
مجموعۀ تاریخ شفاهی ادبیات ایران: محمدعلی سپانلو
خلاصه
این کتاب، حاصل گفتگوی محسن فرجی و اردوان امیرینژاد با محمدعلی سپانلو است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب، حاصل گفتگوی محسن فرجی و اردوان امیرینژاد با محمدعلی سپانلو است.
سپانلو متولد 29 آبانماه سال 1319 در تهران بود. «رگبارها»، «پیادهروها»، «سندباد غایب»، «هجوم»، «نبض وطنم را میگیرم»، «خانمزمان»، «تبعید در وطن»، «ساعت امید»، «خیابانها، بیابانها»، «فیروزه در غبار»، «پاییز در بزرگراه»، «ژالیزیانا»، «کاشف از یادرفتهها» و «قایقسواری در تهران» از مجموعه شعرهای این شاعرند. همچنین ترجمه «آنها به اسبها شلیک میکنند» نوشته هوراس مککوی، «مقلدها» نوشته گراهام گرین، «شهربندان» و «عادلها» نوشته آلبر کامو، «کودکی یک رییس» نوشته ژان پل سارتر، «دهلیز و پلکان» شعرهای یانیس ریتسوس و «گیوم آپولینر در آیینه آثارش» - شعرها و زندگینامه گیوم آپولینر - از دیگر آثار منتشرشده او هستند.
محمدعلی سپانلو که در سالهای دور تجربه حضور در فیلمهای «آرامش در حضور دیگران» (ناصر تقوایی / 1351)، «ستارخان» (علی حاتمی / 1351) و «شناسایی» (محمدرضا اعلامی/ 1366) را داشت در سال 1380 هم در فیلم «رخساره» امیر قویدل به ایفای نقش پرداخت.
او چند سالی از سرطان ریه رنج میبرد و درپی ناراحتی ریوی و تنفسی در بخش ICU بستری شده بود که سرانجام شامگاه دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 در سن 75 سالگی بر اثر عارضه ریوی و تنفسی در بیمارستان سجاد تهران درگذشت.
«تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران»، مجموعهای است که چندسالی است به دبیری محمدهاشم اکبریانی منتشر میشود و اختصاص دارد به شرح خاطرات و زندگی نویسندگان، شاعران و مترجمان ادبی به قصد پرتوافکندن بر جریانها و رویدادهای مرتبط با ادبیات معاصر ایران و زمینههای اجتماعی و فرهنگی و تاریخی این رویدادها، از خلال نقل شفاهی کسانی که هریک به نحوی در این رویدادها دخیل بوده یا شاهد و ناظر آنها بودهاند و اگر هم برخی از آنها خودشان حضور مستقیم در آن رویدادها نداشتهاند، در زمانهای زیستهاند که آن رویدادها در آن رخ داده است.
این جلد از مجموعه تاریخ شفاهی مربوط میشود به زندگی زندهیاد محمدعلی سپانلو. در مقدمه کتاب آمده است: «باید گفت حافظۀ کمنظیر ایشان در حفظ خاطرات و ماجراها و اتفاقات گوناگون باعث شد تا گزارشی وسیع از تاریخ ادبیات ایران تدوین شود. گفتگو با ایشان شش سال به طول انجامید که دلایل آن یکی حافظه قدرتمند وی و بیان موضوعات گوناگون و گسترده بود و دیگری برخی مسافرتهایی که برایشان رقم میخورد». این گفتگوها از سال 1381 آغاز و در سال 1387 به پایان رسیده است.
از بخشهای خواندنی کتاب، بیشک خاطراتی است که سپانلو از چهرههای مطرح و معاصر ادبی روایت کرده است. در صفحه 193 کتاب دربارۀ شعر ایران در دهۀ چهل میگوید: «امروزه که نگاه میکنیم، میبینیم "تولدی دیگر" یک واقعه بود، "باغ آیینه" و "شکفتن در مه" یک واقع بود یا انتشار کتابهای نیما که قبلا به شکل کتاب درنیامده بود، واقعۀ مهمی بود. "از این اوستا" واقعۀ مهمی بود ...... از خود من منظومۀ "پیادهروها" در سال 47 درآمد که بسیار مورد توجه قرار گرفت و شعر شهری رسمیت پیدا کرد، نه شعری که فقط ذهنیات و باغهای خیالی یا بث الشکوا و شکایتهای درونی خود آدم باشد. فرم پیادهروها این است که صدای ناشناسی میگوید بیا از صبح کفش بپوشیم و برویم دنبال مرگ تصادفی».
