۳۶۷۷
۶۰۷
از روزگار رفته: چهره به چهره با ابراهیم گلستان

از روزگار رفته: چهره به چهره با ابراهیم گلستان

پدیدآور: گفتگو از حسن فیاد و تدوین و تنظیم از سعید پورعظیمی ناشر: ثالثتاریخ چاپ: ۱۳۹۴مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۱۰۰شابک: 4ـ023ـ405ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۲۴۸

خلاصه

این کتاب دربردارندۀ گفتگوهایی است با شخصیت همیشه جنجالی مطبوعات ایران، ابراهیم گلستان که در آن به مسائل مختلف فرهنگی ـ هنری کشور و آثار گلستان اشاره شده است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

ابراهیم گلستان در سال ۱۳۰۱ شمسی در شیراز به دنیا آمد. پدرش مدیر روزنامه "گلستان" در شیراز بود. در ۱۳۲۰ به تهران آمد و وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد؛ اما پس از مدتی تحصیل را نیمه‌کاره رها کرد و جذب فعالیت‌های سیاسی در حزب توده شد. پس از مدتی به دنبال اختلاف با روش سران آن حزب از حزب جدا شد و به کار خبری و عکاسی و فیلمبرداری برای شبکه‌های تلویزیونی بین المللی و آژانس‌های خبری مشغول شد. آثار مکتوب وی از سبکی خاص برخوردار است و بسیاری سبک نویسندگی وی را تأثیرپذیرفته از داستان‌های کوتاه ارنست همینگوی می‌دانند. همچنین وی از زمرۀ نخستین نویسندگان معاصر ایرانی معرفی می‌شود که برای زبان داستانی و استفاده از نثر آهنگین در قالب‌های داستانی نوین، اهمیت قائل شد و به آن پرداخت.

در سال ۱۳۲۶ نخستین قصه‌اش به نام "به دزدى رفته‌ها" را نوشت که همان سال در ماهنامه مردم و بعدها در ۱۳۲۸ در مجموعه‌ای با عنوان "آذر ، ماه آخر پاییز" منتشر شد. در همین دوران داستان‌هایی از ارنست همینگوی ، ویلیام فاکنر و چخوف را ترجمه کرد که آنها را در مجموعه‌ای تحت عنوان "کشتى‌شکسته‌ها" منتشر ساخت.

در ۱۳۳۶ مجموعه داستان "شکار سایه" را منتشر می‌کند و پس از آن دست به کار تهیه و ساخت مجموعه مستندی برای کنسرسیوم با نام مجموعه "چشم‌اندازها" می‌شود که ساخت این مجموعه از ۱۳۳۶۶ تا ۱۳۴۱ طول می‌کشد. نخستین بخش این مجموعه با نام "یک آتش" درباره مهار چاه‌های نفت دچار حریق شده است، آتشی که برخی آن را یکی از بزرگ‌ترین آتش‌سوزی‌های تاریخ نفت دانسته‌اند و خاموش‌کردن آن 65 روز طول کشیده است. پس از آن گلستان در ادامه مجموعه "چشم‌اندازها"، مستند استثنایی و معروف خود با نام "موج و مرجان و خارا" را در سال ۱۳۴۱ عرضه می‌کند.

مستند بعدی گلستان با عنوان "تپه‌هاى مارلیک" در ۱۳۴۲ درباره کشفیات باستان‌شناسی در منطقه مارلیک ایران جایزه شیر سن مارکو در جشنواره ونیز ۱۹۶۴ را به دست آورد.

گلستان در ۱۳۴۴ نخستین فیلم بلند سینمایی و داستانی‌اش با نام "خشت و آینه" را می‌سازد. "خشت و آینه" به حق و به زعم بسیاری نخستین فیلم روشنفکری و غیرمتعارف سینمای ایران است. در ۱۳۴۵ به سفارش بانک مرکزی ایران مستند "کنجینه هاى گوهر" ﴿"گنجینه‌هاى سلطنتى"﴾ را می‌سازد و تا هجرتش از وطن دو فیلم مستند دیگر با عناوین "خراب آباد" و "خرمن بذر" را عرضه داشته و در ۱۳۴۶ به انگلستان می رود. او در ۱۳۵۰ دوباره به ایران بازگشت. "اسرار گنج دره جنى" را در ۱۳۵۲ ساخت و با توقیف آن پس از یک هفته نمایش برای همیشه از ایران رفت.

