
برگریزان
خلاصه
این کتاب دربردارندۀ بیست مقاله از محمدعلی اسلامی ندوشن در حوزههای مختلف تاریخ، ادبیات، فرهنگ و ... ایران است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب دربردارندۀ بیست مقاله از محمدعلی اسلامی ندوشن در حوزههای مختلف تاریخ، ادبیات، فرهنگ و ... ایران است.
اسلامی ندوشن در این کتاب که بر آن «برگریزان» نام نهاده، آخرین مقالات و گفتارهای خود را جمعآوری کرده است. در اشارۀ اولیه به این کتاب مینویسد: «نام این کتاب را "برگریزان" نهادیم، زیرا بوی پاییز از آن میآید و به احتمال زیاد آخرین کتابی است که از این نویسنده به انتشار گذارده میشود. "برگریزان" فصل خزان است، در عین حال فصل میوه نیز هست؛ چه در این فصل است که هر درخت بار خود را بر زمین میگذارد. هر کسی در زندگی تکیهگاهی میجوید تا بتواند بر روی خاک تعادل خود را حفظ کند. برای من این تکیهگاه قلم بود و در مصاحبت آن ساعتهای شماری را گذراندم».
در مقالۀ «زبان فارسی» دربارۀ تفاوت میان ملت یونان و ایران باستان آمده است: «مقایسۀ اجمالی میان کتیبههای داریوش و نوشتههای ایسخیلویس و هردوتوس و افلاطون که فاصلۀ چندانی در میان نیست، تفاوت میان دو ملت و دو زبان را مینماید. کتیبههای داریوش به زبانی عام و گسیخته نوشته شده است. با عبارتهایی کمواژه، کوتاه و آمرانه، حاکی از روحیۀ ملتی نیرومند که برجاست تا فرمان براند و چون فرمان میراند، اعتنای چندانی به فروع دیگر که عبارت باشد از سخنوری، فلسفه، کنجکاوی در سرنوشت انسان ندارد. زندگی تا آنجه که بتواند مسخر اوست. چه لزومی که از کنار آن دورتر برود؟ ولی یونان نگران و جستجوگر و نیازمند است و از سوی دیگر استعداد سرشارش اجازه نمیدهد که قانع بماند. بنابراین معدن فکر را میکاود و برای این کار احتیاج به زبانی وافی دارد». (ص 37)
در مقالۀ «شیخ اجل بر سر دوراهی» میخوانیم: «سعدی جامعترین گویندۀ زبان فارسی است که از هر دری سخن گفته. مردی است که از هر جهت سردوگرم چشیده و با آن چشم تیز و هوش سرشار، آنچه را که دیده به شیرینترین بیان بازگو کرده است. اما حاصل جهانبینی و محور اندیشۀ او عشق است که در غزلها تبلور یافته. میگوید: از همه باز آمدیم و با تو نشستیم! بنابراین این سؤال پیش میآید که عشق سعدی چگونه عشقی است؟ آیا عشق الوهی و معنوی است که بعضی خواستهاند بپندارند، آیا عشق جسمانی و خاکی است یا هر دو؟ اینجاست که موضوع به کنجکاوی خاص کشیده میشود...». (ص 79)
یکی از گفتارهای خواندنی این کتاب، گفتار «نامه به فرزند» است که نویسنده در ذیل آن یادآور میشود: نامه به دو فرزند خطابش به همۀ فرزندان ایران است. در بخشی از این نامه میخوانیم: «کشور شما از پرمعنیترین کشورهای جهان است. همواره غرور ایرانیبودن را در خود نگاه دارید. به آن افتخار کنید. حتی اگر گاهگذاری ایرانی بودن برای شما دردسر و مشکل فراهم کند، اعتماد و اعتقاد خود را از او بازمگیرید. تاریخ کشورتان را با دقت بخوانید که یکی از دردناکترین و عبرتانگیزترین تاریخهاست. در اولین فرصتی که به دست آوردید، با آثار بزرگ ادبی آن به خصوص چهار شاعر: فردوسی، مولوی، سعدی و حافظ آشنا شوید. کتابهای آنها را در نزد خود داشته باشید و از خواندنشان غافل نشوید. خلاصهای از کل حکمت و تجربۀ بشریت در این چهار کتاب جمع است. یکی از موهبتهایی که ایرانی دارد، آن است که زبانش فارسی است و میتواند این شاهکارهای بیبدیل را در زبان اصلی بخواند». (ص 113)
فهرست مطالب کتاب:
اشاره
برخی از ویژگیهای تاریخ ایران
تأملی دربارۀ صلح و تکامل انسانی
این «ایرانی» که ما میشناسیم
زبان فارسی
ز نیرو بود مرد را راستی
کاروان در کاروان
فراز و فرود جهان امروز
نقش خرافه در زندگی
به ایران بیندیشیم
شیخ اجل بر سر دوراهی
جهان سردرگم
کفر و دین
سایهروشنهای باغ «آرزو»
کتاب
نامه به فرزند
یک گفت و شنود
بار دیگر برخیزیم
در چندوچون زبان، ادب و فرهنگ فارسی
چند یادداشت
سفرهای فرهنگی نویسنده
آثار دیگر نویسنده
پربازدید ها بیشتر ...

سیلی نقد؛ گفتگو با احمد طالبی نژاد (گپ و گفتی دربارۀ زندگی یک منتقد)
گفتگو از مهرداد شمشیربندی با دیباچهای از جهانبخش نوراییاین کتاب گفتگویی است با احمد طالبینژاد، منتقد نامدار سینما، دربارۀ ماهیت نقد سینمایی، تاریخ شفاهی ن

سُهای سُهی؛ شعر و زندگی ذبیحالله صاحبکار «سُهی» (1313ـ1381 ش)
محسن ذاکرالحسینی «پرند»ذبیحالله صاحبکار، متخلص به «سُهی»، یکی از خوشقریحهترین شاعران خراسان در پنجاهۀ اخیر بود که بیشتر
دیگر آثار نویسنده

ایران چه حرفی برای گفتن دارد (ویرایش جدید)
محمدعلی اسلامی ندوشناین کتاب دربردارندۀ هجده مقاله است که به دنبال کتاب «ایران و تنهاییاش» میتواند باشد و همۀ اینها بر

سلامت در شاهنامه: بررسی ابعاد چهارگانۀ سلامت از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی در شاهنامۀ فردوسی
امیرحسین الهیاری با مقدمۀ دکتر محمدعلی اسلامی ندوشنشاهنامۀ فردوسی، نامۀ خِرَد است و نسخۀ سلامت و با وجود سندبودن در تاریخ و اسطوره، از مرزهای داستان و
نظری یافت نشد.