۱۸۶۱
۴۴۱
عطائیه در فقه شیعه به نام عطاملک جوینی (م 681) و مطابق فتاوای یکی از مراجع شیعه (از حلی‌ها)

عطائیه در فقه شیعه به نام عطاملک جوینی (م 681) و مطابق فتاوای یکی از مراجع شیعه (از حلی‌ها)

پدیدآور: ناشناس مصحح: رسول جعفریان ناشر: مورختاریخ چاپ: ۱۳۹۴مکان چاپ: قمتیراژ: ۱۰۰شابک: 5ـ6ـ91030ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۲۲۶

خلاصه

این متن به عنوان یک اثر کهن در فقه، هم از جنبۀ دینی و هم ادبی اثری ارزشمند به شمار می‌آید.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

این متن به عنوان یک اثر کهن در فقه، هم از جنبۀ دینی و هم ادبی اثری ارزشمند به شمار می‌آید.

این متن فقهی عطائیه نام گذاشته شده، از آن‌روی که به وزیری با نام عطاءالدین اهداء شده است. فهرست‌نویس نسخه‌های خطی قونیه هم همین نام را به این متن داده است، جایی که تنها نسخۀ آن نگهداری می شود. این کتاب حاضر با وجود آنکه از نظر محتوا اثری ارزشمند است، اما از مؤلف و نیز تاریخ تألیف و کتابت آن آگاهی در دست نیست.

آنچه از مقدمه متن به‌دست می‌آید، از وجود سه نفر در پس تألیف این رساله آگاه می‌کند: نخست نویسنده‌ای که آن را نوشته است؛ دوم عالم و مجتهدی که نویسنده از وی با عنوان «شیخ الاسلام و المسلمین» در مقدمه و چند جای متن یاد کرده و چنان می‌نماید که فتاوی او در این کتاب، محور نگارش این اثر فقهی بوده است؛ سوم وزیری که از او با عنوان «عطاء الحق و الدولة و الدنیا والدین» یاد شده است.

به نظر می‌رسد اشکالی ندارد اگر فرض شود تعبیر شیخ الاسلام که در رساله عطائیه به‌کار رفته است، درباره محقق حلی (م 676) یا علامه حلی یا شهید اول باشد. این مسئله بستگی بدان دارد که دانسته شود عطاءالدین چه کسی است و چه روزگاری می‌زیسته است. اگر خیلی زمان را به عقب بیاوریم، تصور کنیم این متن اثری است خراسانی و از هرات دوره اول صفوی، زمانی که شیخ حسین بن عبدالصمد، پدر شیخ بهایی، شیخ الاسلام هرات بوده است.

درباره عطاءالدین که در مقدمه از او به عنوان دستور الوزراء یاد شده، در مرحله نخست می‌توان از علاءالدین عطاملک جوینی (م 681) یاد کرد، وزیر و مورخی سرشناس که از بزرگ‌ترین دبیران و وزیران ایرانی است، کسانی که جدّ اندر جدّ وزیر و دبیر بوده‌اند. اما همین که نام کامل این «عطا» به صراحت و به عنوان عطاملک در مقدمه کتاب نیامده و تنها از «عطاءالحق و الدین» یاد شده، کمابیش تأملی در تطبیق ایجاد خواهد کرد، هرچند برخی او را عطاءالدین نامیده‌اند.

اکنون پرسش این است که آیا ممکن است در قرن هفتم، این کتاب به نام عطاملک جوینی (م 681) نویسنده تاریخ جهانگشا و وزیر بزرگ مغولان نوشته شده باشد؟ این احتمالی است که نمی‌توان از نظر دور داشت. اگر تصور شود القابی چون دستورالاعظم که در مقدمه رساله عطائیه آمده اشاره به وزیر بزرگی در ایران داشته باشد، این شخص می‌تواند عطاملک جوینی باشد، کسی که گرچه آشکارا گرایشی به تشیع نداشت، اما علائم زیادی از خود برای تمایل به تشیع برجای گذاشت که معروف‌ترین آنها تلاش برای کندن قناتی برای رساندن آب به نجف است.

اما این رساله، اثری فقهی ـ فتوایی است، اثری در کنار صدها اثر دیگر که از دیرباز تاکنون در حوزه فقه شیعی نوشته شده است.

این رساله، رساله‌ای است که محمدتقی دانش‌پژوه از آن ضمن برشمردن آثار فقه امامی فارسی یاد کرده است. او نوشته است: «در فهرست گلپینارلی برای موزه قونیه (1/141 ش 1351 در 73 برگ) از نسخه سده 6 و 7 از العطائیه علی طریق المذهب الامامیه یاد شده است که از پاکی است تا جهاد، از عبادت های شرعی و به نام دستور وزیر عطاءالدین به فارسی ساخته شده است».

