تا زمانی که .... (گزیدهای از داستانها و نقدها)
خلاصه
این کتاب گزیدهای از داستانها و نقدهای هاینریش بل، نویسنده آلمانی برنده جایزه نوبل ادبی است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
داستانهایی که در این کتاب ترجمه شدهاند، از دو مجموعه «بیگانه وقتی رسیدی به اسپا...» و مجموعه داستانهای طنزآمیز «فقط به مناسبت کریسمس» انتخاب شدهاند و در آخر هم داستانی با عنوان «موقعیتی که در رمانهای بد پیش میآید» ترجمه شده است. در پیوست کتاب نیز دو نقد از هاینریش بل ترجمه شده است. مترجم کتاب داستانهایی که در این مجموعه ترجمه کرده را براساس توالی زمانی به چاپ رسانده است و به این ترتیب داستانهایی مربوط به دورههای پیش از آغاز جنگ و اوایل حکومت فاشیستها، زمان جنگ و بعد از آن در این کتاب دیده میشود. دو نقد هاینریش بل که در پایان کتاب ترجمه شدهاند، «نقدی بر جنگ و صلح یا کوشش در جهت نزدیکی» و «درباره رمان» نام دارند.
در ادبیات آلمان، داستان کوتاه بریدهای است از هستی که به پیش و پس و نیز به علل و پیآمدهای آن بریده نمیپردازد. که دارای ابعاد زمانی و مکانی فیلمنامهای نیست و بالطبع نمیتوان فیلمی از روی آن ساخت. هر فیلم سینمایی از جایی آغاز میشود و هنگام سیر در بستر زمان در جایی خاتمه مییابد. ولی داستان کوتاه هر چند سطر اول و آخر دارد اما پیش از سطر اول وجود داشته و پس از سطر آخر نیز به حیات خود ادامه میدهد. اگر پیش با نظری سطحی به داستان کوتاه بنگریم ارائۀ برهه گونۀ واقعیت که در این قالب هست با تجسم یک صحنه روی یک تابلوی نقاشی امپرسیونیستی (که تمام چشمانداز نقاش را نشان نمیدهد) یکی پنداشته خواهد شد.
قالب داستان کوتاه در درجه اول به خاطر نیاز نشریات پرتیراژ که طالب داستان کوتاه هستند به وجود نیامد هر چند این نشریات به عنوان مهمترین عامل عرضی در گسترش و مقبولیت آن نقش داشتند. از سوی دیگر این قالب به هیچ وجه هنر داستانی درجه دوم (در قیاس با رمان) یا در شمار نوشتههای فاقد تعهد اجتماعی نیست که برای گرم شدن چشم قبل از خواب تجویز شود. این قالب هم ارز و در کنار قالب رمان که از لحاظ حجم بزرگتر است قرار دارد. فراموش نکنیم که رمان هم امروزه تقریباً فقط از نظر حجم با رمانهای سنتی قابل قیاس است.
داستان کوتاه را چگونه میتوان تعریف کرد؟ همچنان که برای نوول و رمان هم نمیشود تعریفی جهانشمول و همیشگی به دست داد، قصۀ کوتاه هم در حیطۀ شمول تعاریف جزمی نمیگنجد، اما میتوانیم برخی از جنبههای نوعی آن را برشماریم که خصوصیات کلی این قالب را بازگو کند، هر چند در این کلیات نیز تردید را جایز میدانیم و تأکید میکنیم که ارزش هنری یک داستان کوتاه به هیچ وجه بستگی به همخوانی یا ناهمخوانیاش با جنبههای زیر ندارد: یکی از ویژگیهای داستان کوتاه این است که نمیتوان آن را مانند نوول یا حکایت بازگو کرد یا خلاصه نمود. در این قالب راوی به عنوان مرکز ثقل حوادث وجود ندارد و نیز گروه ویژهای هم مورد خطاب نیستند و او به ظاهر بیطرف است و اغلب تکگویی پیش میآید که البته با مدعای هنرمندان «جریان سیال ذهن» فرسنگها فاصله دارد. نویسنده کمتر ظاهر میشود و نمیخواهد راجع به حوادث بیش از اشخاص داستان اطلاع داشته باشد و از بیان و حتی دانستن آنچه در خودآگاه یا ناخودآگاه آنان میگذرد آگاهانه سر بازمیزند. حوادث را تعبیر نمیکند، تعریف روانشناختی به دست نمیدهد و ویژگیهای اخلاقی افراد داستان را مستقیماً شرح نمیدهد. فقط و فقط ثبت میکند و این امر کاملاً متناسب با روحیات انسان در جوامع صنعتی غرب است که اندیشهاش راستای خاصی ندارد ـ هر چند که اینها همه ظاهر امر است چه همین تجسم به ظاهر بیطرفانه خود نوعی تعبیر است. نویسنده داستان کوتاه به سبب قالبی که برای بیان برگزیده است اجباراً از امکانات «نیمه هنری» که در بافتهای بیشمار رمان و نوول مجاز است صرفنظر میکند.
