فردوسی برونمرز: نگاهی دیگر به اندیشههای بنیادی اقبال لاهوری
خلاصه
این کتاب دربردارندۀ چهارده بخش است که در آنها به زندگی و شعر و عرفان اقبال لاهوری پرداخته شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
زمانی که اقبال به جاودانگی پیوست، نام و نشان چندانی از وی در ایران نبود و جز افراد معدودی که تعدادشان از انگشتان دست تجاوز نمیکرد، کسی نمیدانست فرزانهای به نام محمد اقبال لاهوری با سرودن نههزار بیت شعر حکیمانه فارسی، آتش فرومرده زبان و ادب فارسی را که میرفت در شبهقاره بدل به خاکستر شود، بار دیگر شعلهور کرد. آوازۀ او در جهان ابعاد مختلفی دارد؛ ولی در ایران بیشتر به واسطۀ شعرش شهرت یافته است.
او شاعری است اندیشمند که از شعر برای تبلیغ دیدگاههای اصیل و انسانی خود بهره میگیرد و نهتنها حب وطن را نفی نمیکند، بلکه طالب سرزمینی به نام وطن است و پایهریز کشوری مستقل. او اندیشمندی است که جهان اسلام را متحد میخواهد، فیلسوفی است اهل زندگی و عمل و مروج پراگماتیسم؛ فرزانهای است که مولوی این زمانه است و نه شرقی است و نه غربی، بلکه در هر دوی آنها خیر و شر میبیند. عارفی است تکثرگرا که از انا الحق حلاج هم درمیگذرد؛ توانایی نقد اکابر فلاسفه غرب را دارد و در مرتبهای از اندیشیدن قرار گرفته که میتوان پذیرفت دستگاه فکری پدر فلسفه غرب و پیروانش را نقد کند.
شیفتگی اقبال در جایگاه فردی غیرایرانی به زبان فارسی و فرهنگ و تاریخ ایران بسیار غرورانگیز است. این اندیشمند پرآوازه را میتوان در طریق عاشقان فرهنگ ایرانی، عاشقترین عشاق نامید که بیگمان روح فردوسی بزرگ سپاسگزار و ستایشگر این فرزانه کمنظیر است.
اقبال چهرهای جهانی است که در همان زمان حیاتش تقریباً آوازهای جهانی داشت. زمانی که در اروپا میزیست، به عنوان یک فیلسوف شناخته میشد. آثارش بیدرنگ پس از انتشار از سوی مترجمان و شرقشناسان بزرگ غربی نظیر نیکلسون و آربری مورد توجه قرار گرفت و آنها را چندان عمیق یافتند که همانند آثار عرفانی و ادبی تراز اول زبان فارسی به انگلیسی ترجمه نمودند.
این کتاب دربردارندۀ چهارده بخش است که در آنها به زندگی و شعر و عرفان اقبال لاهوری پرداخته شده است.
«تردیدی نیست که فرزانه توس در تاریخ فرهنگ ایران چهرهای است کاملا استثنایی که نمیتوان کسی را از حیث تعلق خاطر به ارکان هویت ایرانی با وی قیاس کرد.... منزلتش چندان رفیع است که هر ایرانی یقین دارد که تا فردوسی هست، ایران هست. این دو نام چنان در هم آمیختهاند که جداییشان ناممکن است. بنابراین قرار دادن چهره دیگری در کنار فردوسی از منظر ایراندوستی و شیفتگی به فرهنگ و زبان سرزمینی به نام ایران آن هم چهرهای از برونمرز مایه شگفتی خواهد بود، ولی حقیقت این است که پس از فردوسی دیگر هیچ اندیشمند و شاعر پرآوازهای را چه در درون مرز و چه در برون مرزهای ایران به جز از اقبال عظیمالشأن نمییابیم که همانند فردوسی بزرگ به ایران و آنچه از آن است، عشق ورزیده باشد. اقبال عشق ستایشانگیزش را نسبت به این خاک فرهنگپرور که از پایهگذاران مدنیت بشری است از جایی میآغازد که شاهنامه به آخر میرسد». (ص 16)
اقبال تأثیرپذیری فراوانی از مولوی و نیچه داشته است؛ در اینباره در این کتاب آمده است: «اقبال به سبب استعداد فطری و نظرات مشابهی که در باب زندگی دو تن از متفکران پیش از خود داشت، بسیار تحت تأثیر آنان قرار گرفت. او از میان متفکران قدیم شرق، مولوی را به عنوان مراد و راهنمای خود پذیرفت و اروپای متأخر نیز فلسفه «خود» و «زبرمرد» نیچه را به وی الهام نمود که مورد پذیرشش قرار گرفت. با نگاهی گذرا به اشعار اقبال معلوم میشود که بهترین قسمتهای شعرش را از افکار مولوی و نیچه الهام گرفته است». (ص 171)
دربارۀ نظر اقبال به شعر میخوانیم: «اقبال شعر را وسیلهای میدانست برای بیان اندیشههایش. از همین رو هیچگاه خود را شاعر نمیداند و آن را با توجه به تفکر حاکم بر شعر، تهمتی به خود میشمرد. در مقدمه منظومه گلشن راز جدید میگوید:
گشودم از رخ معنی نقابی به دست ذره دادم، آفتابی
نپنداری که من بیباده مستم مثال شاعران افسانه بستم
نبیند خیر از آن مرد فرودست که بر من تهمت شعر و سخن بست
به کوی دلبران کاری ندارم دل زاری غم یاری ندارم
نه خاک من غبار رهگذاری نه در خاکم دل بیاختیاری
و سپس اشاره میکند که شعرش در خدمت به خلق و بیداری افکار آنها است؛ از همینرو شاعری به این معنا را پسندیده میشمارد و با تضمین بیتی از گلشن راز شیخ محمود شبستری میگوید:
به جبریل امین همداستانم رقیب و قاصد و دربان ندانم
مرا با فقر، سامان کلیم است فر شاهنشهی، زیر گلیم است
اگر خاکم به صحرایم نگنجم اگر آبم به دریایی نگنجم
دل سنگ از زجاج من بلرزد یم افکار من ساحل نورزد
نهان تقدیرها در پردۀ من قیامتها بغلپروردۀ من
دمی در خویشتن خلوت گزیدم جهان لازوالی آفریدم
مرا زین شاعری خود عار نیاید که در صد قرن یک عطار ناید». (ص 224)
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
فردوسی برونمرز
زندگی و آثار مستمندترین شوالیه
اقبال و شرق از خود رمیده
اقبال و غرباندیشی
درونمایه فلسفه اقبال
حیات منفرد منِ آدمی
تعلیم و تربیت از دیدگاه اقبال
بازسازی اندیشه دینی از نگاه اقبال
مولوی، حافظ و اقبال
دیدگاههای عرفانی اقبال
مولوی، نیچه و اقبال
اقبال و مشکل اساسی نیچه
اقبال و جمالالدین اسدآبادی
شعر از نگاه اقبال
پربازدید ها بیشتر ...
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
زبان ملت، هستی ملت
امامعلی رحمانزبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش
منابع مشابه بیشتر ...
مروارید ادب ایران
سمانه سنگچولیشهابالدین عبدالله مروارید ملقب به بیانی کرمانی، تنها شاعری است که در قرن نهم هجری به سرودن رباعی شه
نظری یافت نشد.