آثار مکتوب گلستان در تألیف و ترجمه عبارتند از: آذر، ماه آخر پاییز (هفت داستان)؛ شکار سایه (چهار داستان)؛ جوی و دیوار و تشنه (ده داستان)؛ مد و مه (سه داستان)؛ خروس (یک داستان)؛ خشت و آینه (نوشته برای فیلم)؛ اسرار گنج دره جنی (بازنوشت داستان فیلم)؛ گفته‌ها (نوشته‌های غیرداستانی و گفتگو)؛ و ترجمه‌ها: زندگی خوش و کوتاه فرانسیس مکومبر (یک معرفی با ترجمه چند داستان از ارنست همینگوی)؛ کشتی‌شکسته‌ها (ترجمه چند داستان)؛ هکلبری فین (ترجمه رمان مارک تواین)؛ دون ژوان در جهنم (ترجمه نمایشنامه برنارد شاو).

حسن فیاد ـ گفتگوکننده ـ (کارگردان سینما، مترجم و منتقد هنری و فارغ‌التحصیل دوره عالی سینما، تئاتر و تلویزیون از دانشگاه کالیفرنیا) در مقدمه‌اش بر این کتاب نوشته است: «پس از مدتی مکاتبه و مکالمه تلفنی با ابراهیم گلستان، به قصد تهیه فیلمی از او، سرانجام موفق شدم در ماه سپتامبر سال ٢٠١٢ با او در خانه‌اش در شهر بولنیِ لندن، در محدوده پنج‌روزی که به من وقت داده بود، دیدار و گفتگو کنم. بعد از بازگشت به لُس‌آنجلس، متن این گفتگو را به پیشنهاد او از هفت‌ساعت نوارهای ویدئو، پیاده کردم و آن را به قصد تصحیح و ویرایش برای گلستان فرستادم. سرانجام به این نتیجه رسیدم که چون نمی‌توان همۀ حرف‌های گلستان را در فیلم گنجاند، بهتر است آن را به صورت کتابی درآورم و بعد آن را ضمیمه فیلمی کنم که از او خواهم ساخت».

در بخشی از مقدمه‌ای که که توسط سعید پورعظیمی ـ تدوین و تنظیم‌کننده متن گفتگو ـ با عنوان «روی این جاده چون خاکستر» بر این کتاب نوشته شده، آمده است: «بسیاری از هم‌نسلان گلستان سال‌ها و بلکه دهه‌هاست خرقه تهی کرده‌اند؛ اما او اینک از آستانۀ نهمین دهۀ زندگی هم گذشته و در آن سوی جغرافیای جهان، در مسند دانای کل، کارنامۀ فرهنگی خود و معاصرانش را مرور می‌کند: همدل با خویش و بیگانه با دیگران.

اینکه آرای شخصی گلستان درباره شخصیت‌ها و مسائل مختلف، ممکن است برخی را خوش آید و انبوهی را بِرَماند، پذیرفته یا رد شود، اکنون محل داوری نیست؛ نوری که در جریان گفتگوها بر زوایای تاریکِ برخی قضایا و رخدادهای تاریخی و فرهنگی و سینمایی سده اخیر تابانده شده در جای خود اهمیتی انکارناشدنی دارد».