در داستانهای کوتاه، مفاهیم «سرنوشت» و «تراژدی» راه ندارند. زیرا این دو مفهوم در تصوری از جهان فعلیت مییابند که دارای نظام معینی است و در آن نظام حتی شکست معنا مییابد (هر چند معنایی مبهم) اما داستان کوتاه گفتیم «ضد نظام» است. خواهند گفت پس گرایش داستان کوتاه به سوی نیهیلیسم است. آری به شرطی که مراد موضع ایدئولوژیک آن نباشد (که سخت با آن در تضاد است) بلکه مراد موضع سازشناپذیر و رادیکالی باشد که از پذیرفتن ارزشهای کوتهنظرانه و بعضاً مشکوک سر باز میزند. اگر داستان کوتاه گرایش به سوی نیهیلیسم (از موضعایدئولوژیک) میداشت، جهان پاک آرمانی در برخی از این داستانها در خطاب عاشقانه به «تو» به وجود نمیآمد. قالب برش مانند داستان کوتاه در ضمن با نبود هرگونه ایمان (که ضرورتی ندارد حتماً معنای مذهبی آن مستفاد شود) در جهانی که روزبهروز بیشتر از خود بیگانه میگردد، انطباق دارد.
در زمان هیتلر که هنر نه وسیلۀ افشا، بلکه ابزار فریب بود، این قالب پرده در به هیچ وجه امکان ظهور در عالم ادب و هنر آلمان را نیافت. پس از جنگی که حاصل بحرانهای اقتصادی عصر ما بود، در آلمان شکستخورده و کوچک، انواع ویرانیها چشمگیرتر بود و فریاد فاجعه از گلوهای پشیمان، رساتر به گوش میرسید.
نویسندگان آلمانی برای بیان آنچه میدیدند و میشنیدند به دنبال قالبی متناسب با آن کشانده شدند. تأثیر «ارنست همینگوی» بر این قالب در آلمان غیرقابل انکار است، اگر چه رنگ و بوی آلمانی «داستان کوتاه آلمانی» را نیز نمیتوان نادیده انگاشت.
از میان پیشروان داستان کوتاه در آلمان غربی سه تن اهمیت بیشتری دارند، اولین نام «الیزابت لانگ کسر» است که نیمه یهودی بود و به همین سبب مورد آزار نازیها واقع شده بود. لانگ گسر در سال 1950 در پنجاه و یک سالگی به خاطر پیآمدهای آن صدمات از جهان رفت. دومین نام »ولفگانگ بورشرت» است که در سال 1947 در بیست و شش سالگی بر اثر عواقب بیماریهای زمان جنگ جان سپرد. و سومین نفر «هاینریش بل» است. دو نفر اول به دلیل مرگ زودرس، زندگی ظاهراً به هنجار دهههای پس از جنگ را تجربه نکردند و کلیۀ داستانهای کوتاهشان مربوط به جنگ است، اما بل در آن دههها نیز زیست و مسایل پس از جنگ را تجربه کرد و داستانهای کوتاه بسیاری بر زمینۀ این تجربهها نوشت. «موقعیتی که در رمانهای بد پیش میآید» یکی از آنها است.
فهرست مطالب کتاب:
چند سطری از مترجم
داستان کوتاه در آلمان
1. از مجموعۀ «بیگانه وقتی رسیدی به اسپا ...»
2. از مجموعۀ داستانهای طنزآمیز «فقط نه به مناسبت کریسمس»
3. داستان دیگر از بل
پیوستها
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
منابع مشابه بیشتر ...
شبهای روشن (با یک تفسیر بلند)
فیودار داستایفسکیدر این کتاب ابتدا ترجمۀ «شبهای روشن» داستایفسکی آورده شده است. در بخش دوم کتاب، مترجم به نقد و بررسی
نقد و تحلیل داستانهای کوتاه ریموند کارور
هارولد بلومدر این کتاب اطلاعاتی دربارۀ زندگینامه و کتابشناسی ریموند کارور و تحلیلهایی انتقادی بر داستانهای
دیگر آثار نویسنده
از «وقتی که جنگ درگرفت» تا «وقتی که جنگ تمام شد»؛ گزیدهای از داستانهای هاینریش بل به پیوست سخنرانی بل به مناسبت دریافت جایزۀ نوبل و نقد شش رمان از بل
هاینریش بلهاینریش بل (1985ـ1917)، برندۀ نوبل ادبی 1972 نامدارترین چهرۀ ادبی ـ هنری آلمان در نیمۀ دوم سدۀ بیستم
نظری یافت نشد.