ایده دانشگاه
خلاصه
این کتاب مجموعهای از نوشتههایی از کانت، هیدگر، گادامر، یاسپرس، هابرماس، دریدا، جان سرل، نیومن، پولاک، مک اینتایر و هوفستتر است که به همت جمعی از مترجمان و گزینش و ویرایش میثم سفیدخوش ترجمه شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب مجموعهای از نوشتههایی از کانت، هیدگر، گادامر، یاسپرس، هابرماس، دریدا، جان سرل، نیومن، پولاک، مک اینتایر و هوفستتر است که به همت جمعی از مترجمان و گزینش و ویرایش میثم سفیدخوش ترجمه شده است.
کمتر از یک سده است که ما در کشورمان دانشگاه مدرن تأسیس کردهایم بیآنکه از همان آغاز، یا در ادامه توجهی به روح دانشگاه یعنی فلسفۀ دانشگاه کرده باشیم. ایدههای فلسفی دربارۀ ماهیت و رسالت دانشگاه روح دانشگاه به شمار میآیند و مبادی عزیمت، مسیر اصلی و غایت فرجامین آن را تعیین میکنند. رسالت کنشگرانِ دانشگاه، خواه آموزگاران و دانشجویان و پژوهشگران، و خواه مدیران دانشگاه توسط ایدههای فلسفی تعیین میشود و به یاری سنجههای فلسفی ارزیابی میشود. به عبارت دیگر ساختار بروکراتیک دانشگاه بیشتر مورد توجه بوده است. این در حالی است که دانشگاه پیش از اینکه یک دایرۀ بروکراتیک در میدان علم باشد، اصولاً یک ایده است که در سطوح بیرونی و روییناش البته ساختارهای بروکراتیک علمی و اداری ویژهای هم دارد. توجه پایه به دانشگاه چونان یک ایده و تحلیل آن و تصمیم دربارۀ آن البته در انتها به تعالی و بسامانی دانشگاه چونان یک نهاد هم میانجامد. به دیگر سخن کشف و طراحی این ایده شرط لازم تأسیس نهاد دانشگاه و ارتباط کارآمد و درست با سایر نهادهای اجتماعی است.
این کتاب نشان میدهد که دستکم برای دویست سال است که فیلسوفان بزرگ مغربزمین از کانت به بعد، مفصلاً به بحث و نظریهپردازی دربارۀ هویت فلسفی دانشگاه اقدام کردهاند. فیلسوفانی چون کانت، نیومن، هیدگر، گادامر، هابرماس، جان سرل و مانند آنها از این شمارند و در این کتاب نوشتههایی از آنها در اختیار خوانندگان فارسیزبان قرار میگیرد. جالب اینجاست که در ایران حتی اهل فلسفه هم توجه چندانی به اندیشهورزی این اندیشمندان دربارۀ این موضوع دانشگاه نکردهاند که این مجموعه میتواند سرآغازی برای توجه جدی به این حوزه باشد.
هدف در این کتاب در گام نخست طرح ضرورت سرآغاز گرفتن بحث و گفتگو دربارۀ موضوع فلسفۀ دانشگاه در جامعۀ علمی خودمان است. سراسر نوشتههای این متن این ضرورت را به خواننده نشان میدهند. در گام دوم هدف ارائۀ نقشۀ راهنمایی برای آغازکردن پژوهش و آشنایی با پیشینۀ این موضوع مهم در تاریخ اندیشه است.
کانت نخستین فیلسوف شناختهشدهای است که در دوران جدید رسالهای مفصل در باب هویت و رسالت دانشگاه نگاشت. آنچه او نگاشت بهراستی باب جدیدی در نگارشهای فلسفی گشود تا جایی که بیشتر فیلسوفان پس از او سنت وی را در تأمل فلسفی پیرامون دانشگاه ادامه دادند. کانت تلاش میکند نظمی خردمندانه برای مناسبتهای دانشکدههای فرادست (الهیات، طب و حقوق) و دانشکدۀ فرودست (فلسفه) پیشنهاد کند. پیشنهاد او عملاً به بیمعناسازی فرادستی و فرودستی دانشهای مذکور میانجامد. در واقع بیشتر توجه کانت معطوف به موقعیت دانشکدۀ فلسفه است که در آن زمان دربرگیرندۀ همۀ دانشهای مستقل و آزاد نظری و تجربی بوده است. به این ترتیب آنچه در این دانشگاه ویژه است دانشکدهای است که از جایی فرمان نمیگیرد ولی همهچیز را به پرسش میگیرد و طبیعتاً سرشت دانشگاه را همین دانشکده تعیین میکند.
