مقامات عارفان: هزار و یک مقام از مقامات عارفان
خلاصه
این کتاب ترجمۀ کتاب مشرب الارواح روزبهان بقلی شیرازی است. روزبهان این کتاب را با تأسی از خواجه عبدالله انصاری در کتاب منازل السائرین که هزار منزل را در صد مقام و صد مقام را در ده باب از آغاز تا پایان بررسی کرده است، هزار مقام را در بیست باب و در هر باب پنجاه مقام از مقامات عارفان را آورده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب ترجمۀ کتاب مشرب الارواح روزبهان بقلی شیرازی است. روزبهان این کتاب را با تأسی از خواجه عبدالله انصاری در کتاب منازل السائرین که هزار منزل را در صد مقام و صد مقام را در ده باب از آغاز تا پایان بررسی کرده است، هزار مقام را در بیست باب و در هر باب پنجاه مقام از مقامات عارفان را آورده است. این کتاب دربردارندۀ بسیاری از تجارب عرفانی و روانی است که سالک در حین سیروسلوک باید آنها را تجربه کند و در حقیقت کتاب دربردارندۀ مجموعهای از اصطلاحات فنی صوفیانه است.
روزبهان در مقدمۀ کتاب مینویسد: چون خواستم مریدان را از برخی مقامات عارفان خبر دهم، از عبارات ایشان به اندازۀ فهم مریدان هزار مقام را انتخاب کردم تا آنان به راه ورود اولیاء و مسالک برگزیدگان ـ و آنچه برای آنان نزد خداوند از بزرگی مقامات و لطایف مکاشفات باشد ـ بر همۀ آنها آگاهی یابند ... چون میان بنده و پروردگار منازلی است که اگر آن را طی نکند، حقایق عبودیت و ربوبیت را نشناسد ... آنگاه ادامه میدهد: چون سالک حرکت کند، موکل حیله و مکری کند و سالک را از رفتن باز بدارد و میان او خداوند مانع و پردهای میافکند؛ از اینرو باید راههای نجات و رهایی از آفات و اسرار مقامات برای آنان نمایان شود، به همین دلیل هزار مقام را در بیست باب نگاشتم و در هر باب پنجاه مقام را بیان داشتم.
در صفحۀ آخر کتاب، روزبهان سال پایان نگارش آن را 579 هـ.ق یعنی هنگامی که وی 52 ساله بود، ذکر میکند.
پس از ترجمۀ کتاب در بخش توضیحات به شرح و توضیح پارهای از واژگان فنی که روزبهان از آن با نام مقام یاد کرده، پرداخته شده است و ضمن ارائه معنای لغوی واژگان با استفاده از منابع غنی دیگر ادبیات عرفانی شرح و بسط داده شدهاند؛ منابعی مثل مجموعه رسائل فارسی خواجه عبدالله انصاری، منازل السائرین، شرح تعرف، کشف المحجوب، رسالۀ قشیریه و .... .
محتوای این کتاب به این ترتیب است:
باب اول در مقامات مجذوبان است. ابتدا درباره مقام روح بحث میشود که روح مظهر تجلیات صفاتی و ذات حضرت احدیت به شمار میرود و در پایان دربارۀ مخالفت نفس صحبت میکند. باب دوم در مقامات سالکان است. تهذیب نفس یکی از مهمترین مقامات سالکین است که در آن، اخلاق مذمومه به اخلاق محموده تبدیل میشود تا نفس قابلیت تجلیات حضرت حق را داشته باشد. باب سوم در مقامات سابقان است. هر وقت خدای سبحان اراده کند که به عارف صادق حیات طیبه عنایت کند، او را از جمیع اغیار پاک میکند و به مشاهده جمال خود نایل میگرداند و این غایت نجات سالک الی الله است. باب چهارم در مقامات صدیقان است. اول طریق، ارادت است و اوسط آن، کرامت و آخر آن معرفت. ولایت، اتصاف به خلق خدای سبحان است. باب پنجم در مقامات محبان است. زمانی که سلطان محبت در قلب محب تجلی کرد، قلب وی مرآت حقایق ملکوتی میشود و به جبروت الهی راه مییابد. در این صورت، وی بین محو و صحو میماند. باب ششم در مقامات مشتاقان است. مشتاقین کسانی هستند که از جلال به جمال، از عظمت به بهاء و از قدم به بقاء فرار میکنند، زیرا نمیتوانند خدا را جز با خدا مشاهده کنند. باب هفتم در مقامات عاشقان است. یکی از بحثهای مهم این باب، درباره اقسام عشق است. عشق بر سه گونه است: عشق انسانی، عشق روحانی و عشق ربانی. باب هشتم در مقامات عارفان است. یکی از مقامات عارفین، مقام جمع الجمعی است. این مقام، چنین است که عارف در مشاهده به گونهای است که