سازمان پرورش افکار و هنرستان هنرپیشگی (1317 ـ 1320)
خلاصه
این کتاب نخست به بررسی کارنامۀ سازمان پرورش افکار و سپس به معرفی هنرستان هنرپیشگی میپردازد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب نخست به بررسی کارنامۀ سازمان پرورش افکار و سپس به معرفی هنرستان هنرپیشگی میپردازد.
اندیشۀ ایجاد سازمان پرورش افکار در روزگاری به ذهن احمد متیندفتری ـ وزیر دادگستری وقت ـ رسید که تشویش و ناامنی و خطر فروپاشی نظامهای سیاسی حاکم به سبب جنگ جهانی دوم بر دنیا سایه افکنده بود و بیم آن میرفت که دامنهاش تا ایران گسترده شود. او در شرح زمینۀ تأسیس سازمان میگوید: «در طی شرفیابیهایی که برای عرض گزارش راجع به تحقیقات از مجید آهی (وزیر راه) نصیب من شد، تبادل نظرهایی صورت گرفت و از این مشاورهها، فکر تشکیل سازمان پرورش افکار در دماغ شاه تولید شد».
سلسله مراتب در سازمان پرورش افکار بدین صورت بود: نخستوزیر وقت رئیس سازمان و وزیر فرهنگ، رئیس هیئت مرکزی و حسین فرهودی رئیس دبیرخانهاش بودند و متیندفتری بر آن نظارت داشت. سازمان ساختاری گسترده، قائم به نظام رضاشاهی و سیاستهای تمرکزگرای آن محسوب میشد و هدفش یکسانسازی همۀ دیدگاهها در حوزههای مختلف اجتماعی و اعمال سیاست ایجاد وحدت در همۀ زمینههای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و آموزشی و پرورشی ـ فکری به همت بوروکراسی جدید و شماری از روشنفکران چون بدیعالزمان فروزانفر، رشید یاسمی، رضازادۀ شفق و محمد حجازی بود که البته دامنه و گسترۀ آن اقدامات فرهنگی غالبا از حدود شهرهای بزرگ فراتر نمیرفت.
سازمان پرورش افکار آینۀ تمامنمای آرمان نظام رضاشاهی بود؛ یعنی ایجاد وحدت فکری و اتحاد معنوی و «اتفاق کلمه» و تقویت روحیۀ ملیگرایی با گرایشهایی یکدست و همگون و پیریزی هویت واحد از طریق ترویج «افکار میهندوستی و شاهپرستی» و امحاء تشتت و جداسری و ارتقای فرهنگ عمومی و وجدان ملی با تفهیم معنای اصلاحات حکومتی و علاقمندکردن مردم به آن تا قدرش را بدانند و از حکومت حمایت کنند.
سازمان پرورش افکار که آینۀ تمامنمای آمال حکومت رضاشاه و «مرکز تجمع آرمانها و برایند نهایی فعالیت فرهنگی» نظام بود، ایدئولوژی یکسانسازی فرهنگی را مدنظر داشت و لاجرم با نگاهی تمرکزگرا و اقتدارطلبانه به امور و شئونات اجتماعی مینگریست؛ یعنی قائل به اعمالنظر یکجانبه از بالا به پایین با زور و اجبار بیتوجه به نیازهای طبقات اجتماعی بود. نتیجتاً این آینۀ پندار با آشوب زمانه تیره شد و سازمان پرورش افکار در پی حملۀ متفقین به ایران و فروپاشی نظام رضاشاهی در ۱۳۲۰ فرو ریخت و در نیمۀ دوم سال 1321 کانون هدایت افکار که کارش منحصراً سخنرانی برای رجال دولتی بود و ظاهراً تا سال 1326 دوام داشت، بنیان یافت.
هنرستان هنرپیشگی از دل سازمان پرورش افکار زاده شد و نخستین جلسۀ کمیسیون نمایش در 17 بهمن 1317 اساسنامهاش را تصویب کرد. ریاست این هنرستان بر عهدۀ سیدعلی نصر گذاشته شده بود. وی در نهم فروردین 1318، در حضور همۀ هنرآموزان و استادان و کارکنان هنرستان، در باب علت تأسیس سازمان پرورش افکار و هنرستان و اهمیت هنرپیشگی سخنرانی خود را ایراد کرد.
در این کتاب دربارۀ این دو سازمان و هنرستان سخن گفته شده است. نویسنده در مقدمه به نحوۀ شکلگیری سازمان پرورش افکار اشاره کرده و در ادامه کارنامۀ سازمان را بررسی کرده است. بخش بعدی به نقد و نظر دربارۀ این سازمان اختصاص دارد. نحوۀ شکلگیری و کارکرد هنرستان هنرپیشگی بخش بعدی کتاب را به خود اختصاص داده است. در پیوستها که بخش پایانی کتاب را شکل میدهد، نویسنده برخی از اساسنامهها و دستورالعملهای سازمان پرورش افکار را آورده است.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
کارنامۀ سازمان
نقد و نظر
هنرستان هنرپیشگی
پیوستها
منابع
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
دیگر آثار نویسنده
مدخلی بر رمزشناسی عرفانی
جلال ستاریدر اين كتاب پس از بحث و بررسی دربارۀ مفهوم رمز و تعريف آن و نقل آرای صاحبنظران نامدار اين زمينه، بخ
نظری یافت نشد.