آیرونی و بررسی نقش آن در شکلگیری ادبیات نمایشی ایران
خلاصه
در این کتاب نویسنده پس از تعریف واژۀ آیرونی، ویژگیها و بررسی سوابق و انواع آن، حضور این تکنیک در ادبیات فارسی و نمایشهای ایرانی ـ که زمینه شکلگیری ادبیات نمایشی ایران هستند ـ را بررسی کرده و در انتها آیرونیهای بهکاررفته در نمایشنامههای متقدم ایرانی ـ آثار میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقا تبریزی ـ را ذکر و کارکرد هر کدام از آنها را بررسی نموده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
آیرونی irony در فارسی معادل کلامی واژههایی چون طعنه، طنز، ریا، تقیه، فریبکاری، استهزاء، ایهام و … است که تمامی این معانی در کنار هم نیز باز نمیتوانند معنای درست و دقیق آیرونی را به عنوان یک تکنیک سبکی متبلور کنند. آیرونی در ذات خود نوعی ایهام و دوپهلویی دارد که گاهاً میتواند توأم با طنز باشد. شاید نزدیکترین واژۀ فارسی به مفهوم آیرونی، “کنایه” باشد که البته در بسیاری از فرهنگهای لغات، اغلب کنایه را به عنوان معادلی برای آیرونی آوردهاند. کنایه فارسی تقسیمبندیهایی مانند کنایه از صفت، کنایه از موصوف وکنایه از فعل، کنایه قریب و کنایه بعید، ایماء، تلویح، رمز و تعریض دارد، در واقع تقسیمبندیهای کنایه در فارسی بیشتر در کلمات و ترکیبات وجود دارد، در حالی که تقسیمبندی آیرونی بیشتر از لحاظ ساختار و محتواست. آیرونی در واقع، تضاد ظاهر با واقعیت است. همین ویژگی است که برای آیرونی انواع مختلفی از جمله آیرونی کلامی، رفتاری، فلسفی و … را به همراه میآورد.
در فرهنگنامه ادب فارسی در تعریف آیرونی آمده است: “در اصطلاح، شگردی است که نویسنده با توجه به بافت متن، به کلام یا واقعهای ظاهراً صریح، معنایی بسیار متفاوت میبخشد که در آن دریافتی کاملاً مطایبهآمیز از ناهمخوانی وجود دارد. به عبارت دیگر، آیرونی، بیانی ادبی است که در لحن آن نوعی دوگانگی وجود دارد، چنانکه نسبت به آنچه گفته شده یا دیده شده، از جنبهای دیگر نامعقول یا نامفهوم است یا متضاد و خلاف انتظار.
با توجه به تعریف ذکرشده از آیرونی، واضح است که بهکاربردن واژه “تضاد” هم نمیتواند به طور کامل، چگونگی شکلگیری موقعیت آیرونیک را توضیح دهد. مقصود نظر از دوگانگی در آیرونی، تنها تضاد نیست، گاهی باید “تناقضی” وجود داشته باشد تا موقعیت آیرونیک شکل بگیرد. تناقضی که در آن امکان جمع اضداد وجود نداشته باشد؛ مثلاً آیرونی موقعیت، آیرونی نهفته در آن شرایطی است که کاراکتر در موقعیتی دوپهلو قرار گیرد. موقعیتی که او را بر سر انتخاب بین دو دلخواستهاش قرار میدهد، دو دلخواستهای که در تناقض با هم قرار دارند و انتخاب یکی مستلزم نابودکردن دیگری است. شکسپیر در آثارش از این نوع آیرونی استفاده فراوانی برده است.
آیرونی از دیرباز در ادبیات فارسی نیز وجود داشته و یکی از دلایل اصلی جذابیت آثار، آیرونیک بودن آنها بوده است. مانند داستان رستم و سهراب که جذابترین نکته آن، بیخبری پدر و پسر از هم است، در حالی که خواننده از این رابطه آگاه است. جذابترین نوع آیرونی، آگاهی مخاطب از بیخبری کاراکترها از واقعیت امری است که در جریان است. رستم و سهراب هر کدام تصوری اشتباه از رقیب خود دارند و فکر میکنند حقیقت آن است که میپندارند، حال آنکه مخاطب میداند هر دو در اشتباه هستند و واقعیت با چیزی که به نظر میرسد در تضاد محض است. از این دست آیرونیها در ادبیات فارسی بسیار دیده می شود. به عنوان نمونه ادبیات تمثیلی فارسی نیز نوعی آیرونی در خود دارد: کاراکترها “چیزی” هستند که در واقعیت “آن چیز” نیستند، بلکه “مجاز”یاند از آنچه که باید باشند. مسلماً چنین آیرونیهایی در اقتباسهای نمایشی از این آثار نیز حضور دارند.