این کتاب از جهاتی متفاوت با آثار دیگر است و تاکنون نیز اطمینانی از اینکه از کدام قرن است، برای مصحح حاصل نشده است. در فهرست قونیه از قرن 6 یا 7 دانسته شده، اما اطمینانی در این‌باره نیست، هرچند فعلا ترجیح آن است که از نیمه دوم قرن هفتم هجری است.

این اثر بر اساس آنچه در پایان آن آمده شامل «عبادات الشرع» می‌شود، اصطلاحی کهن که خود از جهتی دلیل بر کهن بودن این اثر یا مبنایی است که برای آن انتخاب شده است. آنچه در این کتاب آمده، همان پنج مورد اول بدین شرح است:

کتاب اول در نماز که تقریبا بیش از نیمی از حجم کتاب را به خود اختصاص داده و البته شامل کتاب طهارت نیز می‌شود. در واقع بدون آنکه نامی از کتاب طهارت شود، به طور کامل در این کتاب به عنوان مقدمات نماز درج شده است. کتاب دوم زکات که خمس هم با آن آمده است. کتاب سوم روزه، و کتاب چهارم حج و کتاب پنجم در جهاد است.

در هر بخش متنی در شرح آن کتاب و عناوین دیگر آمده و در نهایت ذیل «مسئله» مسائل ریز و جزئی آن مورد بحث قرار گرفته است.

محتوای این اثر دقیق و گویا نوشته شده و پیداست که هدف تدوین یک متن مختصر فقهی اما رسا بوده است. در جایی از آن اشاره می کند که تفصیل این مطلب «مناسب این مختصر نیست. رجوع بکتاب دیگر نمایند، و الله اعلم».

این کتاب فقهی فتوایی است اما چنین نیست که مرجعی آن را نوشته باشد، بلکه کسی نوشته و آن را بر اساس فتوای شخصی که او را شیخ الاسلام خوانده تنظیم کرده است. این روش تقریبا بدیع است. شیخ الاسلام مورد نظر زنده بوده و او این مطلب را هر کجا از وی یاد کرده، تذکر داده است. مثلا این عبارت: «و او پلید میشود بتغییر نجاست، و بملاقات نجاست پلید نمی شود، بقول شیخ الاسلام و المسلمین ـ مد ظلّه العالی ـ و پیش بعضی پلید میشود...».

از موارد رایج در عطائیه، آن است که وقتی تعبیر «جهت» را برای معنای دلیل بکار می‌برد، یک «ی» به آن اضافه می‌کند. مثلا «اگر وضوء او بجهتی بول یا بجهتی خواب باطل شده بود...» یا مثلا «بسببی امور مذکوره مگر بجهتی دخول مسجدین...»، همین‌طور «یا چیزی نفیسی در قبر افتاده باشد» و ... .

متن فارسی این رساله، متن سلیس و روانی است، چیزی که غالبا در متن‌های صوفیانه و فقهی دیده می‌شود و شاید دلیل آن دو چیز باشد. نخست تقلید از متن‌های قبلی و دیگر توجه به خواندن آنها توسط عوام و این برخلاف متن‌های دشواری است که به صورت مصنوع نوشته می‌شود، اما و از سوی دیگر تقلید از نثرهای قبلی و نیز اقتباس از متن‌های کهن در آثار فقهی، امری عادی است؛ زیرا اصل مطالب یکی است و اختلاف صرفا در فتوای جدید است.

اهمیت این رساله، در بسیاری از فروعات فقهی است که طرح کرده و در نهایت اختصار اما دقیق و متنوع، آنها را شرح داده است. در واقع و بدون شک، این متن از هر نوع حشوی دور است و نویسنده کوشیده است تا بسیار کوتاه و دقیق آنچه را می‌خواهد بیان کند.

این اثر تنها مبتنی بر یک نسخه تصحیح شده، آن هم نسخه‌ای که نه در ایران، بلکه در قونیه نگهداری می‌شود. این نسخه به لحاظ خط و کتابت و املاء، ویژگی‌های خاص خود را دارد که در مقدمه شرحش آمده است. 

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

مباحث کلیدی در فراگیری زبان دوم

مباحث کلیدی در فراگیری زبان دوم

ویویان کوک، دیوید سینگلتون

این کتاب چشم‌اندازی تازه در برابر حوزه‌های مختلف در پژوهش‌های فراگیری زبان دوم می‌گشاید.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

الاصطلاحات الطبیة

الاصطلاحات الطبیة

مؤلف ناشناس

از متن رساله برمی‌آید نویسندۀ آن بر منابع طبی دورۀ اسلامی و به‌ویژه بر کتاب «قانون» اثر بزرگ ابن‌سین

کتاب مستطاب صدویک شب

کتاب مستطاب صدویک شب

ناشناس

در فرهنگ بلاد مشرق عربی چنین گفته می‌شد که هر کسی کتاب «هزارویک‌شب» را بخواند، در همان سال دچار مصیب