمار عکس رفتم برای گزیدن و برگزیدن چنددهتا از آنها برای "نگاهم کن! خیالم کن!" نتیجۀ جستجویم در میان هزاران عکس قدیم و جدید مواجه شدنم با واقعیتی بود که عکاسی داشته از پیداییاش تاکنون بیسروصدا مرتکبش میشده است».
«مرور چندهزار من را چنان با سيماي خونين دنياي امروز مواجه كرد كه پس از هر گردش و بازگشتن به ميز كارم روان خود را افسرده و سيماي خود را خونين ميديدم. اين، حقيقت و واقعيت زندگي سياسي و اجتماعي معاصر دنياي ماست. دنيايي كه ما در ملتهبترين منطقه آن زندگي ميكنيم. پس، مواجهه ما با عكاسي نيز به قرار شيوه زندگي ما، تأويل ما از زندگي خود و زندگي پيرامونيانمان خواهد بود. زندگياي انباشته شده با خبر و عكس قتلها، ترورها، بمبگذاريها، و هرگونه حادثه شرار تبار ديگر. پس، به اين اعتبار نگاه من به عكسهاي "نگاهم كن! خيالم كن!" نيز بر اساس تفسير و تأويل و نگاه و خوانش شخصيام، و توجه و حساسيتم نسبت به زندگي و آلام، و در صورت وجودش خوشيها و شاديهاي مردمان بوده است».
نگاهم کن! خیالم کن!، در پرتو دو دنیا، عنکبوت تارتن، مهاجم و پذیرا، دستها میسایم، شمایل زمینی، نه!، برش، خط افق، روی جادۀ مرگت، مرکز تمرکز، تا گلوگاه، آینه در آینه، محور گردش، فراموششدگان، مرگی خودخواسته، بیرونی، خانمها مقدماند، من بهترم، آخر بهار، هرج و مرج، درد جاودانگی، غروب روزهای آخر پاییز، وسترن میسازم، آداب تَرک، آغاز، همسِرِشت، دو جمعه، زخم، این منم، جنبش، درخشش، سوی تو میآیم، ژرژوهآ، بود و نبود، وفاداری، احترام به خود، منجی در عصر نمناک، فقدان، زیبا، پیشپاافتاده، نه به ابلیس، لبۀ تیغ، ضعف من مرا نیرو میدهد، نشان پدر، اول بهار و پیر شی عناوین عکسها و تصاویری هستند که در این کتاب همراه با تأویل و تفاسیرشان آورده شدهاند.
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
آیین های ایل شاهسون بغدادی
یعقوبعلی دارابیدر این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیینهای دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر
نظری یافت نشد.