ابراهیم گلستان در ابتدای کتاب در پاسخ به سؤالی دربارۀ اینکه گرایش وی به انتخاب زبانی شاعرانه عمدی است یا تأثیری است که شعرای زادگاهش مثل سعدی و حافظ بر روی طرز تفکر و بیان او داشته‌اند، می‌گوید: «نه، اصلا اینطور نیست، به زادگاه ارتباط ندارد. منوچهری از زادگاه من نیست؛ ولی من از شعرش خیلی خوشم می‌آید. مولوی در بلخ به دنیا آمده، در قونیه مرده، من در برابرش جز تعظیم چیز دیگری ندارم. خیام آن‌ورتر است. نه، ربطی به زادگاه و فلان ندارد. ارتباط به خود زبان دارد و این هم که نثر من شاعرانه است این حرف را قبول ندارم؛ یعنی چه؟ حس باید شاعرانه باشد. اصلا شعر حس است. شعر کلمه نیست. شعر به صورت کلمه درمی‌آید. هرکسی نظم درست می‌کند، از همان کلمه‌هایی استفاده می‌کند که شاعر هم از آنها شعر درست کرده. این حرفی که از پومپیدو زدید، حرف خیلی‌خیلی درستی هست. پومپیدو یکی از بهترین کتاب‌های برگزیده شعر فرانسه را درست کرده. آدم فاضل فوق‌العاده‌ای بود. همچنان‌که بانکیِ درجه اول بود. همچنان‌که نخست وزیر درجه اولی هم بود دیگر. فقط افسوس که مرکز پومپیدو در پاریس را خیلی بد درست کرده‌اند. چیز پرتی درست کرده‌اند؛ ولی خُب، هست دیگر، و به او مربوط نبوده. او حرف درستی زده. شما توی فیلم سینمایی یک وقت می‌بینید که این صحنه شعر شد. توی هر چیزی پُره از شعر. شعر فقط دَرَق دَرَق دَرَق دَرَقِ وزن فعول و فعولن و زهرمار و فلان نیست دیگر، شعر آن حرفی هست که از تویش درمی‌آید».

گفتگو با بحث درباره قصه‌نویسی گلستان و سرچشمه‌های سبک او در قصه‌نویسی ادامه می‌یابد. در این میان البته طبیعتا گریزی هم به دوران عضویت گلستان در حزب توده و بیرون‌آمدن او از این حزب زده می‌شود و باز بر سر قصه می‌رود و اینکه روزنامه‌نگاری و مقاله‌نویسی چه تأثیری بر قصه‌نویسی گلستان گذاشته است. باز بحث به شعر کشیده می‌شود و از آنجا به دوستی گلستان با مهدی اخوان‌ثالث و بعد از آن، بازگشتی دوباره هست به بحث قصه و بعد از آن صحبت سینما به میان می‌آید، که بحث مفصلی است در این کتاب و می‌توان گفت بخش عمده‌ای از گفتگوی حسن فیاد با گلستان را دربر می‌گیرد گرچه در خلال این بحث گریز به مباحثی دیگر هم زده می‌شود از جمله به احمد شاملو و شعرهایش.

همچنین در چند جای این کتاب صحبت از اصغر فرهادی و فیلم اسکاری‌اش «جدایی نادر از سیمین» می‌شود و گلستان نظر خود درباره این فیلم و شیوه کارگردانی فرهادی را به این شرح بیان می‌کند: «تو همین فیلم‌هایی که الان از ایران جایزه برده فیلم فرهادی واقعا فیلم است. واقعا درجه اول است. نه فقط این فیلمش (جدایی نادر از سیمین) فیلم‌های «چهارشنبه سوری» و «شهر زیبا» نیز به همین جور فوق‌العاده است»(به نقل از صفحه 64 کتاب).

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

مجید مصطفوی

نیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفق‌ترین و محبوب‌ترین نمایشنامه‌نویسان جهان و یکی از بهت

زبان ملت، هستی ملت

زبان ملت، هستی ملت

امامعلی رحمان

زبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش

منابع مشابه بیشتر ...

فیلمفارسی چیست؟

فیلمفارسی چیست؟

حسین معززی‌نیا

این کتاب بر مبنای این پرسش که «فیلمفارسی چیست؟» شکل گرفته است و نویسنده کوشیده است با گفتگو‌ها و ارا

شناخت نامۀ دکتر محمدرضا باطنی

شناخت نامۀ دکتر محمدرضا باطنی

به کوشش مجتبا نریمان

دکتر باطنی در سطح مقوله‌بندی یا قالب‌بندی مفاهیم به کمک واژه‌های زبان نیز پیشتاز و اثرگذار بوده است.