رستاخیز اسطوره: نگاهی به رابطۀ مغز و اسطوره در جهان پیچیدۀ جدید
خلاصه
نویسنده در این کتاب درباره شکل اصلی اسطوره صحبت نمی¬کند، بلکه بیشتر به تغییرات و کاربردهای جدید اسطوره در جهان پیچیده کنونی نظر دارد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
نویسنده در این کتاب درباره شکل اصلی اسطوره صحبت نمیکند، بلکه بیشتر به تغییرات و کاربردهای جدید اسطوره در جهان پیچیده کنونی نظر دارد. در واقع این پژوهش تلاش میکند به این پرسش پاسخ بدهد که در جهان پیچیده کنونی با روابط پیدا و پنهان آن جایگاه اسطوره کجا خواهد بود. سرآغاز و نقطه عزیمت این پژوهش بر اساس درک و شهود مؤلف در رویارویی با آفریدگار چهرههای اسطورهای یعنی فردوسی حاصل میشود. مؤلف با توجه به شاهنامه تلاش در بازخوانی افکار و اندیشه فردوسی دارد و میان سهگانه مغز و اسطوره و خلق اثر اسطورهای رابطهای فرض میکند که در سراسر کتاب به بازگشایی و توسعه معنایی آن اقدام میکند. در این راستا مؤلف بحث گستردهای درباره بینش اساطیری در جهان نوین مطرح کرده است.
اين كتاب از چهار فصل تشكيل شده است. اولين فصل با عنوان «بينش اساطيری در جهان نوين» که از نظر مفهومی مهمترین فصل کتاب است، به مختصات و ويژگیهای جهان كنونی میپردازد. در اين فصل میتوان به صورت تفضيلی و با جزييات بيشتر، تجربه اساطيری مبتنی بر زمانه را درك کرد؛ تجربهای كه البته در سايۀ جهان بسيار پيچيده كنونی بسيار عجيب و غيرقابل انتظار خواهد بود. اين فصل به شش بخش تقسيم میشود. بخش نخست «هستیشناسی بدن و ذهن» نام دارد و در آن در مورد مفهوم تجربه اساطيری صحبت میشود و اینکه چگونه ممکن است فردی تجربهای گاه اینچنین شگفتآور داشته باشد. در بخش دوم يعنی «آگاهی به مثابه تجربه» اين موضوع شناخت مورد تفسير انسانشناختی قرار گرفته است. وقتی سخن از شناخت جهان پيرامونی به ميان میآيد، هنوز كه هنوز است بهترين نظريه متعلق به امانوئل كانت است. در بخشهایی از کتاب «رستاخیز اسطوره» بر پايه نظريات كانت به بررسی نظريه ديگری به نام تجربه زيستی پرداخته شده است. هيچ شناخت و تجربهای از جهان خارج، شناختی خالص و مبتنی بر واقعيت تام و فيزيكی نخواهد بود. بلكه شناخت جهان پيرامونی و آنچه كه تجربه ما را از اين جهان ميسازد دو صورت ذهني و عينی دارد. ادامه بحث این فصل بر اساس توجه به صورت ذهنی موضوع است. در بخش سوم يعنی «سياليت آگاهی» به مفهوم غيرايستای آگاهی از ديدگاه فلسفی اشاره شده است. به گمان نویسنده آگاهی همان جنبۀ ذهنی شناخت است. پس برای دريافت ماهيت هرگونه تجربه انسانی از جهان پيرامونی، از جمله تجربه اساطيری، لازم است ببينيم آگاهی چيست و چه مؤلفههايی سازنده آن هستند. از اينرو نویسنده به پايههای نوروساينتيفيك آگاهی پرداخته است. اينكه چگونه مغز نخستیها طی ميليونها سال تكامل، سيستم پردازش بسيار پيچيدهای به نام آگاهی را ساخته است. در بخش ديگر اين فصل يعنی «از نوروتئولوژی تا نوروميتولوژی» به مصاديق و نمونههای عينی برخی ذهنيتها در مغز اشاره شده است. در بخش نهايی اين فصل هم «تكامل، خودمختاری مغز و فرهنگ» بحث اصلی کتاب، يعنی تجربه اسطورهای در جهان كنونی مطرح میشود. نكته اصلی اينجاست كه شكل جهان و پيچيدگی آن به صورت عميقی در حال تغيير است. پس نخستين مسئله اين است كه كانونهای معرفتی حاصل از فرهنگ گرچه در دورهای طولانی وابسته به عملكرد مغز بودهاند، اما حال میتوانند بدون تبعيت از مغز به تكامل خود ادامه دهند.
