شعلۀ آه: قصۀ عاشقانه ملکمحمد و شمسبانو
خلاصه
اين قصه اثر قلم نويسندهاي هندي الاصل به نام لچهمن سينگه (سنگه) است. لقب فارسي و اسلامي اين اديب "منشي غيوري دهلوي" است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
ادبيات فارسي در قلمرو هندوستان (شامل پاكستان، بنگلادش، تبت و بخشهايي از هند كنوني) پيشينهاي نزديك به هزار سال دارد. آخرين عصر طلايي ادبيات فارسي در هند ـ پيش از آنكه زبان انگليسي جاي آن را بگيرد ـ دوراني را شامل ميشود كه با نيمه اول قرن دوازدهم هجري قمري (اوايل قرن نوزدهم ميلادي) مصادف است. در فاصله قرن دهم تا دوازدهم هجري قمري داستاننويسي در هند رونق داشت «و درين راه تشويقهاي پادشاهان و فرمانروايان هند و دكن مايه اصلي پيشرفت بود؛ خواه دربارۀ نقل مجدد داستانهاي قديم يا ترجمه داستانهاي هندي يا تأليف و تدوين داستانهايي نو در آن سرزمين». اغلب مترجمان و مؤلفان اين داستانها در دستگاههاي دولتي و امارتي هند مشغول به كار بودهاند و به تشويق پادشاهان يا صاحبمنصبان دست به نگارش اين آثار بردهاند. قصۀ شعلۀ آه نيز از آثار همين دوره است.
اين قصه اثر قلم نويسندهاي هندي الاصل به نام لچهمن سينگه (سنگه) است. لقب فارسي و اسلامي اين اديب "منشي غيوري دهلوي" است. منشی غیوری از قوم بانیه اگرواله بوده و نزد محمدعلی پسر میرزا خیرالله علم حساب، هندسه و ریاضی آموخته و نزد میرزا شمسالدین فقسر دهلوی درس ادب فراگرفته است. او حاضر به همکاری با انگیسیها نشده و پیرو آیین تشیع بوده و در سالهای پایانی عمر در شاهجهانآباد زندگی میکرده است. او افزون بر ادب و نویسندگی، شاعر هم بوده است. چند شعر او را نویسندگان تذکرهها نقل کردهاند.
منشی غیوری مدتی از عمر خود را در دربار شاه عالم دوم گورکانی (1172 ـ 1221 ق) و پسرش محمد اکبر دوم (1221 ـ 1253 ق) گذراند و به فرمان شاه عالم، قصۀ شعلۀ آه را از هندی (اردو) به فارسی ترجمه و تألیف کرد. افزون بر این کتاب چند اثر دیگر از جمله مفید الانشاء، خلاصة الانشاء، وجیز الانشاء و منشآت هم به او منسوب است.
شعلۀ آه یا قصۀ ملکمحمد و شمسبانو از آثار مسلّم منشی غیوری است. در آن دوران چند قصه تألیف شده که قهرمان اصلی همۀ آنها ملکمحمد نام دارد؛ از جمله ملکمحمد و شاه کشمیر و ملکمحمد و گیتی افروز. مؤلف در دیباچۀ کتاب که با نثری مطنطن و مصنوع نوشته شده، به نعت خداوند و مدح پیامبر میپردازد و سپس سبب نگارش کتاب را باز میگوید. انگیزۀ اصلی خود را از نگارش این کتاب، امر شاه عالم گورکانی میداند. از توصیف منشی غیوری میتوان دریافت این قصه از پیش وجود داشته و او آن را به نثری آراسته درآورده است؛ ولی به صراحت نمیگوید اصل قصه از چه زبانی بوده است. کار منشی غیوری به تعبیر خودش این بوده است که: «به مشاطۀ قلم شکسته رقم، این شاهد زیبا و عروس رعنا را به گلگونۀ مضامین رنگین و غازۀ الفاظ تازه و لعل پارۀ تشبیه و استعاره و حلۀ صنایع بدیع و زیور مرصع توشیح و ترصیع آرایشگری نموده، لباس حریر درو پوشد و ادای وام حق مقام را جوهر افکار سحرکار بلغا آویزۀ گوش و گردن این حورلقا و زلف مسلسل فقرات بر طرف عارض دلآرای صفحات سیم سیما شکسته، در تزئین آن کوشد». مؤلف نگارش کتاب را در مدت سه ماه به پایان برده است.
گرایش مؤلف به تشیع در متن کتاب بازتاب یافته است؛ از جمله در جایی از داستان، کسی خداوند را «به لبتشنگی شهیدان دشت کربلا» قسم میدهد. همچنین تأثیر آشنایی مؤلف با هندسه و ریاضیات را نیز در متن داستان میتوان دید؛ از جمله در جایی از داستان در توصیف وزیری کاردان میگوید که برای او «ادراک ضلع ضعف مربع بالعدد از تضعیف فرد و تنصیف زوج آسانتر است».
