۱۲۶۱
۳۸۳
سوء قصد به ذات همایونی

سوء قصد به ذات همایونی

پدیدآور: رضا جولایی ناشر: چشمهتاریخ چاپ: ۱۳۹۴مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 3ـ529ـ229ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۲۷۸

خلاصه

این کتاب یک رمان تاریخ‌ساز است. رضا جولایی با نوشتن این رمان نگاهی نو به مفهوم تاریخ در داستان‌نویسی ایران افزود.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

این کتاب یک رمان تاریخ‌ساز است. رضا جولایی با نوشتن این رمان نگاهی نو به مفهوم تاریخ در داستان‌نویسی ایران افزود. رمان روایت اعضای جریانی مارکسیستی است در دوران استبداد محمدعلی شاه قاجار در تهران و ترور نافرجام این شاه که دلیلی می‌شود بر سرکوب‌های بعدی او.

جولایی با قدرت خیال و به خدمت گرفتن تاریخ‌نگاری شخصی‌اش جهانی آفریده که در آن می‌توان روح آزادی‌خواهی، تنهایی و هراس را مشاهده کرد. رمانی که در آن استالین و صادق هدایت هم حضور خود را دارند و چنان جذاب و پرحادثه نوشته شده که عملاً یکی از نمادهای رمان‌نویسی ایران در سی سال گذشته است. جولایی در این رمان پرکشش سرنوشت‌هایی می‌سازد که در تاریخ رسمی خبری از آنها نیست و انگار اوست که این ارواح را احضار می‌کند تا از یک گذشتۀ دور بگویند، مصداقی شوند از «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» دهخدا.

رضا جولایی متولد سال 1329 در تهران است. کتاب‌های «حکایت سلسله پشت کمانان»، «جامه به خوناب»، «شب ظلمانی یلدا»، «حدیث دردکشان»، «تالار طرب‌خانه»، «جاودانگان»، «نسترن‌های صورتی»، «باران‌های سبز» و «سیماب و کیمیای جان» از آثار این نویسنده‌ است.

برشی از این کتاب:

«و در اصل شاید حقی برای شما وجود ندارد. دل‌تان را الکی خوش کرده‌اید. هر کس که کار کرد حق دارد؟ ابداً. هر کس که زور دارد حق دارد. حق بدون زور شوخی است. لطیفه است برای آدم‌های قلدر. شما حتی حق نفس کشیدن هم ندارید. می‌توانند نفس‌تان را هم ببرند و نمی‌توانید اعتراض کنید مگر آنکه زور داشته باشید. اما یک نفر آدم مفلوک چه زوری دارد؟ صد نفر چی؟ هزار نفر؟ ده هزار نفر و صدهزار اِی ..... از طریق پیوستن به تشکیلات است که می‌توانید نفس‌کشیدن را شروع کنید».

در بخشی دیگر از کتاب می‌خوانیم: «دستی را روی پیشانی خود احساس کرد. خنکی آن دلچسب بود. از ورای تاریکی آن راهروهای پیچاپیچ بازگشت. حالا در حیاط بود و نور مایل خورشید پاییزی همه چیز را درخشان کرده بود... در این دهلیزها چرخیده بود، اما می‌ترسید تا انتهایش رود. نمی‌دانست چه چیز در انتظار اوست. سیاهی بود، ظلمات قیرگونه و چیزی که نمی‌خواست نامش را بر زبان آورد...مرگ...از پدر ژوزف خواست برایش کتاب بخواند، همان قطعه دوست‌داشتنی: مرگ پرنس آندره ... رازی در این قطعه بود که بر همگان آشکار نبود. شاهزاده پرسید: آیا این مرگ است. نه، نمی‌‌خواهم بیمرم. من زندگی را دوست دارم. این گل‌ها را ... این زمین و آسمان‌ها را و آنجا چه چیز در انتظار من است؟ در چشم‌های دختر اشک جمع شده بود. ناگهان متوجه چیزی شد که این روزها به آن توجه نکرده بود ... دریافت به مرگ نزدیک است و دختر این را در چهره او می‌دید. بعدازظهر آفتابی بود و خانه در خاموشی فرو رفته بود. از پشت شیشه‌ها درختان را می‌دید با برگ‌هایی به رنگ سبز روشن ... و قلبش فشرده شد و احساس کرد باید بپذیرد که راهی دیگر نیست و اینک نوبت او رسیده و پرسید: پدر آیا من می‌میرم؟ پدر گریه می‌کرد .... در تاریکی پیش رفت. در انتهای دهلیزها نوری می‌دید که درخشان‌تر می‌شد ... با خود گفت پس مرگ این است؟ بیهوده می‌ترسیدم. پیش‌تر رفت و خود را در آغوش مادربزرگ دید ... نه درد بود و نه هراس».

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

چکادنشین والا: واکاوی نمایشنامه‌های مدرن ایبسن

چکادنشین والا: واکاوی نمایشنامه‌های مدرن ایبسن

میرمجید عمرانی

این کتاب درنگی است در درون و پیرامون هنریک ایبسن، یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان و اندیشمندان جهان. در وا

فرهنگ نام‌های کهن و باستانی استان مازندران

فرهنگ نام‌های کهن و باستانی استان مازندران

مصطفی پاشنگ

1160 نام کهن و باستانی در استان مازندران شناسایی و ریشه‌یابی شده که در این کتاب گزارش شده است، استوا

منابع مشابه بیشتر ...

داستان های ایران باستان

داستان های ایران باستان

احسان یارشاطر

آنچه در این کتاب گردآوری شده، عموماً از زبان‌های باستانی منابع داستان‌های ایران مانند اوستایی و فارس

بر خاکستر ققنوس؛ نگاهی به حیوان‌دوستی در آثار صادق چوبک

بر خاکستر ققنوس؛ نگاهی به حیوان‌دوستی در آثار صادق چوبک

محمدرضا رهبریان

بازخوانی چوبک به ویژه زمینه‌های حیوان‌دوستی آثارش ما را با لایه‌ها و مایه‌های دیگری از کار او روبرو