۱۳۵۹
۴۴۴
درآمدی بر تحلیل انتقادی گفتمان روایی

درآمدی بر تحلیل انتقادی گفتمان روایی

پدیدآور: حسین صافی پیرلوجه ناشر: نیتاریخ چاپ: ۱۳۹۵مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۰۰شابک: 0ـ489ـ185ـ964ـ978تعداد صفحات: ۲۲۴

خلاصه

هدف از این پژوهش پیشنهاد چارچوبی است برای شناسایی و بررسی گفتمان روایی (از جمله رمان، داستان کوتاه، لطیفه، قصۀ عامیانه، حکایت منظوم و مانند اینها) در زبان فارسی.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

هدف از این پژوهش پیشنهاد چارچوبی است برای شناسایی و بررسی گفتمان روایی (از جمله رمان، داستان کوتاه، لطیفه، قصۀ عامیانه، حکایت منظوم و مانند اینها) در زبان فارسی. منظور از گفتمان روایی هم بازنمود زنجیره‌ای از رویدادهای واقعی یا خیالی است که بر محوری از زمان چیده شده‌اند و در حوزۀ روایت‌شناسی مجموعاً داستان خوانده می‌شوند. چنین بازنمودی در هر صورت ـ خواه کلامی باشد یا غیرکلامی، مانند فیلم سینمایی، عکس خبری، آگهی بازرگانی، داستان مصور، نمایش بی‌کلام و جز اینها ـ ساختار فکری و فرهنگی جامعه را پی می‌ریزد. بنابراین شاید بتوان معرفی مبانی و مفاهیم لازم برای تحلیل گفتمان روایی را در خور طرحی دانست که قرار است با تحلیل پاره‌روایت‌هایی از زبان فارسی اجرا شود.

داستان معمولاً در قالب کلام به روایت درمی‌آید. حال اگر این کلام از گونۀ نوشتاری یک زبان باشد، بخشی از گنجینۀ ادبی آن زبان را می‌سازد؛ گنجینه‌ای که فارغ از صورت منظوم یا منثور خود و در تقابل با شعر و قصه‌های عامیانه، «ادبیات داستانی» خوانده می‌شود. یعنی به جای تک‌گویی تغزلی دربارۀ احوال درونی و احساسات شخصی افراد یا به جای قصه‌پردازی شفاهی دربارۀ شخصیت‌های عام و بی‌هویت، جنبه‌های عمومی افکار و عواطف انسان را در قالب شخصیت‌های تفردیافتۀ داستانی کتباً به روایت می‌کشد. از این‌رو هر چند داستان نیز ممکن است همچون شعر و قصه‌های عامیانه در قلمرو زبان نمودار شود، نه می‌توان قابلیت‌های توصیفی ادبیات داستانی را در برابر ادبیات غنایی (یا همان شعر) به چیزی کمتر از امکانات تصویری سینما در برابر نگارگری فروکاست نه از سوی دیگر، می‌توان ساختار پیچیده و صورت پایدار ادبیات داستانی را در قیاس با سادگی و لاقیدی قصه‌های عامیانه که خود از ماهیت گریزپا و لغزندۀ گفتار ریشه می‌گیرد، نادیده گرفت.

در فصل اول پایگاه‌های زبان‌شناختی با عنوان پیامدهای بازی با دستگاه نشانه‌پرداز زبان: نگاهی نقادانه با ساختارگرایی سوسوری بررسی شده است. در این فصل همچنین مباحثی چون بازی با مقررات زبان، زبان: دستگاهی از نشانه‌های قراردادی و تحلیل گفتمان روایی، اندکی فراتر از زبان‌شناسی سوسوری تبیین و بررسی شده است. در این فصل این نکته مشخص می‌شود که دستگاه زبان به جای بسته‌بندی مفاهیم از پیش‌آماده در پوشش الفاظ مقرر و نگهداری این مفاهیم در شرایط ناپایدار بافتی، هر نشانه را در تقابل با نشانه‌های دیگر تعریف می‌کند و پس از دسته‌بندی نشانه‌ها بر مبنای شباهتشان آنها را به ترتیب در طول پاره‌گفته‌ها می‌چیند و اینگونه جریان دلالت را سامان می‌دهد. در این صورت برای پی‌بردن به شباهت‌ها و تفاوت‌ها و دلالت‌های نهفته در پس روابط جانشینی و همنشینی و درون‌نشانه‌ای، باید ساختمان متن را به سازه‌هایی درشکست که ترکیبشان تعیین‌کنندۀ ساختار کلی معنا بوده است ـ سازه‌هایی که ساختار معنا را بسته به میزان مدلول‌پذیری، خوانش‌پذیری و شگفت‌انگیزی خود در جای‌جای متن تقویت یا تضعیف کرده‌اند.

