سمط العلی للحضرة العلیا (تاریخ قراختائیان کرمان)
خلاصه
این متن کهن کتابی تاریخی است در شرح احوال سلسلۀ قراختائیان که از سال 619 تا 703 هجری زیر سایۀ ایلخانان مغول بر کرمان فرمان راندند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این متن کهن کتابی تاریخی است در شرح احوال سلسلۀ قراختائیان که از سال 619 تا 703 هجری زیر سایۀ ایلخانان مغول بر کرمان فرمان راندند.
این کتاب که به "تاریخ کرمان" نیز معروف است، از جمله کتابهای تاریخ محلی به شمار میرود. سمط العلی افزون بر اینکه منبعی تاریخی به حساب میآید، وجههای موجه در متون نثر فنی و مصنوع فارسی دارد. در واقع تاریخنگاری برای نویسندۀ این کتاب محملی بوده برای نثر منشیانه و پرتکلف او. یکی از علل اهمیت این کتاب در این است که نویسنده خود شاهد بخش عمدهای از وقایع آن بوده و دیگر اینکه از جمله تواریخی نیست که به سفارش شاه یا وزیری نوشته شده باشد، بلکه چند سال پس از انقراض قراختائیان یعنی در سال 715 نگارش یافته است.
مصحح این کتاب دربارۀ تصحیح دوبارۀ آن در مقدمه مینویسد: این اثر برای اول بار به همت مرحوم استاد عباس اقبال و زیر نظر علامۀ فقید محمد قزوینی در سال 1328 ش تصحیح شد و بار دیگر در سال 1362 انتشارات اساطیر آن را چاپ افست کرد. بنا بر آنچه مرحوم عباس اقبال در مقدمۀ خود دربارۀ چاپ این کتاب نوشته، این تصحیح در حالی صورت گرفته که علامۀ قزوینی در بستر بیماری بوده و استاد عباس اقبال در کنار بستر وی مقابلۀ نسخه ها و تصحیح نمونههای چاپی را به انجام رسانده و متأسفانه پیش از آنکه کتاب به چاپ برسد، علامۀ قزوینی وفات یافته است. از اینرو برخی صاحبنظران بر آن بودند که مناسب است که این کتاب مجدداً تصحیح شود.
نویسندۀ کتاب ناصرالدین منشی کرمانی پسر عمدة الملک خواجه منتجبالدین یزدی در کرمان به احتمال زیاد در سال 668 چشم به جهان گشود. پدر نویسنده در دربار اتابکان یزد مشاغل دیوانی داشته تا اینکه به سبب درگیری و کشمکشهای پسران اتابک یزد، از آن دربار کنارهگیری کرد و راهی ماوراءالنهر شد. در آنجا به خدمت سلطان قطبالدین محمد بن خمیتبور تاینگو پیوست و در اوایل پاییز، در نیمۀ شوال سال 650 به همراه سلطان قطبالدین محمد به کرمان آمد و از آن پس مشاور و معتمد درگاه او شد.
وی در سال 692 یا 693 و در حالی که 25 سال بیشتر نداشت، توسط فخرالملک نظامالدین محمود وزیر به حضور پادشاهخاتون معرفی شد و در پی آن ریاست دیوان رسائل و انشای دربار به او محول شد؛ اما این دوره دو سال و اندی بیشتر طول نکشید، زیرا این منصب در اواخر دورۀ حکومت پادشاهخاتون به او محول شد و از آن پس وی دستخوش ناکامیها و محنتهای فراوان شد. او پس از دورۀ حکومت مولانا صدرالدین پسر تاجالدین قاضی خواف، دچار وضعیت نابسامانی شد؛ قرض سنگینی بر عهده داشته تا اینکه در سال 703 حکومت کرمان از سلطان اولجایتو در قبضۀ ملک ناصرالدین محمد بن برهان قرار گرفت و وی به خدمت او پیوست و وضعیتش کمی بهبود یافت.
نویسندۀ دربارۀ انگیزۀ خود از نگارش کتاب میگوید جمعی از اعیان حضرت از او درخواست کردند تاریخی بنویسد در ادامۀ تاریخ شاهی خواجه شهابالدین ابوسعید و در آن حوادثی را که در کرمان پس از روزگار حکومت صفوةالدین پادشاهخاتون رخ داده به رشتۀ تحریر درآورد؛ بنابراین او ابتدا شروع به پژوهش و کسب خبر کرده و سپس به تألیف کتاب دست یازیده است.
ناصرالدین در اواخر سال 715 شروع به نگارش سمط العلی کرد و در اوایل سال 716 آن را به پایان برد و در سال 720 هنگامی که عمرش از پنجاه گذشته بود، تتمهای بر آن افزود. ناصرالدین تا زمان نوشتن این کتاب مدت هفده سال ـ از سال 703 تا 720 ـ در خدمت ملک ناصرالدین محمد بن برهان و پسرش قطبالدین نیکروز به سر برد و از عنایات و الطاف ایشان بهرهمند شد؛ از اینرو در تتمه تاریخ خود به مدح و ستایش ایشان و به ویژه پسر پرداخته است.
دربارۀ منش او در تاریخنگاری باید گفت او مورخی منصف بوده و معمولاً نقدی بیطرفانه از شخصیت افراد که برخی از آنها مخدمانش نیز بودند، به دست داده است.