فصل دوم و فصل سوم کتاب، درباره اسطورهها و آن چيزی است كه میتوانند در جهان پيچيده كنونی به مخاطب ارائه دهند. فصل دوم با عنوان «اسطوره و قدرت شناخت انسان از جهان پيرامونی» به موضوع بنيادين شناخت ميپردازد و اسطورههايی را بررسی میكند كه شيوه شناخت ما از جهان خارج را توضيح میدهند. بخش اول اين فصل به تفسير داستان پرومتئوس اختصاص دارد. اگر پرومته در اساطير يونان مسئول اصلی آگاهی و به عبارتی آفرينش انسانی است، در تفاسیری که از آن در این کتاب آمده، او انسان را به آفرينش و خلقتی ديگرگونه فرا میخواند. محتوای اصلی اسطوره پرومته دال بر كسب آگاهی از طريق يك «تنش درونی» است. بخش دوم اما به زرتشت و اهمیت انقلاب فکری او و همخوانی آن با تکامل شناخت در مغز میپردازد. بخش سوم به آیین پررمزوراز میترا میپردازد و در بخش چهارم از نوعی تکامل شناختی سخن گفته شده که گرچه در طی تکامل به علت نارساییهایش حذف و خاموش شده است، اما ردپاهایی را در آثار اسطورهای و باستانشناختی از خود به جا گذاشته است.
فصل سوم با عنوان «اسطوره در ورای علم» اما به حوزههايی میپردازد كه علم كماكان توانايی ورود به آنها را پيدا نكرده است. معنای زندگی و سيلان مستتر در آن چيست؟ برای توضيح اين سيلان اسطوره شيوا به كار گرفته شده است. رقص شيوا با آفرينش و نابودی مستمر و پياپی يادآور پويايی عميق نهفته در اعضای مختلف بدن همچون گلبولهای قرمز و يا نورونهاست. آن پويايی است كه میتواند منجر به ايجاد شناخت گردد. بخش بعدی كه مفصلترين بخش اين فصل است به آيين بودا می پردازد. آيين بودا بيش از آنكه بر پايههای عقيدتی استوار باشد، آيينی طبيبانه بوده كه برگشايش و التيام رنجها و دردهای بشری اهتمام ورزیده است.
در بخش آخر اين فصل به پر رازترين حقيقت انسانی يعنی مرگ پرداخته شده است. مرگ از جمله مفاهيمی است كه هرگونه رويكرد پزشكی را به چالش كشيده و ناتوانايی آن را آشكار می کند. در اينجا به يكی از مهمترين اسطورههای جهان درباره مرگ يعنی داستان گيلگمش پرداخته میشود و از خلال آن به تمدن مارليك و جام افسانه زندگی پیوند مییابد.
فصل چهارم این کتاب، «گفتگوی علم و اسطوره» نام دارد و پيامد و دستاورد دادهها و مفاهيم فصول پيشين است كه در سايه مفهوم نوينی با نام «پيچيدگی» مورد بازبينی قرار میگيرد.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
فصل اول: بینش اساطیری در جهان نوین
فصل دوم: اسطوره و قدرت شناخت انسان از جهان پیرامونی
فصل سوم: اسطوره در ورای علم
فصل چهارم: مؤخره: گفتگوی علم و اسطوره
پربازدید ها بیشتر ...
آوازهای ناخواندۀ قوی پیر تنهای مهاجر؛ ایلیا به روایت ایلیا در گفتگو با ایلیا فابیان
حسن شکاری و لیزا ویوارللیاین کتاب حاصل گفتگوی حسن شکاری و لیزا ویوارللی با ایلیا فابیان شاعر ایتالیایی است که ایلیا در این گف
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
منابع مشابه بیشتر ...
هومو نرانس: اسطوره ـ باستانشناسی روایت
اسماعیل گزگینموضوع اصلی این کتاب بیان اهمیت و ضرورت روایتپردازی در هستی و حیات انسان است و از این راه تبیین نوعی
قهرمان در تاریخ و اسطوره (درسگفتارها)
عباس مخبرهدف نویسنده در این کتاب بررسی خاستگاه، ماهیت و کارکرد قهرمان در اسطوره است؛ اما به دلیل گستردگی معنا
نظری یافت نشد.