مهم‌ترین هدف در فصل دوم، بازشناسی مفهوم «ادبیت» است از راه باریک‌نگری در روابط میان سازه‌های چند پاره‌روایت و سنجش ارزش ادبی آنها بر سه میزان مدلول‌گریزی، خوانش‌پذیری و شگفت‌انگیزی سازه‌هایشان. یعنی به جای رؤیاپردازی دربارۀ کشف معنایی یگانه و بی‌چون از پسِ فلان اثر مستطاب داستانی یا حتی به جای کوششی کم‌هوده برای تجویز بهترین خوانش ممکن از فلان اثر سترگ ادبی، به چندوچون این باره پرداخته شده که اصولاً تعبیرپذیری یا همان دلالت‌مندی پردامنۀ متون روایی از کجا مایه می‌گیرد و به کجا می‌انجامد، اگر به جایی بینجامد.

در فصل سوم ساختارشناسی روایت در سطح داستان بررسی شده است. ساختار روایت در سطح داستان، بی‌نیازی داستان از پی‌رنگ، تعریف رویداد بر پایۀ کنش، ساختار داستان در قالب گفتمان، همنشینی رویدادها در طول داستان و جانشینی رویدادها در عرض داستان مباحث تشکیل‌دهندۀ این فصل هستند. در این فصل مشخص می‌شود که تحلیل ساختار داستان به‌ناچار باید از تعریف سازه‌هایش آغاز کرد. سپس بنای تحلیل بر این بدیهه نهاده شده که سازه‌های داستان (رویدادها) را نمی‌توان جز با توسل به گفتمان روایی از یکدیگر بازشناخت.

در فصل چهارم به جای بررسی سازوکار داستان، فارغ از شیوۀ بازنمایی آن در متن و به جای تعیین روایت‌گونگی یا سنجش روایت‌مندی در مقیاس داستان، تحلیل روایت با تمرکز بر نقش گفتمان در داستان‌پردازی پیگیری شده است. در این راه با معرفی سازه‌های گفتمان روایی و تشریح ساختار آن در چند نمونه داستان فارسی، به پاسخ‌جویی برای این مسئله پرداخته شده که کارکرد ترفندهای داستان‌پردازی تا چه اندازه داستان را دستخوش گفتمان می‌کند. در این راه شیوه‌های زمان‌بندی (گاه‌شماری رویدادها در گفتمان) و سپس روش‌های کارگزاری (فراگویی یا اجرای روایت) شناخته می‌شود، پس از آن به بررسی شگردهای کانونی‌سازی (بازنمایی رویدادها از دیدگاهی خاص) و گفتگوپردازی (واداشتن شخصیت‌ها به کنش کلامی) پرداخته شده و سرانجام سازوکار داستان‌سرایی (هم‌جوشی آنچه از نظر شخصیت می‌گذرد و آنچه به زبان راوی می‌آید) بررسی شده است.

در فصل پایانی علت دلالت‌مندی پردامنۀ متن روایی فراتر از میدان متنیت، در دلالت‌های بینامتنی‌اش بررسی شده است. در این فصل سهم مناسبات بینامتنی را در خوانش‌پذیری گفتمان روایی تخمین زده شده و سمت و سوی تأویل‌گریزی هر پاره‌روایت در پهنۀ روابط بینامتنی‌اش ترسیم شده است. رمزگان فرهنگی، رمزگان پروآیرتیک، رمزگان هرمنوتیک، رمزگان سمیک، رمزگان نمادین و رمزگان ارجاعی مباحث این فصل را تشکیل می‌دهند.

فهرست مطالب کتاب:

فصل 1: پایگاه‌های زبان‌شناختی

فصل 2: نقد گفتمان روایی: از سخن‌سنجی اثر تا تحلیل متن

فصل 3: ساختارشناسی روایت در سطح داستانگ

فصل 4: ساختارشناسی روایت در سطح گفتمان

فصل 5: بازتاب رمزگان فرهنگی در گفتمان روایی

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

دیگر آثار نویسنده

روایت‌پژوهی در زمانی: سنجش روش‌های قصه‌گویی و داستان‌نویسی فارسی

روایت‌پژوهی در زمانی: سنجش روش‌های قصه‌گویی و داستان‌نویسی فارسی

حسین صافی پیرلوجه

هدف از این پژوهش پیشنهاد پاره‌ای ابزارها و روش‌های و روش‌های کارآیند در سخن‌کاوی گفتمان روایی با توج