نویسنده در دیباچۀ کتاب ابتدا به حمد و سپاس خدای تعالی، ستایش پیامبر و ذکر خلفای راشدین و سپس به ذم و نکوهش معاویة بن ابوسفیان و یزید پرداخته است. سپس از روی کارآمدن آل عباس سخن به میان آورده و نگاهی گذرا داشته است به تاریخ ایران و به ویژه کرمان پس از استیلای اعراب بر ایران و در پی آن دورۀ طاهریان و صفاریان و سپس غرنویان و سلجوقیان، خوارزمشاهیان و حملۀ چنگیزخان مغول. در این مقطع متذکر شده که از امیران و خادمان خوارزمشاهیان، قلتغسلطان براقحاجب به سرزمین کرمان هجوم آورد و چون قضا و قدر و بخت آسمانی همراه او بود، لقب و مرتبۀ سلطانی یافت و پس از او فرزندانش و اعقابش مدت هشتادسال بر این ملک حکمرانی کردند.
سپس به علت و انگیزۀ تألیف کتاب تاریخ خود پرداخته و از مزین کردن دیباچۀ کتاب به نام امیری به نام «ایسن قلتغنویان» سخن به میان آورده و در آخر نام کتاب خود را یعنی «سمط العلی للحضرة العلیا» را ذکر کرده است. در فصل «فی ذکر احداث کرمان و ذکر اسماء المتمکنین بها» نگاهی گذرا به تاریخ کرمان از ابتدای تاریخ تا ظهور قلتغسلطان براقحاجب (سردودمان سلسلۀ قراختائیان کرمان) انداخته و بعد تاریخ قراختائیان را آغاز کرده است.
شیوۀ تاریخنگاری وی به این صورت است که در ابتدای هر پادشاه، پس از نام و لقب و کنیۀ وی، شمهای از صفات وی را پیدرپی به صورت نثر مسجع و متوازن ذکر میکند. پس از آن به ذکر حوادث و اعمال و افعال وی میپردازد و در این میان از وزرا و اشخاص صاحب نفوذ و منشیان و اصحاب دیوان نیز نام میبرد. از همسر یا همسران، فرزندان و دامادها نیز در صورت لزوم یاد میکند و در آخر از زمان مرگ و مدفن وی سخن میگوید.
نثر این کتاب از دید سبکشناسانه نثر متکلف و مصنوع به شمار میرود؛ نثری سرشار از آرایههای ادبی مانند سجع، موازنه، ترصیع، جناس، اشتقاق، تضمین مزدوج، مراعات النظیر، تشبیه، کنایه، استعاره و مجاز است.
از جمله آثاری که نویسنده از نثر آنها تأثیر پذیرفته و اقتباس کرده، میتوان به این چند کتاب اشاره کرد: تاریخ یمینی یا الیمینی، نفثة المصدور و تاریخ الوزرا یا ذیل نفثة المصدور.
دستنوشت اساس این تصحیح، دستنوشتی است متعلق به کتابخانۀ ایاصوفیه با شمارۀ 3019 و یکی از سه دستنوشت یک مجموعه است که توسط کاتبی واحد به نام احمد بن حسین بن ساناق یا ساتاق هروی در سال 752 کتابت شده است و در نسخهبدلها با حروف اختصاری ل (مخفف لندن) نشان داده شده است. در این تصحیح چون دستنوشت اساس از مطلوبیت و کیفیت بالا و صحت و سقم درخوری برخوردار نبود، بنابراین در بسیاری از موارد از آنها عدول شد و ضبط دستنوشت لندن در متن آورده شده و در مواردی که هیچیک از دستنوشتها درست به نظر نیامد، تصحیح قیاسی انجام گرفته است.
از ویژگیهای این تصحیح برخورداری آن از نمایههای متعدد و گوناگون و همچنین یادداشتهای مفصل آن است. در این تصحیح اشعار و جملات و امثال عربی در متن اعرابگذاری و در بخش یادداشتهای جامع ترجمه شدهاند.
یادداشتها و ملاحظات این تصحیح در چند بخش دستهبندی شدهاند؛ مباحث و ملاحظات لغوی تحت عنوان «واژهنامه و ملاحظات لغوی» آمدهاند و مطالب مربوط به آیات و احادیث و اشعار و امثال و بعضاً ترجیح یک واژه بر ضبط دیگر با عنوان یادداشتهای جامع ذکر شدهاند. معرفی و مطالب مربوط به اعلام تاریخی و جغرافیایی هرکدام ذیل یادداشتهای مربوط به نام کسان و یادداشتهای مربوط به نام جایها مندرج هستند.
این تصحیح به گونهای دربردارندۀ چاپ پیشین این اثر هم هست و خواننده را از مراجعه به آن بینیاز میکند. همچنین در این تصحیح تحریری از وقایع تاریخی این اثر ارزشمند به نثر امروزی نگارش یافته است.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمۀ مصحح
متن کتاب
بازنگاری سمط العلی للحضرة العلیا
یادداشتها
نمایهها
پیوستها:
1. مقدمۀ چاپ پیشین سمط العلی به قلم استاد عباس اقبال آشتیانی
2. شباهتهای زبانی سمط العلی و نسائم الاسحار و درة الاخبار
3. ساختار ترکیب در سمط العلی
4. نمودار سلاطین قراختای به روایت سمط العلی
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
منابع مشابه بیشتر ...
قراختاییان از آغاز تا فرجام
جمشید روستا، سحر پورمهدیزادهموضوع قراختاییان زمانی جالبتر میگردد که دانسته شود این قوم بعد از نزدیک به یک سده حاکمیت بر آسیای
محقق التاریخ؛ تاریخ کریمان و پادشاهی ساسانیان
ملااسکندر فرزند ملاگشتاسب کرمانیسومین پسر ملاگشتاسب، ملااسکندر بود که مسندنشین پدر شد. اسکندر زندگی درویشانه، محقر و مختصری اختیار ن