آیرونی در نمایشهای ایرانی هم حضوری دیرپا دارد. انواع نمایشهای ایرانی، از نقالی ـ که بهواسطه آیرونیک بودن شاهنامه آیرونی است ـ تا سیاهبازی و روحوضی ـ که پر است از کنایات و شخصیتهای آیرونیک ـ ، از تعزیه و شگردهای آیرونیکش برای فاصلهگذاری تا بقالبازی و خیمهشببازی، همگی دارای ویژگیهای آیرونیک هستند و همین ویژگیهای آیرونیک، دلیل جذابیت، اخلاقآموزی و اکثراً طنزآمیزی این نمایشها میشده است.
در ادبیات نمایشی ایران نیز بهواسطه پشتوانه غنی ادبیات کلاسیک و آیرونیک فارسی و رواج استفاده از آیرونی در کلام عادی و روزمره مردم و نمایشهای مختلفشان، انواع مختلف آیرونی دیده میشود که در دهههایی که نویسندگان و دولت وقت در تعارض قرار میگرفتند، از سوی نویسندگان، به قصد بیان آنچه اجازه نداشتند بیان کنند به کار گرفته شده است. هر چند که بسیاری از نمایش های آیرونیک ایرانی دارای متن مشخص نبوده و به صورت فی البداهه اجرا میشدهاند، آیرونی دیده میشود. میبینیم که آیرونی تنها یک تکنیک نوشتاری نیست، تکینکی برای به اندیشیدن واداشتن است.
از مهمترین مقاطعی که میتوان در تاریخ ادبیات نمایشی ایران مورد بررسی قرار داد، دهه اول تولد ادبیات نمایشی در ایران ـ به صورت کلاسیک و مطابق با اصول نمایشنامهنویسی کلاسیک جهان ـ است. همانطور که اشاره شد اغلب نمایشهای ایرانی متن از پیشنوشتهشده در قالب نمایشنامههای امروزی نداشتهاند. از حدود سال 1200 ه.ش. و بعد از تلاشهای میرزافتحعلی آخوندزاده، نمایشنامهنویسی به سبک و شیوه کلاسیکش در ایران رواج پیدا کرد. پس میتوان این برهه را دوره تولد ادبیات نمایشی در ایران در نظر گرفت. در این برهه، شرایط سیاسی خاصی وجود داشت که نویسندگان مجبور بودند در متون خود از آیرونی استفاده کنند. استفاده از آیرونی تا بدان جایی واجب شد که نویسندهای چون میرزا آقا تبریزی، خودش را پشت نامی جعلی ـ میرزا ملکمخان ـ پنهان کرد و برای ادامه پیداکردن فعالیتهایش، زندگی آیرونیکی برای خود ساخت.
در این کتاب نویسنده پس از تعریف واژۀ آیرونی، ویژگیها و بررسی سوابق و انواع آن، حضور این تکنیک در ادبیات فارسی و نمایشهای ایرانی ـ که زمینه شکلگیری ادبیات نمایشی ایران هستند ـ را بررسی کرده و در انتها آیرونیهای بهکاررفته در نمایشنامههای متقدم ایرانی ـ آثار میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقا تبریزی ـ را ذکر و کارکرد هر کدام از آنها را بررسی نموده است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
مقدمه
آیرونی چیست؟
جستاری بر ادبیات نمایشی و نمایش ایرانی
نمایشهای ایرانی چگونه از آیرونی استفاده میکنند
نمایشنامهنویسی در دوران نوپایی قاجار
واکاوی آیرونیهای نمایشنامههای میرزا فتحعلی آخوندزاده
واکاوی آیرونیهای نمایشنامههای میرزا آقا تبریزی
نقش آیرونی در شکلگیری ادبیات نمایشی ایران
پربازدید ها بیشتر ...
نظریه و روش: تحلیل چارچوب
زهرا اجاقچارچوببندی به عبارت سادهتر به فرایند ارتباطاتی قابل فهم ساختن گفته میشود که طی آن، برخی جنبههای
سفرنامۀ سوزوکی شین جوء سفر در فلات ایران (1323 هـ.ق) پیادهگردی راهب بودایی ژاپنی در شمال و شرق ایران به پیوست مقالۀ انتقادی دربارۀ نهضت مشروطهخواهی
سوزوکی شین جوءگزارشهای سفر قفقاز و ایران سوزوکی شین جوء زیر عنوان «سفر به فلات ایران» بخشی است از کتاب گستردهتر
نظری یافت نشد.