شرح فصوص الحکم
خلاصه
شرح تلمسانی اولین شرحی است که بر کتاب فصوصالحکم نوشته شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
شرح تلمسانی اولین شرحی است که بر کتاب فصوصالحکم نوشته شده است. عثمان یحیی از شرح ابنسودکین (ف. 647 ق) بر فَصَّ چهارمِ فصوص گزارش داده و عدهای نیز به تبع او گمان بردهاند ابنسودکین از شارحان فصوصالحکم است؛ اما این گزارش اشتباهی بیش نیست و منشأ این اشتباه، تشابه اسمی رسالۀ ابنسودکین با فَصَّ ادریسیِ فصوص الحکم است. نسخهای که عثمان یحیی آن را شرح فص ادریسی پنداشته است و احتمالاً فقط به قول فهرستنگار اعتماد کرده، در واقع منتخب رسالهای است با عنوان النّص الإدریسی که آغاز آن چنین است: «المختار من کلام الشّیخ شمس الدین أسناعیل بن سودکین ـ رحمته الله علیه ـ فیما ألفه و سماه النِّص الإ دریسی». محتوای رساله در بیان حقیقت خلوتنشینی و آداب ذکر است که ناتمام مانده و مؤلف در آخر آن نوشته: «گرچه موفق به اتمام رساله نشدم اما وصیتی از شیخ دارم که مناسب این مقام میباشد». سپس وصیت ابن عربی و گزیدهای از رسالۀ نتیجۀ الأذکار و نامۀ ابن عربی به سلطانکیکاووس (ف. 615 ق) را به رسالۀ خود ملحق کرده است.
دغدغۀ اصلی تلمسانی به عنوان نخستین شارح این کتاب بیش از هر چیز تبیین و توضیح مطالب مشکل کتاب بوده است نه شرح تمام قسمتهای آن، لذا ساختاری کاملا متفاوت نسبت به شروح بعدی دارد و یکی از ویژگیهای مهم این کتاب ساختار آن است؛ یعنی معرفی مواردی که در دورۀ متصل به زمان شیخ در نزد بزرگان عرفا مورد قبول و روشن بوده و مواردی که نیاز به توضیح داشته است.
به نظر میآید که این کتاب در شناخت بهتر فصوص و دورهای که فصوص در آن تألیف شده یکی از منابع مهم است؛ چراکه مؤلفِ این اثر به سبب آشنایی نزدیک با شیخ و شاگردی او بهتر از هر کس به آرای ابنعربی آگاه است و تصوری صحیح و خالی از غلو از جایگاه او برای ما ارایه میکند. وی بر خلاف مؤیدالدین جَندی و دیگر شارحان که هرگز ابنعربی را ندیده بودند، ولی تحت تأثیر عظمت او واقع شده و کلمات وی را به مثابۀ وحیِ مُنزل گرفتهاند ـ به طوری که استاد جلالالدین آشتیانی گفته است: «یک عیب اساسی در کار اتباعِ ابن عربی آن است که چشمبسته آنچه مرشد آنها نوشته است قبول کردهاند» ـ عارفی است آزاداندیش و مستقل و به راحتی کلام ابن عربی را نقد میکند. او گاه از ایجاز کلام ابن عربی گلایه کرده و گاه بر در درازگویی او خرده گرفته است. تلمسانی برخی مطالب فصوص را مناسب اهل حجاب و بعضی را مناسب اهل علم و بعضی مطالب را مناسب مقام معرفت دانسته، ولی اعتقاد دارد که این مطالب در مقام تحقیق خالی از اشکال نیست و در نهایت بعضی عبارتهای شیخ را بدون اینکه کلامی بگوید رها کرده و گفته است: «ولستُ أقول إن هذا الفصل یستغنی عن البیان النّی لا أبیّنه إلّا مشافهه أدباً مع الشّیخ، رضی الله عنه».