جان هنری نیومن در دومین نوشتۀ این مجموعه بیش از هر چیز به برجستهسازی محل و موقعیت دانشگاه اقدام میکند. او حسرت موقعیت ازدسترفتۀ دانشگاهی چون آکسفورد و پاریس را میخورد و در انتها این پرسش را پیش میافکند که چگونه در این شرایط گذار دانشگاهی فرهیخته میتوان داشت که با جان انسان دینی تناسب داشته باشد. پاسخ نیومن به مانند بسیاری رمانتیکرهای آلمانی بازسازی مدرسۀ یونانی بر بنیان جهان جدید است.
مارتین هایدگر در سال 1933 ریاست دانشگاه فرایبورگ را در شرایط اقتدار نازیها بر عهده گرفت. متن سوم این مجموعه سخنرانی آغاز ریاست او در این دانشگاه است. این سخنرانی متنی فلسفی است با کنایهها و ایهامهای سیاسی. آنچه از پس این اشارههای تاریخی اهمیت دارد پرسشی است که او پیشاروی کسانی قرار میدهد که داعیۀ رهبری دانشگاهها را دارند. پرسش اصلی این است که رهبران دانشگاه چه چیزی را باید رهبری کنند و اینکه چگونه همۀ فعالان در دانشگاه میتوانند ریشه در دانشگاه خود داشته باشند.
یاسپرس در نوشتار خود به ایدههای همبولیتی برای دانشگاه مراجعه کرده و با تغییراتی آنها را برای وضعیت جدید مناسبسازی میکند. رویکرد استقلالطلبانه و آزادیخواهانۀ او به موقعیت دانشگاه، واکنشی به ایدۀ ملیگرایانۀ علم و دانشگاه بومی و آلمانی دورۀ نازی است.
گادامر در نوشتار پنجم این مجموعه با نظر به سلفش یاسپرس ایدۀ دانشگاه را ارزیابی میکند. شیوۀ بیان او مطابق هرمنوتیک تاریخی همیشگی اوست. از سویی با رفتوآمدی تاریخی دانشگاه را در افق دیروز و امروز و فردای خودش میبیند و از سویی با تمرکز به زبان دانشگاه چونان یک متن زنده به تفسیر وضع آن اقدام میکند. او به مانند سلف دیگرش هیدگر بحرانی را در وضعیت پدیدۀ مورد پژوهشش جستجو میکند و این بحران را برخاسته از سهگونه بیگانهسازی در دانشگاه معرفی میکند و در پایان بیآنکه متوهمانه راهکاری نهایی برای این بحران پیش افکند، افقهایی برای فراروی از بحران یاد میکند.
دانشگاه در جامعه چه جایگاهی دارد؟ این نهاد چه هدفی دارد و قرار است چه نقشهایی در جامعه ایفا کند؟ چه چیزی دانشگاه را سرپا نگاه داشته و آن را یکپارچه میگرداند؟ در پاسخ به پرسشهایی از این دست، هابرماس فرازونشیبهای «ایدۀ دانشگاه» را از زمان هومبولت که این ایده را طرح کرد تا زمان حاضر بررسی میکند. او نشان میدهد که با گذشت زمان و توسعۀ هرچه بیشتر دانشگاهها، چگونه نگاه اندیشمندان به ایدۀ دانشگاه هرچه بیشتر تغییر کرده است.
نوشتار هفتم از ژاک دریدا است. دریدا در این سخنرانی مکتوب به سبک ویژۀ خود از دلیلبودن دانشگاه میپرسد. پرسش از دلیلبودن هر چیز به فلسفۀ آن میانجامد و دریدا با این پرسش در قامت فیلسوف دانشگاه درمیآید. دریدا با تحلیل ساختارشکنانۀ مفاهیم مربوط به دانشگاه، استعارههای پیرامون آن را بازمیشناسد و در پایان پس از نشاندادن اینکه چگونه دانشگاه مدرن متکی بر تقریر لایبنیتسی ـ کانتی از اصل دلیل است، این پرسش را پیش میکشد که آیا خود دلیل میتواند دلیل بودن دانشگاه باشد؟
هشتمین نوشتار هم از دریدا است. او در این نوشتار رسالۀ نزاع دانشکدههای کانت را دستمایۀ بحثی دربارۀ موقعیت دانشگاه و مناسبت اجزای آن با هم میکند. مفهومی که بیش از همه در این نوشتار در کانون بحث وی قرار میگیرد، مفهوم مسئولیت است. او باور دارد کانت هم با همین مفهوم به سامان دانشگاه میاندیشیده است. دریدا برای این مفهوم سه فرضیه را در توضیح معنای مسئولیت دانشگاهی پیش میکشد و در ادامه میکوشد با پیشکشیدن استعارۀ اهرم، نشان دهد که تحقق مسئولیت دانشگاهی در گرو بازوها و اهرمها و تکیهگاههای آن است با اهداف و آرمانهایش.
جان سرل در نوشتار نهم به عنوان فیلسوفی دانشگاهی دربارۀ مفهومی سخن میگوید که به کرات در محیط دانشگاهی از آن سخن گفته میشود. او در این نوشتار به تحلیل نظری مفهوم آزادی آکادمیک اقدام میکند. سرل میان دو نظریه دربارۀ آزادی آکادمیک تفاوت قائل میشود: نظریۀ خاص آزادی آکادمیک و نظریۀ عام آن. از نظر وی آن نظریهای که قابل اتکاست، نظریۀ عام آزادی آکادمیک است.
