تاریخ فرهنگ آذربایجان (با فواید ادبی)
خلاصه
این کتاب بخشی از تاریخ فرهنگی معاصر آذربایجان در پنجاهسالۀ از مشروطه تا تحولات شهریور 1320 است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
آذربایجان در طول تاریخ ایران همواره یکی از کانونهای فرهنگ، ادب و هویت ایرانی بوده و در دوره معاصر نیز جایگاه رفیعی یافته است. یکی از ویژگیهای دوره مشروطه، توجه و اهتمام به امر تعلیم و تربیت و امور فرهنگی در ایران و به ویژه آذرباجان است.
یکی از افراد شاخص در این زمینه مرحوم محمدعلی صفوت (1260 ـ 1335) است. از جمله تألیفات ارزشمند ایشان همین کتاب «تاریخ فرهنگ آذربایجان» است. این کتاب از جنبههای گوناگون دارای اهمیت است: نخست آنکه آن را باید کارنامه فعالیتهای خود مؤلف در عرصۀ ایجاد پایههای فرهنگ آذربایجان به حساب آورد. در حقیقت این کتاب شرح پرملال و تلاش وی در این عرصه است که با بیان و قلمی شیوا به نگارش آمده است. از سوی دیگر این کتاب بخشی از تاریخ فرهنگی معاصر آذربایجان در پنجاهسالۀ از مشروطه تا تحولات شهریور 1320 است. ضمن اینکه در این اثر نام و یاد تعدادی از چهرههای گمنام تاریخ و فرهنگ آذربایجان گرامی داشته شده است. افزون بر این اطلاعات ارزشمندی از بزرگان فرهنگی و ادبی و علمی همچون میرزا حسن رشدیه، ادیب خلوت آشتیانی و فکری آشتیانی، فیوضات، حاج محمد نخجوانی و ... را میتوان یافت.
در این کتاب اطلاعات جالب تاریخی از جمله تعدیات و دسیسههای توسعهطلبانه قشون ترک عثمانی و روسیه تزاری در آذربایجان هم وجود دارد که میتواند مورد استفاده تاریخپژوهان قرار گیرد.
از سوی دیگر این مجموعه را میتوان یک جُنگ ادبی هم به حساب آورد؛ زیرا مؤلف خود شاعر بوده و در قسمتهای مختلف به فراخور حال و مقال از اشعار و مطالب ادبی خود و دیگران درج نموده است و همچنین آیات و روایات به ویژه جملات قصار مولا علی (ع) را به فراوانی استفاده کرده است.
اهمیت دیگر کتاب تبیین فعالیتهای فرهنگی دوره معاصر آذربایجان است. این متن بهخوبی نشان میدهد روشنفکران و نخبگان عصر مشروطه آذربایجان بیش از دیگران در ترویج زبان فارسی به عنوان زبان ملی کوشیده و در این راه تلاش نمودهاند. در دورهای که یهودیان دونمه عثمانی برای انحراف اذهان عمومی از متلاشی کردن عثمانی، زبانپرستی و دعوای ساختگی ترک و عرب و فارس به راه انداخته بودند، رجال ایراندوست آذری بزرگانی همچون شهید شیخ محمد خیابانی به پاسخگویی این ادعاهای انحرافی برخاستند که در نتیجه این مبارزه دستگیر و از تبریز تبعید شد.
در این متن به خوبی دیده میشود مسئولین حکومت پهلوی خود را از نصایح نخبگان و فرهیختگان بینیاز میپنداشتهاند که مشخصه نظامهای سیاسی خودکامه و دیکتاتوری بوده است. مؤلف از جریان کشف حجاب در آذربایجان انتقاد میکند و حتی قبل از اجراییشدن آن پیشنهاداتی برای ساماندهی معقول در مورد لباس به ویژه معلمان مطرح مینماید که جدی گرفته نمیشود و به تعبیر مؤلف افراط و تندرویهای بولهوسانه آغاز می شود. از سوی دیگر او تمدن غربی که سبب نابودی فرهنگ و هویت اصیل ایرانی است را مورد انتقاد قرار داده و مینویسد: «مختصر باید چنین نتیجه گرفت که آثار تمدن عصری صد بار در تولید فقر و فلاکت و دهشت و تخریب و ایراد کین و کید و حسد و نفاق و پستی اخلاق، از اثر زلزلهای به آن شدت افزونتر میباشد.
تمدن آتشی افروخت در جهان که بسوخت ز عهد و مهر وفا هر چه یادگاری بود».
مؤلف در پایان کتاب از کمتوجهی به فرهنگیان دل پردردی دارد و دردمندانه مینویسد: «که به عرض اولیاء وزارت متبوع میرساند که 41 سال از شروع به کار نگارنده میگذرد و طی این مدت طولانی عرض نیازی نکرده و در پی رتبه و مقام نگشته و یا جویای عطیه و انعامی نبوده. برای صدق مدعا این بس که هنوز به رتبه 9 رسمی نایل نشده و اکنون هیچگونه تقاضای عنایت را موردی نمانده است. لیکن به خود حق میدهد که در آخرین روزهای حیات این تمنی را پنهان و دریغ ندارد که وزارت فرهنگ نه خود را همپا و همرنگ دیگر وزارتخانهها پندارد و نه با فرهنگیان از پیر و جوان بیگانگی و بیمهری روا دارد؛ زیرا فرهنگیان بیشتر با روان سروکار دارند و یا باید داشته باشند:
رسیده کار بدانجا که بوستان بان را سر هوای گل و روی باغبانی نیست».
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
نظری یافت نشد.