حق را با ذات و صفات میبیند. باب نهم در مقامات شاهدان است. شاهد به درجه شهود نمیرسد تا اینکه عین الجمع را مشاهده نماید و گاهی شاهد به مظهریت اسم الله میرسد که در این صورت هر که بخواهد خداوند را نظاره کند، میتواند به او نظاره کند، زیرا عارف شاهد، مرآت صفات ذات احدیت به شمار میرود. باب دهم در مقامات مقربان است. باب یازدهم در مقامات موحدان است. یکی از مهمترین مقامات اهل توحید، اصطلام است؛ یعنی فنای عارف در دوام شهود حق. باب دوازدهم در مقامات واصلان است. یکی از اصطلاحات عجیب روزبهان در باب فناء، واژه فناء الفناء است که در بیشتر کتابهای خود به آن اشاره میکند؛ یعنی حق تعالی انسان را به مقام فنای از فناء میرساند، سپس از فنای فناء هم فانیش میکند؛ به طوری که غیری برایش باقی نمیگذارد. باب سیزدهم در مقامات نقیبان است. زمانی که عارف به جمیع اسماء و نعوت و صفات متصف و با انوار ذات متحد گردد، حقتعالی او را با اسم اعظم میخواند، همانطوری که خودش را با اسم اعظم میخواند و این، از کمال حب الهی نسبت به بنده اش حکایت میکند. باب چهاردهم در مقامات اصفیاء است. مقام رؤیت حق، از مهمترین مقامات این باب به شمار میرود؛ زیرا وقتی عارف، انوار صفات را در مرآت کون مشاهده میکند و انوار ذات را در نفس خودش، در این صورت، حق باقی میماند، نه غیر و آیه شریفه «سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق»، دلالت بر این مطلب دارد. باب پانزدهم، در مقامات اولیاء است. وقتی ولی در مقام توحید کامل و به مقام نکره واصل میگردد، به اوائل احوال رجوع میکند تا اینکه معرفت خودش را تصحیح کند، زیرا در مقام نکره همه عقاید مقامات و حالات از او زائل میشود و در صرف توحید قرار میگیرد. همچنین وقتی روح ولی مستغرق در بحار آزال و آباد قرار میگیرد، از تمامی احداث، منخلع میشود و در بین قوس ازل و ابد قرار میگیرد. باب شانزدهم، در مقامات اهل اسرار (نجباء) است. وقتی حق تعالی از عین صمدیت بر قلب سالک تجلی میکند، در این صورت، وی عارف صمدانی روحانی ربانی میشود و در این مقام از هر گونه شهوت طعام و شراب مستغنی میگردد. هر وقت عارف به مقام رؤیت ذات در کشف صفات میرسد، در این صورت عین ذات بدون هیچ حجابی و التباسی بر وی مکشوف میگردد و بر اساس مشاهده ذات، عارف و بر اساس مشاهده صفات عاشق محسوب میشود. باب هفدهم، در مقامات مصطفین است. مقام خاص از مقامات مصطفین، خروج از مقامات و حالات و اوصاف است، لذا مقام خاص، مقامی است که به نبوت نزدیکتر است و مقام خاص الخاص، استغراق در بحر انوار ذاتی است. همچنین وقتی سر ذات و صفات برای سر عارف منکشف میشود، وی در مقام رؤیت حقیقت قرار میگیرد. مخفی نماند که مقام حقیقة الحقیقة، بقاء بعد از فناء و فناء بعد از بقاست. باب هجدهم، در مقامات خلفاست. یکی از مقامات خلفاء، همّ مفرد است؛ بدین معنا که وقتی عارف در محل تجرید قرار میگیرد، در این صورت همّ او، همّ وحدانیت میشود، نه غیر آن. او دیگر همّ حجاب و همّ حدثان در سر نمیپروراند، بلکه تمامی همّ او ربوبیت است؛ به همین جهت عرفا میگویند: همّ مفرد، برای وحدانیین حاصل میشود. باب نوزدهم، در مقامات بدلاست. وقتی عارف در غیب الغیب، غایب و در بحار ازل و ابد فانی میشود، در این صورت وی، مجنون عشق الهی شده و در حالت شکر به سر میبرد، لذا قلم امر و نهی بر وی جاری نمیشود. باب بیستم، در مقامات اقطاب و غوثها است.
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
منابع مشابه
منطق الاسرار ببیان الانوار
روزبهان بقلی شیرازیکتاب «منطق الاسرار ببیان الانوار» اثر روزبهان بقلی شیرازی است. کتاب به زبان عربی است. گویند وقتی برا
دیگر آثار نویسنده
منطق الاسرار ببیان الانوار
روزبهان بقلی شیرازیکتاب «منطق الاسرار ببیان الانوار» اثر روزبهان بقلی شیرازی است. کتاب به زبان عربی است. گویند وقتی برا