مک اینتایر فیلسوف پستمدرن نامداری است که به شیوۀ خود سودای احیای برخی وجوه سنت کلاسیک مسیحی را دارد. یکی از این وجوه، ساختار پژوهشهای علمی است. وی در کتاب «سه سنت رقیب در پژوهشهای اخلاقی» و نیز در کتاب «خدا، فلسفه، دانشگاهها» به این وجه توجه میکند. در نوشتار دهم این مجموعه، فصلهای سوم، شانزدهم و نوزدهم از کتاب «خدا، فلسفه، دانشگاهها» که موضوع یکسانی دارند و به بررسی مستقیم مناسب خدا و فلسفه و دانشگاه اقدام میکنند، ترجمه شده است. ویژگی رویکرد او ارجاع معناداری به ایدۀ دانشگاه هنری نیومن است.
نوشتار یازدهم بخش کوتاهی از کتاب «تصویر آینده» نوشتۀ فرد پولاک است. او به تعبیری بنیانگذار فلسفی آیندهپژوهی به حساب میآید. ایدههای او محرکی برای تکثیر نظریهها، کتابها، انجمنها و نهادهایی بوده که همه خود را وقف مطالعۀ آینده کردهاند. بخشی که در اینجا از کتاب او انتخاب شده است، دربارۀ نقش دانشگاه در شکلگیری تصویر آینده و در تغییر این تصویر است و اینکه چرا دانشگاههای جدید بر اصر فراتخصصگرایی قادر به ایجاد چنین تصویری از آینده نیستند. این در حالی است که به عقیدۀ وی، دانشگاه باید ماشین تبدیل ایدههای دیروز به ایدههای فردا باشد.
نوشتار پایانی تنها نوشتار این مجموعه است که به جای آنکه متنی فلسفی ـ تحلیلی باشد، بیشتر ساختار تاریخی دارد؛ البته تاریخ مفهومی و نه صرفاً وقایعنگارانه. ویژگی این متن بررسی تاریخ مفهوم دانشگاه و ایدۀ آن در دهۀ آغازین سدۀ نوزدهم است که مصادف با ظهور مکتب بسیار تأثیرگذار رمانتیک است. گزارش تاریخی هوفستتر دربارۀ تأسیس دانشگاه برلین که مادر دانشگاههای مدرن محسوب میشود، به طور ویژه برای ما ایرانیان امکان سنجشی تاریخی فراهم میآورد.
فهرست مطالب کتاب:
دیباچۀ دبیر مجموعه
نزاع دانشکدهها/ ایمانوئل کانت/ برگردان: سیده معصومه موسوی
ایدۀ یک دانشگاه/ جان هنری نیومن/ برگردان: عرفان بادکوبه
خودابرازی دانشگاه آلمانی/ مارتین هیدگر/ برگردان: میثم سفیدخوش
تحقیق، آموزش و پرورش/ کارل یاسپرس/ برگردان: مهدی پارسا، مهرداد پارسا
ایدۀ دانشگاه؛ دیروز، امروز، فردا/ هانس گئورک گادامر/ برگردان: یحیی شعبانی
ایدۀ دانشگاه ـ فرایندهای یادگیری/ یورگن هابرماس/ برگردان: روحالله رمضانی
اصل دلیل؛ دانشگاه در چشم شاگردانش/ ژاک دریدا/ برگردان: جواد مؤمنی
اهرم؛ یا نزاع دانشکدهها/ ژاک دریدا/ برگردان: سیدامیر کوشهای، محمدرضا صدفی
آزادی آکادمیک/ جان سرل/ برگردان: امید کریمزاده
خدا، فلسفه، دانشگاهها/ مک اینتایر/ برگردان: سعیده وثوقپور
علم و دانشگاه/ فرد پولاک/ برگردان: محمدابراهیم باسط
تلقی رمانتیک از دانشگاه و بنیادی نوین در برلین/ میشائیل هوفستتر/ برگردان: سیدمحمدعلی شامخی
پربازدید ها بیشتر ...
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
زبان ملت، هستی ملت
امامعلی رحمانزبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش
منابع مشابه بیشتر ...
تاریخ مختصر دانشگاهها
جان سیمورجان سی. مور در این کتاب تصویری کلی از دانشگاه غربی ارائه میدهد. وی در این مجموعه به بیان رخدادها و
استادان استادان چه کردند؟: تاریخ دارالمعلمین و دانشسرای عالی (از 1297 تا 1357)
مقصود فراستخواهخاستگاه بحث در این کتاب، یکی از نخستین نهادهای آموزش عالی در ایران است: دارالمعلمین. در این نهاد، پی
نظری یافت نشد.