۱۰۷۱
۳۵۵
چه کسی موتسارت را کشت؟

چه کسی موتسارت را کشت؟

پدیدآور: ارنست ویلهلم هاینه ناشر: ماهیتاریخ چاپ: ۱۳۹۵مترجم: علی اسدیان مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۵۰۰شابک: 3ـ241ـ209ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۱۵۲

خلاصه

این کتاب دربردارندۀ 14 داستان کوتاه است که در واقع بیانگر حقایقی از زندگی موسیقی‌دانان مشهور و نام‌آشناست.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

این کتاب دربردارندۀ 14 داستان کوتاه است که در واقع بیانگر حقایقی از زندگی موسیقی‌دانان مشهور و نام‌آشناست.

ارنست ویلهلم هاینه ژانویۀ 1940 در برلین به دنیا آمد. پس از گذراندن دورۀ ابتدایی و دبیرستان، مشغول به تحصیل در رشتۀ ادبیات آلمانی و معماری و شهرسازی شد. در دوران تحصیل سرپرستی یک پروژۀ بزرگ ساختمانی در آنکارا را بر عهده گرفت. بیش از یک دهه از عمرش را در ژوهانسبورگ به سر برد و طی این مدت، افزون بر کار در رشتۀ تحصیلی‌اش، همواره به کارهای فرهنگی ادامه داد. دهۀ هشتاد با برادرش در ژوهانسبورگ باشگاهی سیاسی، ادبی و انتقادی پایه‌گذاری کرد که آوازۀ آن از محدودۀ آفریقای جنوبی فراتر رفت. در همین دوره فیلم‌نامه و نمایش‌نامه‌های رادیویی و داستان‌های کوتاه بسیار نوشت که اکثر آنها در روزنامه‌های آلمانی و انگلیسی‌زبان به چاپ رسیدند.

هاینه چند سال در کشورهای عربی زندگی کرده است. چهار سال سرپرستی پروژۀ شهرسازی الخبر عربستان را بر عهده داشت. به آلمان که بازگشت، دو سال سرپرست بخش معماری ادارۀ عمران شهر اشتوتگارت بود. از سال 1986 در کسوت نویسنده‌ای آزاد در ایالت بایرن زندگی می‌کند. او تاکنون داستان‌های کوتاه بسیار و چند رمان تاریخی نوشته است که بیشتر آنها به بیشتر زبان‌ها ترجمه شده‌اند. از رمان‌های معروفش می‌توان به ماجرای یک قتل در قرون وسطی، گردنبند کبوتر، پرواز ققنوس، زاغ‌های کارکازونه و حلقۀ شهسوار جنگ صلیبی اشاره کرد.

داستان‌های هاینه اکثرا جنبۀ انتقادی دارند و گاهی عجیب و غریب و مبهم به نظر می‌آیند، اما به نوعی غافلگیرکننده و شگفت‌انگیزند. هنر این نویسنده در این است که در نوشته‌هایش، با چند جمله به نقطۀ عطف رسیده و خواننده را شگفت‌زده می‌کند.

آنچه در این کتاب آمده، ساخته و پرداختۀ یک نویسندۀ کتاب‌های جنایی نیست، بحث بر سر حقایق جهان موسیقی است. خواننده هم بازرس است و هم بازپارس. نویسنده در این کتاب نکاتی از زندگی هنرمندان موردنظرش ارائه می‌دهد که به‌راستی سؤال‌برانگیزند و در زندگی‌نامه‌های این هنرمندان هیچ اشاره‌ای به آنها نشده است. او تلاش می‌کند تا با اطلاعات دقیقی که به خواننده عرضه می‌کند او را به پرسش وادارد. پرسش‌هایی چون؛ به راستی چه کسی موتسارت را کشت؟ یا اینکه پاگانینی آن شش سال نامعلوم را کجا به سر برده است و پرسش‌هایی از این دست که نویسنده به آنها پاسخی نمی‌دهد وآن را برعهدۀ خواننده می‌گذارد.

در بخشی از داستان «چه‌کسی موتسارت را کشت؟» می‌خوانیم: «در نیمه‌شب پنجم دسامبر 1791 در خیابان راهنشتاین چه اتفاقی افتاد؟ نگویید پس از گذشت دویست سال نمی‌توان چیزی را به اثبات رساند. نمی‌شود برای قوانین منطقی حد و مرز و زمان و مکان قائل شد. از ترکیب دقیق و مادی ستارگانی که چندین سال نوری از ما دورند آگاهیم. روال زندگی موجوداتی را که صدها هزار سال پیش منقرض شده‌اند می‌شناسیم. نه، قوانین منطق حد و مرزی نمی‌شناسند! اولین پرسش‌تان قاعدتا باید این باشد: آن شب چه اتفاقی رخ داد؟ چه گزارش‌هایی از شاهدان عینی در دست داریم؟» (ص 12)

فهرست مطالب کتاب:

دربارۀ نویسنده و آثارش

مقدمۀ نویسنده

چه کسی موتسارت را کشت؟

چه کسی سر از تن هایدن جدا کرد؟

چرا پاگانینی سکوت کرد؟

چه کسی چایکوفسکی را به کام مرگ فرستاد؟

چه کسی به هکتور برلیوز کمک کرد؟

دانکن چگونه خفه شد؟

واگنر چگونه درگذشت؟

چه کسی معمای روسینی را حل می‌کند؟

چه کسی طبل شیطان را می‌شناسد؟

چه کسی باخ و هندل را کور کرد؟

بیزه از چه چیز درهم شکست؟

چه کسی قوم خوسا را افسون کرد؟

مُدِست موسُرگسکی که بود؟

چه اتفاقی برای گلن میر افتاد؟

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

مطالعات ادبی هرمنوتیک متن‌شناختی

مطالعات ادبی هرمنوتیک متن‌شناختی

مهیار علوی‌مقدم

تأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهره‌گیری هر چه بیشتر خواننده از ارزش‌های شناخته‌نشدۀ متن می‌ش

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

مجید مصطفوی

نیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفق‌ترین و محبوب‌ترین نمایشنامه‌نویسان جهان و یکی از بهت

منابع مشابه بیشتر ...

نامه های ولفگانگ آمادئوس موزار

نامه های ولفگانگ آمادئوس موزار

ولفگانگ آمادئوس موزار به انتخاب و ویرایش هانس مرسمان

انتخاب نامه‌های این کتاب به دست هانس مرسمان محسنات ویژه‌ای دارد و در این کار، وی تا آنجا که ممکن بود