در خاتمۀ کتاب نیز اطلاعاتی دربارۀ ممدوح نویسنده ذکر شده است. در این بخش که پس از به پایان رسیدن داستان آمده است، مؤلف از هنر خود در نگارش این داستان تمجید میکند و زیباییهای کتاب را میستاید.
قصۀ شعلۀ آه پیرنگی شناخته شده دارد که در بسیاری از قصههای عامیانه نمونههایی از آن را سراغ داریم. روایتهای مشابه این قصه در ادبیات عامیانۀ فارسی فراوان است که شاید بتوان قصۀ امیرارسلان نامدار را شکل تکاملیافتۀ این روایتها دانست. در حقیقت بدون این قصهها زمینۀ شکلگیری امیرارسلان فراهم نمیآمد.
زبان شعلۀ آه، همچون دیگر قصههای عامیانۀ عصر صفوی آکنده از واژهها، ترکیبها، تعابیر و تکیهکلامهایی است که با نمونههای مرسوم در نثر کلاسیک فارسی متفاوت است. از آن جمله است تعبیرها و واژههایی همچون «شیر حاجی» به معنای حصار بیرونی قلعه، «پرست زدن» به معنی قدم زدن و پرسه و ... همچنین برخی کلمات نامأنوس عربی همچون «فیافی» به معنی بیابانها و ... هم در نثر فارسی کتاب دیده میشود.
مهمترین ویژگی سبکی نثر منشی غیوری ترکیبسازی اوست. تقریباً هیچ سطری از کتاب نیست که ترکیبی رایج یا ابداعی در آن نباشد. صرفنظر از واژهها و تعبیرات کمکاربرد و افراط در ترکیبسازی، نثر کتاب به غیر از مقدمه و خاتمه، نثری ساده و روان است.
منشی غیوری در گزینش شعرهای مناسب با وقایع داستان از خود ذوق و سلیقه نشان داده است. یکی از فواید مهم این کتاب آراستهبودنش به این اشعار است. اغلب این اشعار از شاعران نامدار همان عصر است؛ وحشی بافقی، محتشم کاشانی، صائب تبریزی، بابافغانی، حزین لاهیجی و .... و همچنین از شعر شاعران گمنام عصر نیز به وفور بهره برده است: ضمیری اصفهانی، شفایی اصفهانی و .... البته چند شعر هم از نظامی و فردوسی و خاقانی و ... نیز در متن گنجانده است؛ با این حال بیشتر اشعار متن کتاب از مثنویهای وحشی بافقی است.
به غیر از فواید ادبی و زبانی، این کتاب جنبۀ مهم دیگری نیز دارد و آن عبارت است از فواید اجتماعی و جامعهشناختی آن. با اینکه بسیاری از حوادث داستان کاملا تخیلی، دور از واقع و افسانهوار به نظر میآیند، در لابلای آنها میتوان نشانههایی از آداب و رسوم و اعتقادات عامۀ مردم و طبقات ممتاز جامعه را مشاهده کرد.
در تصحیح متن کتاب از تصویر دو نسخۀ خطی در کنار چاپ سنپی هند استفاده شده است. اصل هر دو نسخۀ مذکور در انگلستان نگهداری میشود. نسخۀ نخست که در کتابخانۀ بادلیان آکسفورد (مجموعه اوزلی 167) نگهداری میشود، میکروفیلمی به شمارۀ 1026 در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران وجود دارد. نسخۀ دوم به شمارۀ 848 در کتابخانۀ دیوان هند بریتانیا نگهداری میشود. سومین نسخه چاپ سنگی هند است که با عنوان «شعلۀ آه» در سال 1262 قمری در شهر لکهنو به اهتمان عبدالله و به فرمایش مولوی مرادالله به خط نستعلیق و بدون ذکر نام کاتب در 112 صفحه منتشر شده است. در تصحیح متن از تصویر نسخهای از این کتاب استفاده شده که در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود.
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
منابع مشابه بیشتر ...
فیروزشاهنامه: دنبالۀ دارابنامه بر اساس روایت محمد بیغمی (ویراست جدید)
ناشناساین متن در شرح جهانگیری و جنگهای فیروزشاه پسر داراب و برادر دارای دارایان است. در این مجلد بخشی بسی
زندگی علیه مرگ: یادنامهای برای صادق چوبک (چند جستار و سه طرح چاپنشده از او)
علی فردوسیاین کتاب افزون بر جستارهایی که در کنفرانسها خوانده شده یا در نشریات منتشر شده است، دربرگیرندۀ مطالب
نظری یافت نشد.