محمدعلی سپانلو در صفحات 199 و 200 این کتاب دربارۀ انتشارات و ناشران دهۀ چهل میگوید: «مهمترین انتشارات آغاز این دهه، «نیل» است. نیل را آلرسول و عظیمی و نجفی درست کرده بودند. آنها در آغاز کار، ده رمان بزرگ باباگوریو و سرخ و سیاه و دنکیشوت و امثال آن را ترجمه کردند. البته به ده تا نرسید، ولی بههرحال بهترین مترجمان آن دوره را جمع کردند. آنطور که در خاطرات بهآذین آمده است، میگوید که خرج خانهام را نداشتم و در فکر خودکشی بودم، آلرسول مرا در خیابان دید، گفت بیا این کتاب باباگوریو را ترجمه کن. ٢٥٠ تومان هم به عنوان پیشپرداخت به من پول داد. یعنی او را به عنوان مترجم کشف کردند. یا مثلا محمد قاضی و عبدالله توکل. اولین کتاب شیک از نیما را هم آنها چاپ کردند که افسانه نام داشت و جنتی عطایی درآورد. برای من هم خیلی شگفتآور بود. کتابهای زمین سایه و چشمها و دستهای نادرپور و یکلیا و تنهایی او را از تقی مدرسی درآوردند که وقایعی اثرگذار بود. میتوان گفت مؤثرترین ناشر پیشگام، نیل بود. برای اینکه ادبیات جدید را میفهمید و کشف هم میکرد. فکر میکنم خشم و هیاهو با ترجمه شعلهور را هم آنها درآوردند. چند سال بعد انتشارات «مروارید» راه افتاد که روی همان خط حرکت میکرد. اواخر دهه هم که متوجه شدند ادبیات جدید پولساز است، امیرکبیر فعالیتش را در این حوزه آغاز کرد. امیرکبیر تا آن موقع دیکسیونر درمیآورد یا رمانهایی مثل بربادرفته منتشر میکرد، اما وقتی پسر مدیر امیرکبیر، یعنی محمدرضا جعفری مسئول قسمت جوانترهای این انتشارات شد، شروع کرد به رمان و شعر نو چاپکردن. حتی قراردادی با ما داشت که ناتمام ماند و قرار بود ما کلکسیونی از کتابهای نقاشی فرنگ ترجمه کنیم تا تمامرنگی چاپ شود. ولی به هرحال، باید گفت که فخرِ پیشگامی با نیل است. بعد که نیل به هم خورد، در سال ٤٤ آلرسول آمد و انتشارات «زمان» را راه انداخت که کتابهای آلاحمد و بهرام صادقی را چاپ کرد. بازآفرینی واقعیت را هم آنها چاپ کردند. چون آدمهایی بودند که استعدادها را میشناختند و اصلا سفارش میدادند. یادم است که یک روز در دفتر زمان گفتم آنتولوژی نباید به این شکل باشد، بلکه باید دارای فلان ویژگیها باشد. آلرسول هم درجا گفت خودت انجام بده. برای من غیرمنتظره بود. چون آن زمان ٢٧-٢٨ سالم بود، وقتی او گفت داستانها را تو انتخاب کن که من بازآفرینی واقعیت را در چاپ اول با یازده داستان درآوردم. بعد اینقدر خوششان آمد که هر چاپ، تعداد داستانها را زیاد کردیم تا چاپ سوم پانزده داستان شد و من در چاپ هشتم آن را به مجموعهای از بیستوهفت داستان تبدیل کردم. چون چاپ اول فقط متعلق به دهه چهل بود، اما چاپ هشتم با یک تنظیم تاریخی شروع از صادق هدایت است تا آخر دهه شصت. علیالاصول میشود گفت نیل، مروارید، زمان و بعد هم امیرکبیر انتشاراتی بودند که کار متجدد میکردند. البته ناشرانی هم بودند که کار نو میکردند، اما ادبیات را نمیشناختند. مثل «اشرفی» که در مُد این کارها میرفت. شما کتابهای مهم آن دوره را که ببینید، متوجه میشوید که یکی از این چهار ناشر چاپ کردهاند».
فهرست مطالب کتاب:
مقدمۀ دبیر مجموعه
دوران کودکی
دوران نوجوانی
دوره دانشگاه
دوره سربازی
ازدواج و کار
زندگی هنری در دهۀ چهل
کانون نویسندگان در دهۀ چهل
دهۀ پنجاه
دهۀ شصت
دهۀ هفتاد
دهۀ هشتاد
سفرها، جشنوارهها، دیدارها
چند گفتگو و یادداشت:
شهر غزنین
ملکۀ جنایت
دیدار با لویی آراگون
شب هزار و دوم در مصر
در حضور شاعران جهان
جشنواره صدای مدیترانه
شاملو و کانون نویسندگان ایران
پربازدید ها بیشتر ...

مردمشناسی ساوه و زرندیه
عبداله سالاریکتاب مردمشناسی ساوه و زرندیه دربردارندۀ مقدمه، موقعیت طبیعی و تاریخی و اوضاع جغرافیایی، ویژگیهای ا

شرقشناسی هالیوود؛ تحلیل روایت پسااستعماری مسلمانان در دنیای هالیوود
مجید سلیمانی ساسانینویسنده در این کتاب به دنبال پاسخ به این پرسش است که بازنمایی ملل شرق، خصوصاً اسلام و مسلمانان در سی
منابع مشابه بیشتر ...

از سینما تِک پاریس تا کانون فیلم تهران: رودررو با فرخ غفاری
پرویز جاهداین کتاب حاصل دو دیدار با فرخ غفاری فیلمساز، منتقد فیلم و مورخ و از پیشگامان سینمای نوین ایران است

گوی بیان: خاطرات دکتر محسن ابوالقاسمی
گفتگو با: مهدی علایی، وحید قنبری ننیزاین کتاب صورت تدوینشده و ویراستۀ گفتگوهایی است که در تابستان 1390 با استاد محسن ابوالقاسمی انجام گر
نظری یافت نشد.