معارف خواجه محمد بن صدیق کُجَجانی از عرفای قرن ششم هجری
خلاصه
یکی از مشهورترین پیران و خواجگان منطقۀ آذربایجان خواجه محمد کُجَجانی است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
یکی از مشهورترین پیران و خواجگان منطقۀ آذربایجان خواجه محمد کُجَجانی است. چنانکه در آثار آمده، او را جدش پیرمحمد تربیت نموده و او از وی خرقه گرفته و پیرمحمد از پیرصدیق کردی، پیر صدیق از حضرت بابا احمد شادبادی، و بابا احمد از جد خود بابا نعمت و او از حضرت خواجه محمد خوشنامه و خواجه محمد خوشنام از حضرت اخی فرج زنجانی.
حضرت خواجه محمد را چون کمال متابعت نسبت به سنت نبوی حاصل بوده، مشرف گشته به موافقت چند چیز با رسالت حضرت رسالت (ص). اول اینکه در تولد و نشو و نما در واد غیر ذیزرع که کنایه از مکه است و قریۀ کُجَجان نیز آنطور واقع شده. ثانیاً در مادۀ اسم که محمد است. ثالثاً یتیم مانده و جد وی را پرورش دادن و تربیت کردن. رابعاً امی ماندن. خامساً از اینکه از پسر وی را پسر نمانده و از دختر مانده. سادساً اینکه هاشمی نسب است. وفات خواجه در 66 سالگی در سال 677 هجری اتفاق افتاده است.
خواجه امّی بوده و اهل کتاب و نوشتن هم نبوده است؛ ولی با این حال علومی باطنی و معنوی داشته که در اینباره کمتر کسی میتوانسته چنین باشد و بنا به گفتۀ نغز شمس تبریزی در مقالات، هر چند که امی بوده، ولی هرگز عامی نبوده است و دانایان بهخوبی فرق امی و عامی را نیک میدانند.
از او و دربارۀ او یکی از بهترین منابع کتابی است با عنوان «تذکرۀ کججانی» که توسط یکی از مریدان دانشمند خواجه با نام حسن بن حمزۀ پلاسی شیرازی نوشته شده است.
وی در دورۀ سلطنت آباقاخان بن هلاکو از پادشاهان مغول در تبریز میزیسته و در ذیحجۀ سال 377 هجری در سن 66 سالگی درگذشته است. مزارش در روستای مججان نزدیک روستای لاله از دهات تبریز است که مدفن گروهی از مشایخ کججان است، زیر قبۀ محقری واقع شده و اکنون هم آثارش باقی است و بر سنگ مزارش چنین نوشته شده است: «هذا روضة الفقیر الی الله الکبیر محمد بن الحاج صدیق بن محمد سنة سبع و سبعین و ستمأة». وی میان عرفای همعصر خود به دقت اشارت و لطف معانی و قوت سخن معروف بوده است.
شیخ کججانی به واقع از عرفای بزرگ و به حق رسیدۀ تبریز است. کلمات و عبارات او دلالت بر عظمت روحی و اوج بالندگی فکری اوست. تا جایی که مخاطب فقیه و حکیم خود را در حیرتی عجیب و دائمی فرو برده که: این جنس کلمات از کجا میآید؟ شناختی که از دقایق عرفان در کلمات شیخ است، بهراستی اعجابآور و بهتزاست. حکمت و معنویتی که وی از آداب و ادب سلوک بیان میکند، در کمتر آثاری میتوان دید و از کمتر عارفی میتوان شنید. گویا به هنگام کلام و سخنگفتن، او مجرایی بیش نیست؛ چنانکه ظاهراً بر زبان او سخن آنگونه که باید و شاید جاری و روان میشود و او فقط راوی و ناقل کلمات است و انتقالدهندۀ مفاهیم. بیتردید در دوران خود بهخوبی برای اهل معرفت شناخته بوده و از دانش معنوی، باطنی و بیکران وی بهرهمند میشدند، طبیعتاً صیت شهرت او به بیرون از منطقۀ آذربایجان هم رفته بود که کسی مثل مولانا که خراسانی است و ساکن در منطقۀ روم و قونیه، از کلمات او نهتنها برخوردار بلکه مورد تأثیر قرار گرفته است، بیتردید کلمات و ترکیبات: سخنکَش و سخنکُش را از وی اکتساب کرده است.
این کتاب کلام و کلمات خواجه است که خواندنی و تأملکردنی است و بیتردید باید بارها آن را خواند تا به فهم برخی از مطالب وی راه یافت.
نویسندۀ رساله در خطبۀ این کتاب میگوید: «این کلمات که من در این رساله آوردم یک جزو است از هفتاد جزو از سخنهای خواجه رحمة الله علیه که من در بلاد شام گذاشتم، و اکنون عنان سخن از آن باز میکشم تا به تطویل میانجامد و سبب ملالت خاطرها نگردد و اکنون ختم میکنم رساله را به کلمهای چند که در وقت وداع مرا بدان وصیت فرمود ....».
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
خطبه
وصیت
مجلس اول: شرح حال مؤلف رساله و ....
مجلس دوم (در 34 بند شامل معارف خواجه)
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت