بررسی وزن شعر ایرانی
خلاصه
این کتاب مجموعه مقالاتی است که پرفسور لازار، زبانشناس و ایرانشناس برجسته فرانسوی، در زمینه وزن اشعار ایرانی در طی تقریباً چهل سال نوشته و در نشریات و کتب گوناگون چاپ شدهاند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب مجموعه مقالاتی است که پرفسور لازار، زبانشناس و ایرانشناس برجسته فرانسوی، در زمینه وزن اشعار ایرانی در طی تقریباً چهل سال نوشته و در نشریات و کتب گوناگون چاپ شدهاند. این مقالات، گرچه با موضوع واحدی و تحت یک عنوان مشترک EVLIA (بررسی فن در شعر در زبانهای ایرانی ـ آریایی) چاپ شدهاند، پیش از این در کتاب مستقلی گرد نیامده بودند. از اینرو در اینجا جهت حفظ انسجام کتاب و ارتباط موضوعی مقالات با هم، ترتیب مقالات با توجه به موضوع و سیر تاریخی اشعار ایرانی مورد بررسی تنظیم شدهاند. در انتهای هر مقاله نیز مشخصات چاپ مقاله و سال و محل نشر آن آمده است.
لازار همچنان که در یادداشت خود نیز اشاره میکند، در این مقالهها کوشیده است نشان دهد پیشینه وزن عروضی شعر فارسی در شعر پیش از اسلام زبانهای ایرانی (یا به گفته خود وی ایرانی ـ آریایی) نهفته است، نه ضرورتاً یکسره در سنت شعر عربی؛ آنگونه که در اغلب منابع مربوط به شعر عروضی فارسی یاد کردهاند.
در مقاله اول نویسنده پس از ذکر فرضیههای مختلفی که در خصوص وزن یشتهای اوستا مطرح شده است، به بررسی یشت سیزدهم، که کلنز آن را تصحیح کرده، پرداخته است. در این مقاله لازار با دو تقسیمبندی متفاوت، یکی صوری و دیگری محتوایی، به مطالعه نسبت تعداد مصرعهای هشتهجایی و میزانکهن یا متأخر بودن مصرعها پرداخته است. نویسنده عنوان میکند که شعر مزبور احتمالاً قدمت سههزارساله دارد و میتوان فرض کرد که این شعر احتمالاً به زبانی کمابیش باستانیتر سروده شده و در طول زمان، وقتی به دست زردشتیان رسیده، دستخوش یک انطباق زبانی شده است و از اینرو ضرباهنگ آن نیز تا حدی دستخوش تغییر شده است. بنابراین میتوان گفت وزن اشعار این یشت با آنچه در مقاله دوم عنوان شده است همانندی بسیاری دارد.
نویسنده در مقاله دوم با عنوان «وزن اوستای متأخر» پس از ذکر پیشینه مطالعات پژوهشگران دیگر در خصوص وزن این اشعار و توضیحی که در مورد ماهیت آن ارائه دادهاند، به مطالعه این اشعار میپردازد. وی به پیروی از هنینگ، که وزن این اشعار را مانند وزن اشعار پارتی و ایرانی میانه غربی دانسته است، آنها را با دو قطعه شعر مانوی به زبان پارتی که مری بویس آنها را تصحیح کرده است و نیز با شعر درخت آسوریگ مقایسه میکند. نویسنده با بررسی آماری به مطالعه توزیع انواع مصرعها در این اشعار پرداخته و نتیجه گرفته است که توزیع هجایی مصرع در اشعار اوستای متأخر با وزن شعر پارتی و فارسی میانه تفاوت دارد و این تفاوت در نتیجه تحولی است که زبان فارسی در گذر از ایرانی باستان به ایرانی میانه از سرگذرانده است، و بنابراین وزن تکیهای ایرانی میانه غربی با وزن اوستایی متأخر یکی نیست.
مقاله سوم متنی مفصل و بسیار مهم در مورد وزن شعر پارتی است. لازار در این مقاله دو قطعه شعر مانوی به نامهای "هویدگمان" و "انگدروشنان" را که به زبان پارتی سروده شدهاند و مری بویس آنها را تصحیح کرده است، به تفصیل بررسی و تحلیل کرده است. در این تحلیل، هجاها و الگوی تکیهای اشعار بررسی شدهاند و محدودیتهایی نیز که بر پایههای وزنی در این اشعار حاکم است بیان شدهاند. نظامی که لازار برای وزن شعر پارتی در این مقاله ارائه داده به این صورت است که بیت الزاماً به دو مصرع تقسیم میشود، مصرع به دو نیممصرع و نیممصرع نیز خود به دو پایه. قواعدی نیز در این میان ناظر بر محدودیت هجاها و شکلگیری پایهها هستند. وزن شعر بر اساس تکرار ضرباواها (تکیههای وزنی) است: در هر پایه یک ضرباوا داریم، ضرباوا روی هجای سنگین قرار میگیرد و تعداد هجاهای سنگین در هر پایه محدود است.
براساس تحلیلی که لازار از پایههای وزن شعر پارتی در این مقاله ارائه داده است، شباهتهایی میان وزن این اشعار و وزن متقارب، هرج، رمل، رجز و .... در شعر فارسی کلاسیک وجود دارد.
مقاله چهارم «وزن شعر در زبان پارتی و میراث پارسی آن» آخرین مقالهای که لازار در این موضوع نوشته است، در ادامه مقالات قبل با بررسی آماری پایهها شباهتهای موجود میان وزن شعر پارتی و اوزان پرکاربرد شعر کلاسیک فارسی را نشان میدهد. یک قالب کلی برای نمونه مصراع در شعر پارتی ارائه میدهد و شباهت آن را با زنجیرهای مفاعیلن، فاعلاتن، فعلاتن و مفاعلن، که در پرکاربردترین اوزان شعر فارسی دیده میشوند، اثبات میکند.
مقاله پنجم، با عنوان «فن شعر در یک سروده مانوی به زبان پارتی»، به بررسی شعر «نفس زنده» میپردازد، که سرودهای مذهبی است که هنینگ و بویس بر روی آن کار کرده بودند. پس از بررسی و تحلیل این شعر، لازار به شباهت وزن این شعر و وزن متقارب سالم، از اوزان شعر کلاسیک فارسی، پی برده است که در اشعار غیرروایی کاربرد دارد.
مقاله ششم که در اینجا با عنوان «فن شعر در زبانهای ایرانی میانه غربی» آمده، در اصل به عنوان «دو مسئله از زبانشناسی ایرانی» چاپ شده است؛ این مقاله شامل دو بخش است: در بخش اول به ساخت مجهول در افعالگذاری کامل و در بخش دوم به فن شعر در زبانهای ایرانی میانه غربی پرداخته شده است. به دلیل حفظ یکدستی موضوع کتاب، در اینجا فقط بخش دوم مقاله که به موضوع وزن شعر اختصاص دارد بیان میشود که در آن نویسنده با بیان پیشینهای از سه پژوهش مشهور بَنوِنیست درباره وزن شعر پهلوی و تأثیر این مطالعات بر پژوهشهای بعدی در این حوزه داشته است، به بیان نکته بسیار مهمی در حوزه وزن اشعار ایرانی میانه غربی میپردازد. وی اشاره میکند به اینکه بنونیست در مقاله درخت آسوریگ تکیه را، که ممیزه وزنی در این اشعار است، در طول شعر علامتگذاری کرده است؛ در حالی که تکیههای وزنی، که وی در طول شعر مشخص کرده است، اتباطی به نکته واژگانی ندارند. در واقع، لازار میگوید این هم یکی از شواهدی است که ما را به سمت کشف ارتباط بین وزن شعر کلاسیک فارسی و وزن ایرانی میانه غربی سوق میدهد. در هر دو این اشعار تکیه واژگانی تأثیرگذار نیست. علاوه بر این، به زعم نویسنده ارتباط محتملی که بنونیست میان شعر ایرانی میانه غربی و اشعار عامیانه ایرانی مطرح کرده است سرنخی قابل توجه و قابل پیگیری است که میبایست به آن پرداخته شود.
در مقاله هفتم لازار به بررسی شعر درخت آسوریگ پرداخته که به زبان پارتی نگاشته شده و در دستنویسهای پهلوی به صورت نثر معرفی شده است. پیش از لازار، بنونیست آن را به صورت شعر معرفی کرده است و هنینگ نیز به آن پرداخته است. لازار در این مقاله پس از بررسی شعر و پرداختن به جزئیات آن، به شباهت وزن آن با وزن رمل سالم و هرج سالم پی برده است. با اینکه هزج و رمل از جمله پرکاربردترین اوزان در شعر فارسی کلاسیک هستند، ولی عموماً به صورت مقصور یا محذوف به کار میروند. ولی آنچه قابل توجه است شباهت میان ساخت وزنی این شعر با اوزان پرکاربرد در فارسی نو است.
مقاله هشتم به مطالعه یک شعر پهلوی با عنوان «قطعهای در ستایش خرد» اختصاص داده شده است که تفضلی و شاکد به آن پرداختهاند. لازار با تعیین کمیت هجاها و نیز جایگاه تکیههای وزنی در این شعر، به مطالعه این موضوع میپردازد که آیا قواعدی که در مورد وزن شعر پارتی یافته است، در مورد اشعار پهلوی نیز صادق است. به نظر میرسد این قواعد باید در دو زبان خواهر، که نظام آوایی تقریباً یکسانی دارند، کاربرد داشته باشند. وی نیز همچون بنونیست و اوتاس اعتقاد دارد که وزن شعر فارسی کلاسیک متأثر از سنتهای پیش از اسلام در شعر پارسی بوده است و بنابراین، علاوه بر اینکه نشان میدهد در این اشعار نیز اثراتی از شعر ایرانی پیش از اسلام وجود دارد و قواعد مشابهی بر آنها حاکم است، شباهت این اشعار و شعر فارسی کلاسیک را نیز توضیح میدهد: در واقع، وزن این شعر پهلوی تا حدود زیادی مشابه وزن متقارب در شعر کلاسیک فارسی است. این شعر نیز همانند «دو شعر فارسی از سنت پهلوی» هم به لحاظ صورت و هم به لحاظ محتوا دورهگذاری بین اشعار پهلوی و شعرهای تعلیمی فارسی برقرار میکند.
در مقاله نهم لازار به بررسی یک قطعه شعر پهلوی میپردازد که پیش از آن شاکد در مقالهای به آن پرداخته بود. همانطور که لازار در مقالات دیگر این مجموعه نیز عنوان کرده است، از فارسی میانه تا فارسی نو زبان دچار تحولات آوایی عظیمی نشده است و آنچه اتفاق افتاده تنها حجم وسیع واژگانی است که زبان فارسی از عربی وام گرفته است. بنابراین ضرباهنگهای طبیعی زبان نیز نمیبایست دستخوش تحول بزرگی شده باشند. از اینرو لازار در جستجوی یافتن شباهتهایی است که شعر پهلوی با شعر فارسی کلاسیک دارد و در این مقاله به شباهتهای وزن شعر مورد بررسی با گونهای از هزج دست مییابد که چندتن از پیشگامان شعر فارسی به آن وزن شعر سرودهاند.
در مقاله دهم نویسنده به بررسی دو شعر فارسی، که در کتاب "تحفه الملوک" ابی حفض اصفهانی آمده، پرداخته است. مطلع این دو شعر به ترتیب «سکندر همی گشت کرد جهان/ بهروز و بهشب سخت بسته میان» و «تو از کار کیخسرو اندازه گیر/ کهن گشته کار جهان تازهگیر» است. این دو شعر به وزن متقارب سروده شدهاند و وزن آنها تقریباً صحیح است (با اینکه بیقاعدگیهایی هم در آن دیده میشود). غرابت این دو شعر در قافیههای آنهاست. تمام مصراعها در این دو شعر همقافیه هستند. این دو قطعه شعر از دو منظر ترکیب و کیفیت قافیهها خارج از سنت شعری فارسی، که از نیمه دوم قرن سوم رواج پیدا کرده، هستند؛ در حالی که شواهد نشان از کهنبودن آنها دارد. در اشعار پهلوی هم که وزن تکیهای دارند، گاهی اشعار مقفا دیده شده است. در واقع، میتوان گفت اشعار پهلوی مزبور صورت بینابینی هستند بین شعر ایرانی میانه با وزن تکیهای فاقد قافیه و شعر کلاسیک با وزن عروضی و مقفا. اهمیت این اشعار در این است که میتوانند گواهی بر پیوستاریبودن شعر پهلوی و شعر کلاسیک فارسی باشند.
مقاله یازدهم که در سال 1969 چاپ شده است، با بررسی شعر «آهوی کوهی ...» به خاستگاههای قالب رباعی میپردازد. این شعر که اختلاف نظر در مورد منشأ و اصل آن بسیار است و ظاهری کاملاً باستانی دارد، مطابق قواعد وزن عروضی قابل تقطیع نیست؛ همانند اشعار کهن ابتدای دوره اسلامی همچون «آب است و نبیذ است» و رباعیهای «از ختلان آمذیه ...» و «سمرقند کندمند ....». به نظر میرسد قالب رباعی، که در شعر عرب همانند ندارد و خاص زبان فارسی است، ویژگیهای مشترکی با عشر مورد بررسی در این مقاله داشته باشد. نویسنده با ارائه شواهد و دلایل شباهت این اشعار، در نهایت یک رباعی از رودکی آورده است و شباهتهای رباعی رودکی را با شعر آهوی کوهی نشان داده است.
در مقاله دوازدهم به مطالعه شباهتهای میان وزن حماسی در شعر عامیانه بلوچی و وزن متقارب در شعر کلاسیک فارسی پرداخته شده است. نویسنده در این مقاله، با مطالعه یک شعر حماسی بلوچی به تصحیح اِلفنباین، ساخت کلی وزن این اشعار را در یک طرح کلی ارائه داده و به مقایسه شباهت آن وزن با وزن متقارب پرداخته است که در شعر حماسی فارسی به کار میرود.
مقاله سیزدهم این مجموعه، به بررسی درزمانی وزن در اشعار فروغ فرخزاد شاعر معاصر ایران پرداخته است. نویسنده در این مقاله نشان میدهد که وزن اشعار اولیه فروغ به وزن نیمایی نزدیکتر بوه و شاعر رفتهرفته خود را از قید الزامات وزنی رها ساخته است؛ تا جایی که به سرودن شعر در وزن عامیانه نیز دست زده است. نویسنده در این مقاله، با دستهبندی اوزان مختلفی که فروغ به کار برده است نشان میدهد که عناصر وزنساز در شعر فروغ چه چیزهایی هستند. علاوه بر وزن، فروغ از قافیه نیز در اشعار خود بهره برده است ولی نه قافیهای طبق قواعد وزن کلاسیک عروضی فارسی، بلکه قافیهای که به ذوق شاعر وزنی به اشعارش میبخشد، حتی در شعری که به وزن عامیانه سروده است.
فهرست مطالب کتاب:
یادداشت مؤلف بر ترجمه فارسی
مقدمه مترجم
بخش نخست: وزن شعر در زبانهای ایرانی باستان
1. ساخت و وزن در یشتهای اوستا
2. وزن اوستای متأخر
بخش دوم: وزن شعر در زبانهای ایرانی میانه
3. وزن شعر پارتی
4. وزن شعر در زبان پارتی و میراث پارسی آن
5. فن شعر در یک سروده مانوی در زبان پارتی
6. فن شعر در زبانهای ایرانی میانه غربی
7. وزن درخت آسوریگ
8. فن شعر در یک شعر پهلوی
9. باز هم فن شعر پهلوی
بخش سوم: وزن شعر در زبانهای ایرانی نو
10. دو شعر فارسی از سنت پهلوی
11. آهوی کوهی ... آهوی ابوحفص سغدی و خاستگاههای رباعی
13. فن شعر فروغ فرخزاد
نمایه نامها و عنوانها
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
منابع مشابه بیشتر ...
نفت خام و سراب آبادانی: تجربۀ نفت در ادبیات داستانی مدرن ایران
رؤیا خوشنویساین کتاب به بازنمایی نفت در ادبیات مدرن ایران، در فاصلۀ دهۀ 1320 تا دهۀ 1390 میپردازد. نویسنده تصوی
به جستجوی گلستان: نگاهی به قصههای ابراهیم گلستان
ناستین (آسیه) جوادیساختار کلی کتاب بدینصورت است که ابتدا به شرح مختصر قصه یا رمان پرداخته شده است؛ سپس شخصیتها به دو
نظری یافت نشد.