تلمسانی در فص سلیمانی تصریح کرده است که فصوص از حضرت علم صادر شده است نخ از حضرت معرفت و افزوده است: «علت این امر مراعات عقول محجوبان است، چرا که پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ به او دستور داد این کتاب را بگیر و به مردم برسان تا از آن بهرهمند شوند و حال آنکه معرفت برای عموم مردم نیست بلکه علم برای عموم است». او در فص اسحاقی نیز به این مسئله اشاره کرده و تأکید ورزیده است که مطالب علمی در حد کتاب عرفانی نیستند و اگر کسی دنبل مطالب علمی باشد بهتر است به آثار متکلمان مراجعه کند.
وی در فص آدمی میگوید: «شیخ در کلیات بر مبنای منطقیان مشی کرده است و خود را به مرتبۀ آنها تنزل داده است تا کلامش قابل فهم باشد و همۀ حقایق را در این کتاب بیان نکرده است، چرا که در این کتاب قصد داشت معارف عرفانی را با کلام حکما و متکلمان مأنوس کند لذا لازم بود خود را تا مرتبۀ آنها پایین بیاورد».
او عبارات شیخ در فص ابراهیمی را متناسب با معنای اراده شده ندانسته و عقیده دارد: «الفاظ نسبت به معنا زیاد است». البته اذعان کرده است که با این حال عقولِ محجوب عاجز از ادراک این معانی هستند و نیز در فص آدمی سخن شیخ را که گفته است: «حق تعالی بر خلاف ممکن متصف به اولیت میشود در عین اتصافش به آخریت»، در تبیین مسئله کافی ندانسته و گفته است: «کیف ذلک؟ ولم ذلک؟ فما ذکره ولعمری أنّ الحاجه داعیه إلی بیانه فإنّه مهمّ».
اصلیترین ویژگی کتاب تلمسانی را میتوان نقدهایی دانست که او بر کلام شیخ وارد کرده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
یکی از موراد اختلاف میان عفیفالدین تلمسانی و ابن عربی مسئلۀ اعیان ثابته است. ابن عربی اعتقاد دارد که موجودات قبل از تحقیق خارجی در تعین ثانی ثبوت دارند و آنها را همچون آیینهای تصویر میکند که صورت حق در آن ظهور پیدا کرده است و لذا از آنها به مظاهر و مجالی نیز تعبیر کرده است. او میان ثبوت اعیان و وجود آنها فرق گذاشته و گفته: «اعیان متصف به ثبوت میشوند با این که معدومند و متصف به وجود نمیشوند». تلمسانی از این نظر در بخشهای مختلف کتاب، همچون فص ابراهیمی و اسماعیلی و هودی و یوسفی انتقاد میکند و میگوید: «شیخ با این سخن از متکلمان تبعیت کرده است که اعتقاد به ثبوت عالم قبل از خلقت داشته و بین وجود و عدم مرتبۀ سومی قرار داداند، لذا هر ایرانی که به آنها وارد است بر شیخ نیز وارد است. ولی ما میگوییم وجود مساوی با ثبوت، و عدم مساوی با نفی است و نفی و اثباتنه با هم جمع و نه رفع میشوند و آنچه شیخ و اتباعش گفتهاند مستلزم ارتفاع نقیضین است و در کلام این جماعت تهافت وجود دارد». تلمسانی علاوه بر این که اعتقاد به اعیان ثابته را ذاتاً مستلزم تناقضگویی میپندارد، آثار و نتایج آن را نیز خالی از تناقضگویی نمیداند.
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
منابع مشابه بیشتر ...
اختیارات مظفری (680 ق): جامعترین کتاب هیئت بطلمیوسی و غیربطلمیوسی به زبان فارسی
قطبالدین محمود بن مسعود شیرازی«اختیارات مظفری» مفصلترین کتاب هیئت به زبان فارسی است؛ البته پیش و پس از آن آثاری با این حجم و تخصص
منازل سیروسلوک: اخلاق عملی و سلوک معنوی
خواجه عبدالله انصاریقاسم میرآخوری در این کتاب ضمن ترجمۀ روان و شیوا از متن «منازل السائرین»، به شرح این اثر همت گمارده ا