زیباییشناسی در قرن بیستم
خلاصه
در این کتاب به زیباییشناسی در آستانة قرن بیستم، زیباییشناسی در میانة دو جنگ و زیباییشناسی پس از جنگ پرداخته میشود.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
زیباییشناسی غربی از موضعی سلبی آغاز شد؛ یعنی با تلاش افلاطون برای اعمال محدودیت بر نقش موسیقی، شعر و نمایش در تعلیم و تربیت سرپرستان و محافظان جامعۀ آرمانی مورد نظر وی. افلاطون از دو جبهه به جایگاه و منزلت این هنرها در فرهنگ یونانی حمله برد: او تأکید کرد که هنرهای محاکاتی ارزش شناختی قابل توجهی ندارند؛ زیرا از اشیا و امور محسوسی تقلید میکنند که خود تقلیدهایی صرف از متعلقات حقیقی معرفت یا مُثُل هستند و از این حیث هنرمندان و خاصه شاعران آن طور که ادعا میکنند، علم و دانشی دربارۀ زندگی واقعی ندارند؛ افزون بر این به زعم افلاطون بسیاری از هنرها که در میان یونانیان از بیشترین محبوبیت برخوردار بودند، از جمله تراژدی به لحاظ اخلاقی زیانبارند؛ زیرا استقبال از اینگونه آثار هنری و بهویژه نمایش و اجرای آنها بر روی صحنه باعث تحریک تماشاگران و ترغیب ایشان به غوطهورشدن در عواطف میگردد؛ امری که با خویشتنداری پرهیزکارانه در تضاد است. افلاطون تنها سرودهای حقیقی به درگاه خدایان و اقسام کاملاً تهذیبیافتۀ موسیقی و رقص را به درون نظام تعلیم و تربیتی جمهوری بسامان خویش راه میدهد.
در قرن بیستم هنرها به لحاظ ابداع و نوآوری دستخوش تکانهها و دگرگونیهای متعددی در صورت و محتوا ـ هر دو ـ شدند، به طوری که به نظر میرسید در پیوندهای بنیادی هنرها با برخی از سنن و قراردادهای هنریای که قدمتشان به رنسانس یا حتی دورۀ باستان میرسید، نوعی گسستگی ایجاد شده است. به یقین انقلابی که در قرن بیستم در عرصۀ هنرها رخ داد، باعث سربرآوردن نظریهپردازیهای فراوانی در زیباییشناسی شده است. ممکن است به نظر برسد که مسئلۀ اصلی زیباییشناسی در قرن بیستم ارائۀ تعریفی تازه از مفهوم هنر بوده است، تا جایی که چنین تعریفی بتواند آثاری را تحت شمول خود درآورد که هیچ شباهتی به هنر سنتی نداشته باشند و افزون بر این بتواند از راه توجه همزمان به تفاوتها و پیوندهای تجربۀ زیباییشناختی با شناخت و عمل جایگزین دلمشغولی و علاقۀ سنتی به تعریف تجربۀ زیباییشناختی گردد. اما این جنبۀ ظاهری و غلطانداز قضیه است. از یکسو دستیافتن به تعریفی بسنده و جامع از هنر به منظور متمایز کردن آن از چیزهایی که ممکن است با آنها خلط شود، در اغلب موارد یکی از اهداف زیباییشناسی سنتی نیز بوده است؛ به همین دلیل بود که کانت در درسگفتارهایش دربارۀ مباحث مربوط به زیباییشناسی در ابتدا فرق میان شعر و خطابه را روشن میکرد و هگل درسگفتارهایش در باب هنر زیبا را با بحث در مورد تفاوتهای هنر، دین و فلسفه آغاز میکرد. از سویی دیگر وظیفۀ ضروری و بنیادی فهم تجربۀ ما از هنر و همینطور فهم تجربۀ ما از زیبایی و والایی در طبیعت، همچنان طرح و برنامۀ بخش اعظم زیباییشناسی قرن بیستم برجای مانده است، خواه چنین تجربهای مستقل از توجهات و علایق شناختی و عملی ما باشد و خواه متمایز از این توجهات و علایق اما با این حال بهقوت مدافع آنها باشد. در این کتاب تاریخ زیباییشناسی در قرن بیستم بر مبنای همین فرض روایت شده است.
این کتاب شرحی است از ماندگارترین و اثرگذارترین آثاری که در قرن بیستم در این عرصه به رشتة تحریر درآمدهاند. در این کتاب به زیباییشناسی در آستانة قرن بیستم، زیباییشناسی در میانة دو جنگ و زیباییشناسی پس از جنگ پرداخته میشود. در نهایت به شرح و نقد حوزههای متعددی که در زیباییشناسی معاصر وجود دارد و مجموعهایی از آثار و نوشتههایی را پدید آورده است پرداخته میشود.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
زیباییشناسی در آستانۀ قرن بیستم
زیباییشناسی در میانۀ دو جنگ
زیباییشناسی پس از جنگ
دستاوردهای بعدی
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
ایران در آینۀ شعر روس
میخاییل سینلنیکوفاین کتاب برگرفته از کتاب «ایران و درونمایههای ایرانی در شعر شاعران روس» اثر میخاییل سینلنیکوف شاعر
دیگر آثار نویسنده
سنت زیباشناسی فرانسوی در عصر روشنگری
ژاک موریزو، فرانسیس کلمن، پل گایرهر پژوهشی در تاریخ زیباشناسی جدید، برای عقیمنماندن، چارهای جز این ندارد که افزون بر بریتانیا و آلم
نظری یافت نشد.